۱۴۰۳ خرداد ۶, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۸۰)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۰ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

کسی گفتش:

»ای شوخ دیوانه رنگ

عجب صبر داری تو بر چوب و سنگ

 

بگفت:

«این جفا بر من از دست او ست

نه شرط است نالیدن از دست دوست

 

معنی تحت اللفظی:

حریفی به گدا زاده گفت:

ای بدبخت بی حیا، در مقابل ضرب و شتم چه جانسختی هستی.

گدا زاده گفت:

این ضرب و شتم از دست پادشاه زاده است که دوست من است و نالیدن از دست دوست، ناروا ست.

.

سعدی

در این بیت اول این دو بیت شعر،

به دنبال رقیبان چماق به دست،

دشمن دیگری را وارد صحنه  می سازد،.

دشمنی آشنا برای کسانی که دمی پای منقل حافظ نشسته باشند.

 

حافظ از این دشمن تحت عناوین مختلف واعظ، زاهد، صوفی، شیخ، ناصح، ملامتگر و غیره نام می برد:

 

ز ساقی کـمان ابرو شـنیدم

 کـه ای تیر ملامت را نـشانـه

نـبـندی زان میان طرفی کمروار

اگر خود را بـبینی در میانـه

معنی تحت اللفظی:

ساقی ابروکمان گفت:

تو که آماج نکوهش خلایقی، اگر خود را کسی حساب کنی، حاصلی به دست نمی اوری.

 

محتوای این بند از غزل خواجه، همان محتوای د وبیت فوق الذکر از سعدی است:

عاشق باید رودار باشد و نه حساس.

بی شرم باشد و نه شرمگین.

بی شخصیت باشد و نه شخصیت مند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر