۱۴۰۳ خرداد ۱۱, جمعه

معنای زندگی از دید این و آن (۳۰)

  Bild


تحلیلی

از

شین میم شین

همانطور که ذکرش گذشت،

اشراف برده دار و فئودال و بورژوازی امپریالیستی و انگل های فاشیستی، فوندامنتالیستی و اولیگارشیستی و ایده ئولوگ های آنان

 نیز به حیات انگلی خود به انحای متنوع زیر چه بسا به طور موقتی و لحظه ای «معنا» می دهند:

۱

از طریق افراط در لهو و لعب و لاابالیگری و بی بندوباری

۲

از طریق رهزنی، قتل و غارت همنوعان، استثمار، استعمار، جنگ افروزی، اشغال خاک کشورها و غصب وسایل تولید جامد و جاندار و دارایی زیر زمینی، رو زمینی و دریایی آنها.

 

در این طریق معنا بخشی کذایی به زندگی انگلی 

دیالک تیک انتحار اکتیو (دیالک تیک جهاد و شهادت) انعکاس می یابد.

مثال:

دار و دسته حضرت محمد با رهزنی کاروان ها شروع به معنابخشی به زندگی بی معنای خود می کنند.

در روند رهزنی هم می کشند و هم کشته می شوند:

دیالک تیک کشتن و کشته شدن.

 

پس از بعثت و ادعای پیامبری

رهزنی سابق جای خود را به جهاد فی السبیل الله یعنی به دیالک تیک جهاد و شهادت می دهد.

یعنی 

دیالک تیک انتحار اکتیو توسعه می یابد و تکمیل می شود و ضمنا به عنوان فرمان الهی جا زده می شود.

زادگاه مفاهیم شجاعت، شهامت، شهادت، قساوت، رشادت و غیره

همینجا ست.

اگر کسی پداگوژی (فوت و فن تربیت، آموزش و پرورش) اشراف برده دار و فئودال و سرمایه دار را مورد بررسی قرار دهد، 

متوجه می شود که اعضای طبقات اجتماعی برده دار و فئودال و سرمایه دار

از سنین کودکی تربیت فیزیکی و فکری و عقیدتی و ایده ئولوژیکی و نظامی می شوند.

مراجعه کنید

به

«جنگ و صلح» اثر لئو تولستوی.



Bild

تحقیر حیات و تجلیل ممات

در تحلیل نهایی

در خدمت تلاش  طبقات اجتماعی انگل برای معاش است.

یعنی

حاوی علل و دلایل مادی و معیشتی است.

آنچه که جامه ایده ئولوژیکی (تئوریکی و تئولوژیکی (فقهی، شریعتی، عقیدتی) و میتولوژیکی (اساطیری) و غیره) به خود می گیرد،

چیزی جز انعکاس تلاش مادی ـ معیشتی طبقات اجتماعی انگل نیست.

می توان گفت:

تحقیر حیات و تجلیل ممات

هم

علل و دلایل اوبژکتیو (عینی)، یعنی طبقاتی ـ انگلی دارد

و

هم

علل و دلایل سوبژکتیو (مادی ـ معیشتی ـ طبقاتی ـ انگلی).

یعنی 

هم فرمی از تلاش برای غلبه بر پوچی حیات و معنابخشی کذایی به آن است

و

هم فرمی از تلاش برای معاش (غارت ثروت همنوعان و رسیدن به ثروت و لذت بی حد و حصر) است.


آنچه که تحت عنوان غزوه و جنگ صلیبی و جهاد در راه عقیده به خورد خلایق داده می شود،

دیالک تیکی از منافع اوبژکتیو  و سوبژکتیو است.

  تحقیر کنندگان قاطع و پیگیر حیات در حرف،

مکندگان سیری ناپذیر شیره همین حیات منفور تا آخرین جرعه در عمل

نمودار می گردند.

همین فاشیست ها و فوندامنتالیست ها

عاملین نمونه وار این دیالک تیک تئوری و پراتیک (حرف و عمل) اند.

کسانی که خلایق را از لذات دنیوی بیزار و به لذت اخروی امیدوار می سازند،

رس حیات را بی شرمانه می کشند.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر