پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان

 شین میم شین


۱

• برابری اجتماعی عبارت است از اصل به لحاظ تاریخی و طبقاتی مشخصا تعیین شده در زمینه تشکیل روابط اجتماعی میان طبقات، گروه ها و افراد مختلف جامعه که انسان ها بر طبق معیارهای معینی برابر تلقی می شوند:


الف

• برابری در مقابل خدا

ب

• برابری در مقابل قانون

پ

• برابری در تملک وسایل تولید

ت

• برابری در امکان شرکت در اداره دولتی حیات اجتماعی.


۲

• این معیارها همیشه ـ در تحلیل نهائی ـ بیانگرمنافع و خواست های نیروهای طبقاتی اند.


 برابری بورژوائی

۱

اصل بورژوائی ـ دموکراتیک برابری که شعار مبارزه بر ضد فئودالیسم بوده است و نقش تاریخی مهمی بازی کرده است، به برابری قضائی و سیاسی محدود می شود و باید با دوام نابرابری اقتصادی ناشی از استثمار، فرمال (صوری) بماند.


  (ما هرگز نباید فرمال را با فرمالیته یکسان تلقی کنیم.
  فرمال

 در دیالک تیک فرم و محتوا تعیین می شود 

و

 به نوبه خود بر محتوا تأثیر متقابل می گذارد. 

مترجم)


۲

• به قول لنین، «تا زمانی که استثمار طبقه ای بوسیله طبقه دیگر به طور کلی ریشه کن نشده، برابری واقعی و حقیقی نمی تواند وجود داشته باشد.» 

۳

• این اصل در نظام سرمایه داری هرگز به طور قطعی تحقق نیافته است. همانطور که نفی برابرحقوقی ملی و نفی برابرحقوقی زنان در کاپیتالیسم نشان می دهد.

۴

• و بالاخره تحت شرایط سرمایه داری انحصاری ـ دولتی با تعمیق قطب بندی میان استثمارگران و استثمارشوندگان، این اصل با از بین بردن آزادی های بورژوائی ـ دموکراتیک آشکارا زیرپا گذاشته می شود.


 
برابری پرولتری

 

• محتوای اصلی اصل برابری پرولتری به شرح زیر است:

 ۱

• مطالبه از میان برداشتن استثمار، طبقات و تفاوت های طبقاتی.

 ۲

• مطالبه از میان برداشتن نابرابری انسانها در رابطه با مالکیت بر وسایل تولید.


۳

• به عبارت دیگر، مطالبه برقراری مناسبات مالکیت سوسیالیستی، توسعه شیوه تولید سوسیالیستی و تضمین آن، بوسیله حاکمیت سیاسی طبقه کارگر.

 ۴

• برابری واقعی قضائی و سیاسی انسان ها نیز تحت شرایط سوسیالیستی بر این مبنا برقرار می گردد.

۵

• این برابری اولا در شرکت برابرحقوق فعال کلیه شهروندان در اداره دولت، اقتصاد و دیگر روندهای اجتماعی ـ برطبق اصول دموکراتیک ـ تحقق می یابد.


۶

• ثانیا در برابرحقوقی همه شهروندان در رابطه با آموزش و پرورش و امثالهم که به وسیله دولت سوسیالیستی تضمین و عملی می شود.

 ۷

• مطالبه برابری در رابطه با تقسیم ثروت مادی جامعه براساس اصل «از هرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به اندازه کارش!» تحقق می یابد.

۸

• بقایای نا برابری در تقسیم ثروت مادی که از تفاوت در استعداد، مهارت و موقعیت زندگی شخصی (مثلا بزرگی خانواده) ناشی می شوند، می توانند تنها در کمونیسم ـ به طور کلی ـ از میان برداشته شوند.

۹

• آنگاه که وفور کالاهای مادی و فرهنگی گذار به اصل تقسیم «ازهرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به اندازه نیازش!» را امکان پذیر می سازد.


۱۰

• کلیه مسائل مربوط به برابری و برابرحقوقی باید از نقطه نظر تاریخی و طبقاتی مورد بحث و بررسی قرار گیرند.

۱۱

لنین خاطرنشان می شود که میان استثمارگر و استثمارشونده هرگز نمی تواند برابری حاکم باشد:
• «استثمارگر نمی تواند با استثمارشونده برابر باشد.
• این حقیقت امر، محتوای اصلی سوسیالیسم را تشکیل می دهد

۱۲

• این امر به ویژه در مبارزه طبقاتی تحت حاکمیت سیاسی طبقه کارگر نیز صادق است.

۱۳

• پس از برقراری نظام جامعتی سوسیالیستی نیز نمی تواند میان توده های تحت رهبری طبقه کارگر و نیروهای طبقاتی با تمایلات ارتجاعی که سودای بازگرداندن نظام جامعتی سرمایه داری را در سر دارند، برابری و برابرحقوقی برقرار باشد.

۱۴

• اصل طبقاتی برابری سوسیالیستی تنها زمانی می تواند تحقق یابد و تضمین شود که کلیه تشبثات ضد نظام دولتی و ضد نظام جامعتی سوسیالیسم توسط حاکمیت سیاسی طبقه کارگر سرکوب شوند.


• مراجعه کنید به سوسیالیسم و کمونیسم.


 

سوسیالیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6158

 

 

کمونیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3235

 

پایان


پایان