۱۴۰۰ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

درنگی در برداشت ها و یاد داشت های ولادیمیر لنین و احسان طبری (۹)

 https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b3/Vladimir_Lenin_1_May_1920_by_Isaak_Brodsky.jpg/220px-Vladimir_Lenin_1_May_1920_by_Isaak_Brodsky.jpg 

دربارهٔ مسئلهٔ دیالکتیک

 ولادیمیر ایلیچ لنین

«نامۀ مردم»، 

شمارۀ ۱۱۴۶

( ۱۳ دی ۱۴۰۰)

تحلیلی 

از

شین میم شین

 

۱

 دو ادراک بنیادین (یا دو [ادراک] ممکن؟ یا دو [ادراک] قابل‌مشاهدهٔ تاریخی؟) 

از تحوّل (فرگشت) عبارت‌اند از: 

[درکِ] تحوّل به صورت افزایش و کاهش، 

به صورت تکرار، 

و [درک] تحوّل به صورت وحدت اضداد (تقسیم شدن یک واحد به اضدادِ متقابلاً مشروط به وجود یکدیگر و رابطهٔ متقابل بین آنها). 

در نخستین ادراکِ حرکت، خودجُنبی، نیروی محرّک آن، سرچشمهٔ آن، انگیزهٔ آن، در سایه می‌ماند 

(یا این سرچشمه عاملی بیرونی می‌شود: 

خدا، ذهن، و غیره). 

در ادراکِ دوّم، 

توجه اصلی دقیقاً به فهم و شناختِ سرچشمهٔ «خود»جُنبی معطوف می‌شود.

ادراکِ نخست، بی‌جان، بی‌جلا، و خشک است. 

دوّمی، زنده است. 

 

در این یاد داشت و برداشت سرسری لنین

سه استنباط از توسعه

مطرح می شود:

 

۱

توسعه

 به مثابه دیالک تیکی از کاهش و افزایش 

 

۲

توسعه

به مثابه تکرار

 

۳

توسعه

 به مثابه وحدت اضداد.

 

این جور چیزها

یاد داشت های شتابزده و برداشت های سرسری لنین اند و نه اثر و اندیشه ای از لنین.

فقط کافی است

اثر لنین تحت عنوان «امپریالیسم» و یا «امپیریوکریتیسیم»

 را 

با

 این مطلب درب و داغان

مقایسه کنیم.


حتی

جمله بندی های این مطلب

تق و لق و سست و بی در و پیکرند.

حواس لنین موقع مطالعه منطق هگل

هنوز

جمع و جور نیست

تا

بداند 

 که 

دیالک تیک 

قبل از همه

چیزی عینی است و نه چیزی ذهنی

و

به

مثابه چیزی عینی

ربطی به ادراک این و آن ندارد.


۱

[درکِ] تحوّل به صورت افزایش و کاهش

اولا

دیالک تیک کاهش و افزایش

مثلا

دیالک تیک سرما و گرما

دیالک تیک خشکسالی و باران سیل آسا

دیالک تیک قحطی و وفور نعمت

ربطی به توسعه و یا فرگشت

ندارد.


منظور لنین

این است که توسعه از گردنه دیالک تیک فراز و فرود عبور می کند

به قول احسان طبری

از مسیری زیگزاگ، پر اعوجاج و دندانه دار

می گذرد.

توسعه

علیرغم دیالک تیکی از فراز و فرود و دیالک تیکی از پیروزی و شکست بودن،

در

تحلیل نهایی

بالنده و پیشرونده است.

 

۲

[درکِ] تحوّل به صورت  تکرار

 

ثانیا

منظور لنین و هگل

هم

از

تکرار

تکرار برخی از پدیده ها

ضمن سیر بالنده توسعه مربوطه است.

مثال:

در روند انقلابات اجتماعی و علمی و فنی

گاهی

تضاد معینی و یا مسئله معینی

به

کرات حل می شود.

روند توسعه اما به سیر بالنده و صعودی خود

علیرغم چنین تکرارهایی

ادامه می دهد.

۳ 

  تحوّل به صورت وحدت اضداد 

 (تقسیم شدن یک واحد به اضدادِ متقابلاً مشروط به وجود یکدیگر و رابطهٔ متقابل بین آنها). 


منظور لنین از وحدت اضداد

همانطور که قبلا ذکرش گذشت،

تخریب و تشکیل پی در پی دیالک تیک ها در روند بی پایان توسعه

است.

مثال:

حل و یا تخریب دیالک تیک اشراف برده دار و روحانی و توده برده

و

سرنگونی نظام جامعتی برده داری

و

تشکیل نظام جامعتی فئودالی.

بعد

تشکیل دیالک تیک اشراف فئودال و روحانی و توده رعیت

به زبان لنین

تشکیل (و نه درک) وحدت اضداد جدید.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر