۱۴۰۱ آبان ۶, جمعه

زندگی مارکس و انگلس (۲۸۷)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

  

فصل نوزدهم

افکاری راجع به جامعه آتی

 

بذر انترناسیونال اول

به بار نشست.

 

در

 اطریش و پرتغال و دانمارک و ایالات متحده امریکا

و

در

 بومن و فرانسه و اسپانیا و بلژیک و مجارستان و لهستان و ایتالیا

در سال های هفتاد و یا در اوایل سال های هشتاد قرن نوزدهم

احزاب سوسیالیستی

تشکیل یافتند

که

در

مسائل اساسی

جانبدار کمونیسم علمی بودند.

 

پس از انتقال محل اجلاس شورای رهبری (مرکزی) انترناسیونال اول به نیویورک

مارکس و انگلس

دیگر

فونکسیون رسمی

در

جنبش کارگری بین المللی

به عهده نداشتند.

 

اما نفوذ آندو نه تنها باقی مانده بود، بلکه رو به رشد بود.

 

انگلس در نامه ای به دوستی

این مسئله را به شرح زیر توضح داده است:

«مارکس با خدامات نظری و عملی، به جایی رسیده است

که

مورد اعتماد بهترین افراد در جنبش کارگری در کشورهای مختلف است.

آنها در لحظات تعیین کننده از او نظرخواهی می کنند.

چون می دانند که نظرات او بهترین اند.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۵، ص ۲۳۲ ـ ۲۳۳)

 

رابطه مارکس و انگلس

به

ویژه

با

جنبش کارگری آلمان

که

به برکت حزب ایزناخ

در

رأس جنبش کارگری یین المللی می رزمید،

تنگاتنگ بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر