۱۴۰۱ مهر ۲۹, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۵۳۰)


 
میم حجری
 
درنگی در فضیلت سازی از ذلت

خیلی ها سینه جلو می دهند و شعار می دهند:
من سیاسی نیستم.
من عضو هیچ حزب و سازمانی نیستم. 
 
۱
من سیاسی نیستم.
 
 سیاسی نبودن یعنی بی خبر از سیاست بودن و بی اعتنا به مبارزه سیاسی بودن و حتی متنفر از سیاستمدار بودن
که 
فخرانگیز نیست.
شرم انگیز است.
نشانه خریت مدعی است.
چون بدون کسب شعور سیاسی، بدون تلاش به تسخیر قدرت سیاسی
که
نمی توان به تحول جامعه نایل آمد.
 

۲
من عضو هیچ حزب و سازمانی نیستم.
 
 ما با دو نوع مبارزه در همه عرصه های جامعه سر و کار داریم:
 
الف
مبارزه خرکی، خود به خودی، بی برنامه، بدون تشکیل پیشاپیش حزب و سازمازمان مربوطه (سیاسی، اقتصادی، نظامی، فکری و فرهنگی و  نظری)
 
نماینده سنتی این نوع مبارزه آنارشیسم است.
هنر آنارشیسم خرابکاری خرکی است و بس.
بخش اعظم جریانات سیاسی و مذهبی و غیره کشور 
تمایلات آناشیستی داشته اند و دارند.
مثال: 
فدائیان اسلام و خلق
مجاهدین اسلام و خلق
حزب الله و قدس و ثارالله و حماس و جهاد و خمس و زکات و غیره


ب
مبارزه آگاهانه
 
این نوع مبارزه مبتنی بر دیالک تیک وسیله و آماج است.
برای نفی و حذف سیستم ارتجاعی
آلترناتیو دارد.
حزب و تشکیلات و برنامه دارد.
خردگرا ست.
اصولیت و انضباط و اتیک و استه تیک خاص خود را دارد
و 
 پروشگاه شخصیت است.
طویله نیست.
تربیت کننده پیشاهنگ های طبقاتی و توده ای و انقلابی است.
 
حزب توده
حزبی از این طراز بوده است. 
مثال:
پست های مالی را در کارخانجات و شرکت ها
به اعضای حزب توده می دادند.
چون مطمئن بودند که توده ای ها دزدی نمی کنند.
کارخانه داران
حتی
اتیک و اخلاق توده ای ها را می شناختند.
 
پایان 

۱ نظر:

  1. الیناسیون جامعه ایران در همه ابعاد اقتصادی( کالایی) و اجتماعی، سیاسی، جنسیتی سربه فلک زده است.

    پاسخحذف