۱۴۰۳ خرداد ۵, شنبه

وجود و شعور (۳۰)

 

سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین

 (۱۸۸۹ ـ ۱۹۶۰)

برگردان

شین میم شین

۱

جایگاه پدیده ها و روندهای روانی در پیوند عام پدیده ها در جهان مادی

 

الف

راجع به طرح مسئله

ادامه
 

۳۸


برتراند آرتور ویلیام راسل

 (۱۸۷۲ - ۱۹۷۰)

فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، و قرن بیستم

فعال صلح و خلع سلاح بریتانیایی

لیبرال، راسیونالیست، پوزیتیویست

مؤلف (در همکاری با وایتهد) اصول ریاضیات

در زمینه مقدمات ریاضی

یکی از مهمترین آثار قرن بیستم

از مدرسین دانشگاه های زیر

کامبریج، هاروارد، پکن، مدرسه اقتصاد لندن

برنده جایزه نوبل (۱۹۵۰ )

 

·    برتراند راسل اما اضافه می کند:

·    در حالیکه عرصه فیزیک فقط از گبیلده های (اشکال، مصنوعات) منطقی تشکیل می یابد، عرصه روانی حاوی داتاهایی نیز است که از آنها هم گبیلده های (اشکال، مصنوعات) فیزیکی ساخته می شوند و هم گبیلده های (اشکال، مصنوعات) روحی.

 

۳۹

·    برتراند راسل اضافه می کند:

·    از این رو، کلیه اظهارات علوم فیزیکی، داتاهای پسیکولوژیکی اند.

 

۴۰

·    علم اساسی ئی، یعنی علم وحدت بخشی که بتواند از عهده انجام کاری برآید (کاری که متافیزیک بیهوده زحمت انجامش را به خود داده است)، یعنی  قادر به حل کلیه مسائل مربوط به فلسفه در زمینه روابط میان ماده و روح باشد و راه حل علمی نهایی بدان (به دیالک تیک ماده و روح ویا وجود و شعور. مترجم) بدهد، به نظر راسل، در نقاط تعیین کننده بیشتر روان شناسی می تواند باشد تو نه فیزیک.

·    (همانجا، ص ۳۰۵)

 

۴۱

·    فیزیک در مقایسه با این علم اساسی (روان شناسی) رشته مستخرجه ای (استخراج شده ای) است.

 

۴۲

·    در قاموس برتراند راسل، میان همه علوم و روان شناسی رابطه مقلدین با مرجع تقلید برقرار است.

 

۴۳

·    یعنی در مکتب برتراند راسل، به روان شناسی (احساس ها، عناصر مشابه با احساس ها) کمپتنس (مرجعیت و مقدمیت)،  اهدا می شود.

 

۴۴

·    بدین طریق، از «خنثائیت» مونیسم راسلی (یعنی از گذاشت علامت تساوی میان ماده و روح، وجود و شعور. مترجم)، حتی هاله ای باقی نمی ماند.

 

۴۵

·    اگر چه راسل، در رابطه با مبارزه ماتریالیسم با ایدئالیسم (دیالک تیک ماتریالیسم و ایدئالیسم. مترجم)، مدعی بررسی «خنثائیت»، (یعنی عدم تقدم ماتریالیسم بر ایدئآلیسم و یا برعکس. مترجم) بوده، می بایستی خودش حتی اعتراف کند که مونیسم خنثای او در مسئله ساختمان جهان، «به ایدئآلیسم تمایل دارد.»

·    (مراجعه کنید به راسل، «تجریه و تحلیل ماده»، انتشارات دوور، نیویورک، ۱۹۵۴، ص ۳۸۸)

 

۴۶

·    هاله خنثائیت مونیسم خود را راسل می کوشد با تقلیل مکانیسیستی روانی به فیزیکی حفظ کند.

 

۴۷

·    ماهیت طرح راسل، به اندازه کافی در درک او از ادراک (استنباط) نمودار می گردد.

 

·    مراجعه کنید به ادراک

  

ادراک

(استنباط، دریافت)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7941

 

۴۸

·    گرایش کلی مونیسم «خنثای» راسل در دو تز زیرین او تبیین می یابد:

 

·    ادراکات (استنباطاتات) من، «از سویی در کله من (ذهن من. مترجم) هستند و از سوی دیگر، کله من (ذهن من. مترجم) از ادراکات (استنباطات) من تشکیل می یابد.»

·    (همانجا، ص ۳۸۲)

 

(بدبختی فکری و فلسفی راسل همینجا ست:

راسل میان مغز و فراورد های مغزی (تصورات و احساسات و غیره)،

یعنی میان ماده و روح،

یعنی میان اوبژکت و سوبژکت،

علامت تساوی می گذارد.

مثل الغای (الاغ های) عرفان.

مترجم)

 

۴۹

·    این دو تز را راسل در تقسیم بندی ادراک (استنباط) به دو بخش وحدت می بخشد:

 

الف

·    ادراک (استنباط) به مثابه روند (پرسپسیون)

 

ب

·    ادراک (استنباط) به مثابه گبیلده (شکل، مصنوع) (پرسپت)

 

۵۰

·    ادراک (استنباط) در معنی اولش به درجه (آدن) روند فیزیولوژیکی تقلیل داده می شود و در معنی دومش به جای موضوع این روند گذاشته می شود.

 

(این یعنی جایگزینی موضوع روندی با خود روند.

مثال:

جایگزینی جریان جنگ با خود جنگ،

جایگزینی نحوه و طریق و ترفند صعود به قله کوه با خود صعود به قله کوه.

 مترجم)

 

۵۱

·    ادراک (استنباط) به مثابه روند (روندی که از آن نتیجه، یعنی گبیلده (شکل، مصنوع) حسی انشقاق می یابد)، به نظر راسل نه روند روانی ئی، بلکه روند فیزیولوژیکی خالص و بی غل و غشی است که در کله (ذهن) انسان ها صورت می گیرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر