۱۳۹۸ تیر ۲۴, دوشنبه

تحلیلی بر «تحلیلی» از استاد دانشکاهی (۲۸)


 
علل رشد پوپولیسم در اروپا و امریکای شمالی
وینسنت ناوارو
استاد سیاست عمومی دانشگاه جانز هاپکینز
در
آمریکا
و
استاد علوم سیاسیِ
در
اسپانیا
 
ترجمه‌ی احمد سیف
 
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
۱
هم‌چنین ردّ سیاست‌های نولیبرالی
(یعنی رفرم بازار کار که موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل می‌شود،
کاستن از هزینه‌های عمومی، کاهش حمایت‌ها و حقوق اجتماعی، و تمرکز قدرت در دست حکومت مرکزی، که از دید این جماعت درواقع ابزاری در دست لابی‌گران مالی و اقتصادی است).
 
نئوفاشیسم
به
قول استاد عوامفریب دانشکاه
اولا
مخالف «رفرم بازار کار»
است
که
«موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل (؟) شده است.»
 
معلوم نیست
که
منظور استاد دانشکاه از مفهوم امپریالیستی «رفرم بازار»
چیست.
 
  این ادعای او
شاید
حاوی ذراتی از حقیقت 
باشد.
 
ولی
در این ادعای او
عوامفریبی عمیق و عریانی
صورت می گیرد.
 
چرا و به چه دلیل ما به این نظر می رسیم؟
 
۲
نئوفاشیسم
اولا
مخالف «رفرم بازار کار»
است
که
«موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل (؟) شده است.»
 
اگر
نئوفاشیسم
واقعا
مخالف رفرم بازار باشد،
باید
به
هر طرز و طریق و ترفند
که
داند،
رفرم بازار
را
تار و مار سازد.
 
یعنی 
شرایط عینی قبل از نئولیبرالیسم
را
مجددا
احیا 
کند.
 
همان نئولیبرالیسمی
که
توسط مثلا همین حزب جمهوریخواه امریکا
(حزب ترامپ)
توسط حضرت ریگان 
رفیق واتیکان
تحقق یافته است.

چنین کاری
نه
امکان پذیر
است
و
نه
نئوفاشیسم
مثلا ترامپ
کمترین علاقه و تمایلی به انجام این کار دارد.

مخالفت در حرف
به
درد ننه نئوفاشیسم می خورد
و
نه
به
درد طبقه کارگر.
(طبقات خلق، به قول اساتید دانشکاه ها)

۳
نئوفاشیسم
مخالف «رفرم بازار کار»
است
که
«موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل (؟) شده است.»
 
ضمنا
اگر
این ادعای استاد درست باشد،
یعنی
رفرم بازار
موجب بیکاری باشد،
باید
قبل از این رفرم
بیکاری توده ای
در
طویله های امپریالیستی
وجود نداشته باشد.
 
آیا
وجود نداشته است؟
 
اگر
خدای ناکرده
وجود داشته است،
دلیلش
چه بوده است؟
 
چرا
اساتید دانشکاه ها
از
کشف و افشای حقیقت
هراس دارند؟
 
چرا
دست به ریشه نمی برند
و
فرماسیون اقتصادی سرمایه درای
را
«موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل (؟) شده است.»
به
نام
نمی نامند
و
به
محاکمه نمی کشند؟
 
۴
نئوفاشیسم
ثانیا
مخالف «کاستن از هزینه‌ های عمومی، کاهش حمایت‌ ها و حقوق اجتماعی»
(تخریب دولت های سوسیال)
است.
 
در
حرف
و
بخشا
در
عمل
چنین است.
 
نئوفاشیسم
دره عمیقی
را
 که
در
اثر تشدید مبارزه طبقاتی از بالا
 بین اعضای طبقه حاکمه و توده 
دهن باز کرده است،
تماتیزه می کند
 و 
تا حدی هم حتی پر می سازد.
 
این
اما
فقط
یک روی مدال نئوفاشیسم است.
 
روی دیگر مدال نئوفاشیسم
عمیقا ضد توده ای و ضد بشریت به طور کلی
است.
 
۵
چند مثال ناقابل
 
نئوفاشیسم در امریکا
سنگ کارگران
را
به
سینه می زند
و
به
قول رسانه های امپریالیستی
به
کارگران
اندکی رفاه هم ارزانی می دارد.
 
سؤال
ولی
این است
که
چگونه 
و
به
چه قیمتی؟
 
۶
ترامپ
به
بهانه تشکیل محل کار برای کارگران بیکار
به
از سرگیری استخراج و مصرف ذغال سنگ 
و
پمپاژ حجم عظیمی از گازکربنیک به جو زمین،
محیط زیست ستیزی بی شرمانه و بی رحمانه
و
حتی
به
حمایت علنی و عریان
از
محیط زیست ستیزی در مقیاس تمام ارضی
مبادرت می ورزد.
 
این 
سیاست «کارگری» نئوفاشیسم 
به
چه معنی است
و
به
چه فاجعه ای
منجر می شود؟
 
۷
این 
سیاست «کارگری» نئوفاشیسم 
(به نمایندگی ترامپ)
به
تعمیق و تشدید بحران اولوکوژیکی (زیستمحیطی) 
منجر می شود.

یعنی
بشریت
به
 طور کلی
را
و
به ویژه طبقه کارگر جهان
را
به
خاک سیاه می نشاند.

برای اعضای طبقه حاکمه
بحران اوکولوژیکی
اصلا
اهمیت ندارد.

برای اعضای طبقه حاکمه
همه جا
بهشت برین
است.

اعضای طبقه حاکمه
 حتی
می توانند
به
سکونت در دور افتاده ترین جزایر 
بپردازند.

ثمره زقوم بحران ها
را
همین
«طبقات خلق»
به
قول اساتید عوامفریب دانشکاه ها
نوش جان می کنند.
 
ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر