۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۱, پنجشنبه

تاریخ (1)

پروفسور دکتر هانس شولتسه
برگردان شین میم شین

·        تاریخ  به روند توسعه و تکامل در طبیعت و جامعه اطلاق می شود.
·        تاریخ ـ به معنای محدود کلمه ـ عبارت است از جریان روند عینی و در تنوع خود، قانونمند توسعه و تکامل جامعه از سطح نازل به سطح عالیتر که با حرکت نظام های اجتماعی (پیدایش، توسعه، سقوط و جایگزینی با نظام نوتر) معنی واحدی دارد.

I
درک بورژوائی تاریخ

·        انواع محتلف  درک بورژوائی تاریخ، تاریخ جامعه بشری را به شرح زیر در نظر می گیرند:

الف
·        انواع مختلف درک بورژوائی تاریخ جامعه بشری را در مناسبات ایدئولوژیکی منفرد (و عمدتا در سیاست و مذهب) خلاصه می کنند.

·        (یعنی در مناسبات فکری میان انسان ها خلاصه می کند. مترجم)

ب
·        انواع مختلف درک بورژوائی تاریخ مناسبات مادی جامعه را، یعنی مناسبات تولیدی را نادیده می گیرند.

1
·        مناسبات تولیدی ئی که در وابستگی به نیروهای مولده و در تأثیر متقابل با نیروهای مولده، شالوده واقعی تاریخ را تشکیل می دهد.

2
·        مناسبات تولیدی ئی که بمثابه زیرسیستم تعیین کننده جامعه، توسعه زیرسیستم های دیگر از قبیل سیاست، مذهب، اخلاق و امثالهم را تعیین می کند.
      
·   مراجعه کنید به شیوه تولید، دیالک تیک زیربنا و روبنا، نیروهای مولده، مناسبات تولیدی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری .

II
درک مارکسیستی تاریخ

·        ماتریالیسم تاریخی بر آن است که در تاریخ، به همان سان که در طبیعت، پیوندهای عام، ماهوی و ضرور (جبری)  وجود دارند که حاکی از تکرارپذیری و قاعده مندی روندهای اجتماعی معینی اند.

1
·        ماتریالیسم تاریخی ـ به عبارت دیگر ـ بر آن است که وجود جامعه بشری و توسعه آن بنا بر قانونمندی های معینی صورت می گیرد.

2
·        اما نحوه عمل قوانین طبیعی و اجتماعی متفاوت است.

3
·        زیرا تاریخ توسعه جامعه «در یک نقطه با تاریخ توسعه طبیعت فرق ماهوی دارد:
·        در طبیعت عوامل ناآگاهی در کارند که بر یکدیگر تأثیر می گذارند و در نتیجه تأثیر متقابل آنها، قانون عام جامه عمل می پوشد.

4
·        از هر آنچه که صورت می گیرد، هیچ چیز بمثابه هدف آگاهانه و از پیش خواسته صورت نمی گیرد.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک خودپوئی و آگاهی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
·        اما در تاریخ جامعه، برعکس تاریخ طبیعت، انسان های شعورمند، انسان های عمل کننده بر اساس تأمل و علاقه و عشق  در کارند که برای کردوکار خود پبشاپیش آماج و هدف تعیین می کنند.

6
·        در تاریخ جامعه بشری هیچ چیز بدون نیت آگاهانه، بدون آماج از پیش تعیین شده صورت نمی گیرد.

7
·        این تفاوت اما نمی تواند تغییری در پیشرفت جریان تاریخ برطبق قوانین درونی عام پدید آورد.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 21، ص 296)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر