۱۴۰۰ اسفند ۱, یکشنبه

درنگی در فرمایشات اسلامی ندوشن (۲)

 آثار و سوابق محمد علی اسلامی ندوشن 

 درنگی

از

مسعود بهبودی


۱

 پس از ورود اسلام به ایران، 

ایرانی مجبور بود شخصیت دوگانه به خود بگیرد:

هم در راه باشد و هم در بیراه،

هم همراه باشد و هم حریف.

تمام نیروی این ملت نگون‌بخت

در طی تاریخ به این نحو مصرف شده است:

این که هم خود باشد و هم آنچه به آن واداشته شده است، باشد.

 

عیب بینشی اسلامی ندوشن و بخش اعظم بشریت،

پرسه زدن در خطه منفرد و جزء، ضمن بر پا کردن گرد و غبار و جار و جنجال

و

پرهیز از گذار به عالم کل و عام

است.

اسلامی ندوشن

خیال می کند 

که 

فقط «ملت» کذایی ایران است

 که

 در 

دیالک تیک همراه و حریف، در راه و بیراه، خودبایی و دگرگرایی

به سر برده و می برد.

حسن بی همانند تفکر فلسفی

درجا نزدن در خطه جزء و منفرد 

و

گذار بی پروا به عالم کل و عام

و

کشف حقیقت

 است.

چون حقیقت تنها در عالم کل و عام آشیان دارد

و

نه

در

خطه جزء و منفرد.

 

موضوع مورد نظر اسلامی ندوشن این است

که

اگر خلقی تحت سلطه قدرت بیگانه قرار گیرد،

چه می کند و چه می تواند بکند؟


فقط خلق های ایران نبوده اند که تحت سلطه اسکندر و مغول و اعراب و تزار و امپریالیسم و فوندامنتالیسم قرار گرفته اند.

بخش اعظم خلق های جهان

از

قاره امریکا

تا

قاره های اروپا و آسیا و افریقا و امریکای لاتین

تحت سلطه بوده اند.

هیم امریکای شمالی

شقه شقه بوده و هر شقه اش تحت سلطه فرانسه و انگلیس بوده است

و

پس از مقاومت و مبارزه ای خونین

به

کسب استقلال  نایل آمده است.

 

همین مجسمه آزادی

را

بورژوازی انقلابی فرانسه

به عنوان قدردانی از الگووارگی انقلاب رهایی بخش خلق امریکا هدیه کرده است.

اسلامی ندوشن

اما

حوصله ورود به عالم کل و عام را ندارد.

فقط می خواهد تصورات پهلویستی کپک زده و باطل خود را به خواننده تحمیل کند و خوش باشد.

 

۲

ملت نگونبخت ایران

برای حفظ ایرانیت،

خود را به هر آب و آتشی زده است؛

به هر رنگی که لازم بوده، درآمده:

 

اسلامی ندوشن

در

سنت روشنفکران پهلویستی

ایرانیت را چنان ایدئالیزه می کند و به عرش اعلی می برد که انگار تحفه نطنز بوده و است.

آنسان

که

خلق های ایران

برای حفظ ایرانیت خویش

خود را به هر آب و آتش زده و به هر رنگی درآمده است.

درک ایدئالیستی تاریخ

همین درک اسلامی ندوشن است.

اسلامی ندوشن 

دلیل مادی مخالفت و مقاومت و پیکار خلق ها در مقابل سلطه بیگانه

را

نمی داند.

نمی خواهد هم بداند.

به همین دلیل به ایرانیت کذایی و بعد به زبان فارسی می رسد و از آن منبع و معیار برای مخالفت و مقاومت و مبارزه خلق ها می سازد. 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر