۱۳۹۷ مرداد ۲۱, یکشنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۲)


الف برزگر
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
 
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
 
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین


۱۱
چنین بود که در لحظه تاریخی معین
همه نیروهای برخاسته از جامعه انقلابی (؟) ایران
که
بورژوازی لیبرال
نیز تا حدودی آن را همگامی می کرد،
در
روند احد انقلاب فراگیر مردمی، ضد سلطنتی و ضد امپریالیستی
وحدت یافتند
و
با
سهولت نسبی
به مهم ترین هدف سیاسی خود
ـ برا نداختن رژیم شاه ـ
بنا بر دلایل تاریخی ـ اجتماعی گوناگون
و
با
استفاده از «اهرم قدرت»
توانست
نیروهای میلیونی سنتگرای مذهبی
را
زیر چتر حمایتی خود قرار دهد
و
با
تکیه بر آنها
حاکمیت خود
را
بر
انقلاب
و
 جامعه انقلابی
تحمیل کند
و
آن
را
استحکام بخشد.

۱۲
بدین سان
در
 روند انتقال انقلابی قدرت
به
گروه مسلط روحانیت شیعه
«اسلام انقلابی»
به
«انقلاب اسلامی»
مبدل شد
و
در پی آن
شعار احیای «شعائر اسلام»
و
اجرای «احکام شرع»
به منظور تحکیم هر چه بیشتر مبانی قدرت روحانیت حاکم،
استراترژی سیاسی ـ اجتماعی آن
را
به وجود آورد.

۱۳
دین اسلام
و
ضمنا
مذهب شیعه
اما
فقط
 مجموعه ای از معتقدات
 نیست.

۱۴
اسلام
آیین سیاست (سیاسی؟) و نظامی است
حاوی یک رشته مفاهیم و مقولات اجتماعی و اخلاقی و مقررات شرعی
(است)
که
همه شئون زندگی فردی و اجتماعی
را
در بر می گیرد.

۱۵
اسلام
چون مسیحیت
روبنایی است
درخور یک جامعه فئودالی
که
نظام فئودالیسم
را
استحکام می بخشد
و
همه آنچه
را
که
این نظام برای توسعه و تکامل خود لازم دارد،
از جمله ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی  جامعه
را
به صورتی که برای فئودالیسم
و
حتی نظامات پیش از آن،
قابل بهره برداری باشد،
در اختیار این نظام قرار می دهد.

۱۶
مجموعه این عناصر و ساختارها
که
با یکدیگر و همچنین با نظام روزی رسان خود
پیوندهای معین و متقابل دارند،
تا زمانی که این نظام فئودالی متزلزل نشده است،
همچنان
با
 قوت و استحکام خود
باقی می مانند
و
به گونه ای هماهنگ و فراگیر عمل می کنند.

۱۷
اما
با پیدایش عناصر تکوین دنیای جدید
تزلزل و گسیختگی فزاینده آنها آغاز می شود.

۱۸
چنانکه در مقیاس جهانی
نخستین بار
با
جدا شدن رشته هایی به صورت علم از این مجموعه
و
مقدم بر همه
علوم طبیعی، ریاضیات و ستاره شناسی
دوران جدیدی بشارت داده شد
که
در آن،
جامعه
از قدرت مذهبی رهایی می یافت.

۱۹
وانگهی
به عنوان مثال
از
 مسیحیت
و
پس از آن
از
اسلام
چون پدیده ای مثبت، انقلابی و سرنوشت ساز
سخن رفته است،
همانا
به خاطر آن است
که
این پدیده های تاریخی  در زمان خود
با
طرح شعارهای دوستی و برابری میان انسان های ستمدید،
در دل توده های اسیر راه یافتند
و
با
همان سلاح حق طلبی در آغاز گسترش خود،
امپراطوری های فاسد و ستم پیشه ای
را
به زانو در آوردند.

۲۰
و الا
تفتیش عقاید و به آتش افکندن انسان ها و یا تحمیل عقیده به بهای نابودی نسل دگراندیشان
چیز از شرف و انسانیت در بر ندارد.

۲۱
اگر تورات و یا قرآن
محتوای خوبی داشته باشد،
همانا
ظرافتی است که در آن از عشق به انسان و طبیعت سخن رفته است.

۲۲
و
الا
به بند کشیدن انیدشه ها
به نام «دین» و «قرآن»
جز پلیدی و شر و جنایت گستاخانه
معنی دیگری ندارد.

۲۳
اینک
در
دهه های پایانی قرن بیستم
حاکمیت «ولایت فقیه»
همان «هیرارشی» قرون وسطایی
را
در
غیر شرایط تاریخی ـ اجتماعی خود
 ـ ولاجرم با تأکید دیوانه وار بر «اصل قدرت» ـ
به
جامعه انقلابی ایران
ـ و نه فقط ایران ـ
تحمیل می کند.

۲۴
محمد جواد حجتی
نگرانی خود را از فقدان «هیرارشی قدرت» مذهبی
در پاکستان ابراز داشته است:
از
مقام پاکستانی
در باره مفتی اعظم و عالی ترین مقام روحانی پاکستان می پرسم.

پاسخ می دهد:
ما
در پاکستان مفتی اعظم نداریم

و
این سؤال برای من مبهم میم اند (و هنوز هم مبهم است)
که سلسله مراتب روحانیت در پاکستان هست و یا نیست.
(کیهان. ۱۰ اسفند ۱۳۶۴)

۲۵
در عصری که فئودالیسم و نظامات پیش از آن،
در مقیاس جهانی
مدت ها ست
که
به گورستان تاریخ سپرده شده اند،
در شرایطی
که
نظام پس از فئودالیسم
ـ سرمایه داری ـ
نیز
قهرا
به نظامی جدیدتر
ـ سوسیالیسم ـ
جای می پردازد،
طبعا
این واپسگرایی ناهنجار
آثار و پیامدهای ویرانگر خود
را
بر
همه شئون حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه
ـ و مهمتر از همه بر رعصه اندیشه و زبان ـ
آشکار می سازد.

۲۶
و
گفتنی است
که
در شرایطی که فئودالیسم مرده است
و
در مقیاس جهانی
دیگر
وجود خارجی ندارد،
میراثخوار جهانی  فئودالیسم
ـ امپریالیسم ـ
با اغتنام (غنیمت شماری) فرصت
به این واپسگرایی ها دامن می زند
و
آن
را
در جهت ویران سازی اجتماعی ـ فرهنگی
و
تخریب شالوده جنبش های رهایی ملی
مورد بهره برداری قرار می دهد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر