رولف دوبلی
تحلیلی
از
میم حجری
شفاف اندیشیدن
رولف دوبلی
ما
آنقدر به دیدن افراد مشهوری که کالایی نامربوط را تبلیغ میکنند
عادت کردهایم
که هیچگاه به این فکر نمیکنیم
حمایت آنها
چرا باید کمترین اهمیتی برای ما داشته باشد.
اما این دقیقاً بخش حیلهگرانهی اثر هالهای است:
این اثر در سطح ناخودآگاه فعالیت میکند
تنها چیزی که برای ورود نیاز دارد
چهرهای جذاب، شیوهی زندگی رویایی و در آخر، خودِ محصول
است.
اثر هالهای
جلوی دیدن خصوصیتهای واقعی را میگیرد.
برای خنثی کردن این اثر،
از ارزش ظاهری فراتر برو.
از برجستهترین ویژگیها فاکتور بگیر.
پایان
۱
اما این دقیقاً بخش حیلهگرانهی اثر هالهای است:
این اثر در سطح ناخودآگاه فعالیت میکند
تنها چیزی که برای ورود نیاز دارد
چهرهای جذاب، شیوهی زندگی رویایی و در آخر، خودِ محصول
است.
اثر هاله ای
یعنی
ظاهر فریبای (هاله) مثلا خمینی،
یعنی
اخم و تخم و عبا و عمامه و عرعر و عوامفریبی اش
در
سطح ناخودآگاه ما
فعالیت دارد
و
یا
در
خود لاشخور؟
اگر
هم
هاله خمینی
احیانا
در
سطح ناخودآگاه خری
فعال باشد،
مگر
از
عالم خارج به سطح ناخودآگاه
نرفته است؟
هاله خمینی
در
ذهن خر
که
مادرزادی
نبوده است.
اگر هاله منشاء مادی و عینی و خارجی دارد،
چرا
نباید
منشاء مادی و عینی و خارجی
مقصر قلمداد شود
و
نه
ناخودآگاه خر؟
این
کیست و یا چیست
که
هاله خمینی
را
ایدئالیزه می کند؟
از
لاشخوری به نام خمینی
امام
سرهم بندی می کند
و
توده عقب مانده از قافله تمدن و رنسانس و روشنگری
را
به
دنبال او
روانه می سازد؟
چرا
نباید
به
عوض هاله فعال در سطح ناخودآگاه
این مرجع مستور
را
معرفی کرد
و
به
بازخواست کشید؟
۲
اما این دقیقاً بخش حیلهگرانهی اثر هالهای است:
این اثر در سطح ناخودآگاه فعالیت میکند
تنها چیزی که برای ورود نیاز دارد
چهرهای جذاب، شیوهی زندگی رویایی و در آخر، خودِ محصول
است.
منظور علامه عوامفریب امپریالیسم از خرافه «اثر هاله ای»
شاید
طرز تفکر
و
یا
معیار ارزیابی چیزها
باشد.
چون
این
طرز تفکر خرافی
است
که
خری
را
شیفته «چهره جذاب جغد آسای خمینی»
می سازد
و
نه
«اثر هاله ای» کذایی.
اگر
منظور علامه این باشد،
طرز تفکر اعضای طویله
چگونه تشکیل می شود.
این
کدام مرجع قدر قدرت جامعه
است
که
طرز تفکر معیوبی
را
به
خورد خلایق می دهد؟
۳
اما این دقیقاً بخش حیلهگرانهی اثر هالهای است:
این اثر در سطح ناخودآگاه فعالیت میکند
تنها چیزی که برای ورود نیاز دارد
چهرهای جذاب، شیوهی زندگی رویایی و در آخر، خودِ محصول
است.
ضمنا
منظور علامه عوامفریب امپریالیسم
از
محصول چیست؟
اثر هاله ای فعال در سطح ناخودآگاه
به
چهره جذاب خمینی و زندگی رؤیای اش
نیاز دارد
تا
تشکیل شود.
منظور از محصول چیست؟
خود اثر هاله ای
مگر
همان محصول ورود چهره منحوس خمینی در ناخودآگاه خر
نیست؟
علامه های امپریالیسم
اصلا
حرف دهن خود
را
می فهمند
تا
خلایق
هم
انشاء الله
بفهمند؟
سؤال خود
را
مجددا
تکرار می کنیم:
آیا
«ما»
در
این میان
هیچ تقصیری نداریم؟
چون طرف ظاهر فریبا و زندگی شبیه رؤیا دارد،
پس
«ما»
باید
به دیدن او
و
حمایت از او
و
اهمیت قایل شدن به او
عادت کنیم؟
«ما»
مگر
همچنان و هنوز
عنتریم
و
نه
آدم؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر