۱۳۹۸ تیر ۲۲, شنبه

جنبه ایدئولوژیکی نئولیبرالیسم


فریدریش پوسپیچ
اقتصاد دان
سرچشمه:
دفاتر مارکسیستی ۳ ـ ۵

برگردان
میم حجری


میلتون فریدمن، والتر اویکن، فریدریش فون هایک

۱
·    گله زوار و وعاظ نئولیبرالیسم، از ژورنالیست ها، سیاست پیشه ها و به اصطلاح علما عمدتا از طریق رسانه های همگانی  به شست و شوی مغزی هر روزه مردم مشغول اند.

۲
·    اینجا کسی سودای اعتلای آزادی سودورزی به اوج آسمان را در سر ندارد.

۳
·    اینجا سخن از آزادی بطور کلی است.

۴
·    اینجا سخن از رهائی انسان ها از بروکراسی دولتی است.

۵
·    اینجا سخن از رهاسازی انسان ها از امر و نهی است.

۶
·    اینجا سخن از شکوفائی آزاد شخصیت انسانی است.

۷
·    زیرا نئولیبرالیسم نه فقط نوع خاصی از سیاست کاپیتالیستی اقتصاد، بلکه همزمان، مدل اجتماعی معینی است که سعادت و رحمت و قبل از همه آزادی و پیشرفت به سوقات خواهد آورد.

۸
·    دولت نباید سنگین وزن گردد و بر انسان ها پوزه بند زند.

۹
·    دولت نباید زحمت تعدیل نابرابری های موجود را به خود دهد.

۱۰
·    دولت هر چه بیشتر  خلع ید شود و واپس رانده شود، به همان میزان، آزادی تک تک مردم فزونتر خواهد شد.

۱۱
·    فقط مکانیسم بی غل و غش بازار باید به تنظیم همزیستی انسان ها بپردازد.

۱۲
·    فقط از طریق همبازی عرضه و تقاضا، تولید و رفاه سر و سامان خواهد یافت.

۱۳
·    هر کس به تنهائی می تواند از طریق کارآئی، جائی برای خود در جامعه بیابد.

۱۴
·    هر زن و هر مرد، سازنده بخت خویش است.

۱۵
·    نئولیبرالیسم مدل اجتماعی ئی از نوع داروینی است.

۱۶
·    شعار «حق با کسی است که زورش بیشتر است» هم تبلیغ و هم درجا عملی می شود.

۱۷
·    ایندیویدوئالیزاسیون (فردی سازی) به درجه عالی ترین ایدئال اعتلا داده می شود.

۱۸
·    هر تفکر اجتماعی، هر همبودگرائی (اجتماع گرایی) از عرصه بدر رانده می شود و به عهده سازمان های خیریه و مددکاران داوطلب محول می شود.

۱۹
·    وقتی که دولت از وظایف اجتماعی خود مبنی بر تعدیل نابرابری ها خلع ید می شود، جز سازمان های خیریه و مددکاران داوطلب چیزی باقی نمی ماند.

۲۰
·    برای اینکه بازار، وجدان اجتماعی سرش نمی شود.

۲۱
·    معیار بازار، سود است و بس.

۲۲
·    هر کارخانه و شرکت کاپیتالیستی از فشار رقابت سخن می گوید و لذا نمی تواند مؤسسه ای اجتماعی تلقی شود.

۲۳
·    پدران معنوی نئولیبرالیسم که در سال های ۳۰ و ۴۰ قرن بیستم پایه های تئوریکی آن را پی ریخته اند، افراد زیر بوده اند:

الف
·    فریدریش فون هایک (۱۸۹۹ ـ ۱۹۹۲) ـ برنده جایزه نوبل ـ از اطریش.

ب
·    محفل فرایبورگی حول والتر اویکن (۱۸۹۱ ـ ۱۹۵۰) ـ اقتصاد دان آلمانی.

۲۴

·    تاچریسم اولین قدم را در این زمینه برداشت.

۲۵
·    نئولیبرالیسم اما هجوم اصلی خود را  پس از امحای اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی در اروپا آغاز کرد.

۲۶
·    همه انواع دفاع اجتماعی از سوسیالیسم، تضعیف شده بودند.

۲۷
·    نئولیبرالیسم به جای « اقتصاد بازار اجتماعی» به مدل اقتصادی و اجتماعی نئولیبرالی چنگ زد.
·    به مدلی که بمراتب بهتر خادم «توحش آزاد» بود.

۲۸
·    با توجه به تناسب قوا در حال حاضر، بی تردید راه دشوار و  پرمشقتی است، ولی برغم آن ضرورت مبرم دارد که با مبارزه ضد امپریالیستی رژیم ها در دولت های بیشمار به  پیشبرد گلوبالیزاسیون از پائین، یعنی بوسیله خلق ها و در جهت منافع خلق ها اقدام شود و بدین طریق چرخ تاریخ در جهت جامعه سوسیالیستی به راه انداخته شود.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر