۱۳۹۷ مرداد ۲۳, سه‌شنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۵)


الف برزگر
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
 
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
 
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
قدرت سیاسی حاکم
چنین حکم می کند:
«همه باید مواظب حرکات و کلمات خود باشیم.

از سوی رسول خدا نقل شده است

که

فرمودند:
آیا

چیزی جز درو شده زبان ها

مردم

را در آتش خواهد انداخت؟
 آیة الله منتظری

پیام

به

اهالی محترم شیراز

رسالت

۴

اسفند ۱۳۶۴
۱
برای بر کرسی نشاندن این حکم
«هیرارشی قدرت»
به کار می افتد.

کدام حکم؟
جمله قبلی الف برزگر 
به شرح زیر بوده است:
ناهنجاری در زبان فارسی
به طور عمده
از انجا سرچشمه می گیرد
که
قدرت سیاسی حاکم
زبان فارسی
را
جولانگاه تنگ نظری های سنتی ـ مذهبی و انحصارجویی های قدرت طلبانه خاص خود قرار داده است.
الف برزگر
ظاهرا
واژه حکم
را
به معنی ایده و اندیشه به خدمت می گیرد.

احتمال آن می رود 
که 
او 
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت 
را
به شکل دیالک تیک قدرت سیاسی حاکم و حکم بسط داده باشد.

دیالک تیک حاکم و حکم.

خیلی زیبا ست.
۲
برای بر کرسی نشاندن این حکم
«هیرارشی قدرت»
به کار می افتد.
در قاموس الف برزگر
هیرارشی قدرت 
(سلسله مراتب روحانیت)
 وسیله ای برای تبدیل زبان فارسی
 به 
 «جولانگاه تنگ نظری های سنتی ـ مذهبی و انحصارجویی های قدرت طلبانه خاص»
است.
این ادعای الف برزگر، زمانی می تواند اعتبار داشته باشد
که
هیرارشی قدرت
پدیده جدیدی باشد.
هیرارشی قدرت
در
مسیحیت و  اسلام
اما
از دیرباز رواج داشته است.


انتقاد و پیشنهاد احتمالا امثال جلال آل احمد آخوند زاده،
  پایان دادن به کثرت مراجع تقلید رایج در مذهب شیعه بوده است.

آنچه
که
الف برزگر
در
مفهوم هیرارشی قدرت (سلسله مراتب روحانیت)
تجرید می کند،
نه۷ هیرارشی قدرت (سلسله مراتب روحانیت)
 بلکه بازتعریف و بازتشکیل
هیرارشی قدرت (سلسله مراتب روحانیت)

است.
 
هدف و آماج امثال جلال آل احمد
واتیکانیزه کردن ایران بوده است،
با
پاپ اعظم شیعی معتبر در مقیاس تمام ارضی.
ایده و ایدئال جلال آل احمد
هم
جامه عمل پوشیده است:
ایران شده واتیکان،
پاپ اعظم شده، ولایت فقیه
و
هیرارشی حاکم در کلیسای کاتولیک
به  
هیرارشی حاکم در طویله جماران 
ترجمه شده است.

 ۳
برای بر کرسی نشاندن این حکم
«هیرارشی قدرت»
به کار می افتد.
توهم الف برزگر
احتمالا
به این دلیل است
که
مفاهیم و احکام فقهی
 (تئولوژیکی)
در تار و پود جامعه رخنه کرده اند.
تسخیر اساسی ترین وسایل تولید
 (اراضی کشت، قنوات، کارخانجات، بانک ها، مستغلات، مراتع، مزارع و بیمه و غیره)
با 
تسخیر مفاهیم و احکام و مراکز و اهرم های فکری و فرهنگی و هنری توأم شده است.
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
این قضایا ربط تعیین کننده ای به هیرارشی قدرت (سلسله مراتب روحانیت)
ندارند.
اگر هیرارشی قدرت هم وجود نمی داشت،
طبقه حاکمه جدید
همین کارها را می کرد.
بعد
به این مسئله برمی گردیم.
۴
این
«هیرارشی قدرت»
که
بدین سان
اندیشه و زبان
را
گستاخانه
به زنجیر می کشد،
در واپسین تحلیل
پیامد جا به جایی نیروهای سنت گرایی است
که
با
ذهنیات مذهبی خود
برای نخستین بار پس از انقلاب مشروطه
و
با تمرین چندباره در دورمعنی تحت اللفظی:
ان سلطنت پهلوی

 (در واقعه مسجد گوهرشاد در مشهد در زمان رضا شاه

و

در

واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲)

از
اعماق جامعه سنتی کنده شدند
و
 به
سطح آن
و
در تماسی نزدیک به روبنای سیاسی ـ اجتماعی راه یافتند.
معنی تحت اللفظی:
هیرارشی قدرت
که
اندیشه را به زنجیر می کشد،
نتیجه جا به جایی نیروهای سنتی است.
نیروهای سنتی ئی که ذهنیت مذهبی دارند،
ازا عماق جامعه کنده شده اند
و
به 
سطح جامعه منتقل شده اند و با روینای سیاسی ـ اجتماعی
تماس نزدیک پیدا کرده اند.
بزرگ ترین متفکر حزب توده
از 
مفاهیم مارکسیستی ـ لنینیستی
درک روشنی ندارد.
بهتر است 
مفاهیم الف برزگر
در این جمله او 
مورد بررسی قرار گیرند:

۵
این
«هیرارشی قدرت»
 
نکته مهم این است
که
هیرارشی قدرت 
(سلسله مراتب روحانیت)
پس از شکست انقلاب سفید و پیروزی ارتجاع سیاه،
پس از مبارزه ای میان مراجع تقلید شیعی
بازتعریف و بازتشکیل شده است.

نه، روح الله خمینی و نه، سید علی خامنه ای
صلاحیت تئولوژیکی قرار گرفتن در رأس هرم هیرارشی قدرت (سلسله مراتب روحانیت)
را
نداشته اند.

به همین دلیل
می بایستی
مراجع بزرگ تقلید در ایران و عراق 
یا
مجبور به تمکین شوند،
یا
کناز گذاشته شوند
و
یا 
رسوا و بی اعتبار گردند:

الف


بی اعتبار سازی آیة الله شریعتمداری
ـ مهم ترین مرجع تقلید بخش مهمی از شیعیان ایران 
و
مؤسس دارالتبلیغ اسلامی ـ
 و 
بستن همه حساب های بانکی او
و 
رسواسازی اش
 توسط مهدوی کنی
در
نماز جمعه در دانش کاه تهران
گامی در همین زمینه بوده است.

اعترافات سست مایه و بی پایه قطب زاده
بهانه بوده اند.

ب


بعد نوبت به جانشین رسمی خمینی
ـ آیة الله گربه نره ـ
رسیده است.

۶
این
«هیرارشی قدرت»
که
بدین سان
اندیشه و زبان
را
گستاخانه
به زنجیر می کشد
 
الف برزگر
درک روشنی از مفهوم اندیشه ندارد.
اندیشه
در قاموس او،
چیز مجرد منجمد عام مثبت یکدست همگونی است
که
هیرارشی قدرت
آن
را
به غل و زنجیر می کشد.
قبلا هم از «منطق سالم انسان هوشمند و اجتماعی» دم زده است.
اندیشه
چیزی طبقاتی است.
اندیشه
طبقاتی ترین پدیده طبقاتی است.
حتی
اندیشه های خود الف برزگر
چه بسا
اندیشه های طبقات حاکمه متفاوت و متضاد اند.
آنچه به مثابه «به زنجیر کشیدن اندیشه» نمودار می گردد،
چیزی جز مبارزه ایده ئولوژیکی نیست.

ایراد اصلی و اساسی حزب توده
پس از فاجعه کودتای ۲۸ مرداد
هم
همین جا ست.

حزب توده
از
مبارزه ایده ئولوژیکی
وداع می گوید
و
  عملا
آتش بس ایده ئولوژیکی می دهد.

در نتیجه
سلب هویت طبقاتی می شود.

امروزه
تمیز شعارهای اساسی شازده پهلوی از شعارهای طویله های توده ای
دشوار است.

مدعیان نمایندگی حزب توده
تنها کاری که نمی کنند،
نمی خواهند بکنند
و
 نمی توانند بکنند،
مبارزه ایده ئولوژیکی
است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر