شین میم شین
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۵ ـ ۲۲)
حکایت
دوم
بخش سوم
۱
گنه بود مرد
ستمکاره را
چه تاوان، زن و
طفل بیچاره را.
سعدی
در
این بیت شعر،
چیزها، پدیده ها و سیستم ها
را
نه
به
طور مجزا،
بلکه
در
پیوند متقابل عینی شان
در نظر می گیرد:
مرد ستمکاره (مجرم)
نه
به
عنوان فردی مجزا و گسیخته از محیط زیستش،
بلکه
در
پیوند با زن و کودکان و پدر و مادر و خواهر و
محیط کار و زندگی اش
در نظر گرفته می شود.
مفهوم پیوند متقابل
عینی
یکی از مفاهیم
بسیار مهم در فلسفه مارکسیستی است.
پیوند متقابل عینی
عبارت است
از
رابطه و مناسبت میان اشیاء، خواص و یا روندهای
واقعیت عینی، که
از
چنان کیفیتی
برخوردار است،
که
تغییر
یکی از اشیاء، خواص و روندها
منجر به تغییر متناسبی در اشیاء، خواص و روندهای
دیگر
می شود.
هر پیوند
متقابلی
اگرچه
یک رابطه است،
ولی
هر رابطه ای
حتما
پیوند متقابلی میان اوبژکت
ها
نیست.
پیوندهای متقابل ذهنی، فکری ـ منطقی میان مفاهیم، احکام، تئوری
ها و غیره
انعکاس پیوندهای عینی
جهان خارج در آیینه ضمیر انسانی
اند.
وجود پیوندهای
متقابل میان اوبژکت ها و واقعیات امور
جهان مادی،
مبنای عینی
لازم
را
برای استخراج مفاهیم
و احکام از یکدیگر
ممکن می سازد،
مفاهیم و احکامی
که
انعکاس این اوبژکت ها و واقعیات امور
اند.
بنابرین وقتی دو اوبژکت در پیوند
متقابل
با یکدیگر قرار دارند، می توان از بود و نبود خواص معینی در یکی،
به
بود و نبود خواص متناسب با آن در دیگری
رسید.
شناخت پیوندهای متقابل عینی
امکان شناخت اوبژکت هائی
را
که
مستقیما
غیر قابل شناخت اند،
فراهم می
آورد:
برای این کار
شناخت اشیاء دیگری که با آنها در پیوند متقابل قرار دارند، کفایت خواهد کرد.
بدین طریق
بر خلاف نظریه ندانمگرائی
(اگنوستیسیسم)
ماهیت چیزها و روندها
که
برای حواس ما قابل دریافت نیست،
دیگر
«چیز در خود»
غیر قابل شاخت
نخواهد بود،
بلکه
از
طریق بررسی نمود
خارجی (پدیده، فنومن)
قابل
شناسائی خواهد شد،
زیرا
پدیده و ماهیت
در پیوند متقابل دیالک تیکی با یکدیگر
قرار دارند :
از این رو ست که ما از دیالک تیک پیده و ماهیت سخن می گوییم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر