۱۴۰۰ اسفند ۸, یکشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۷۷)

Bild 

 

میم حجری

 

۲۰۵۲

گری
چهره این ابله را به خاطر بسپارید ، زمانی‌ که با زور و فشار مدیا و پشتیبانی خارجی‌ یک دلقک سلبریتی

رئیس جمهور یک کشور شود

که کمترین درکی از مناسبات جهانی‌ نداشته باشد

و مدام به دنبال حمایت آمریکا و ناتو باشد

و در لحظات آخر هم تنها مانده و رها شده باشد،

یک ملت در اوج مصیبت و افسردگی باید تاوان انتخاب خود را بدهد ،

گسترش ناتو به سوی شرق

بهانه به دست یک مجنون به نام پوتین داده

که کل یک کشور‌ها این گونه مورد تهاجم نظامی قرار دهد ،

اگر فقط حمایت از دو جمهوری خود خوانده بود ،

شاید عمل پوتین و مقابله او با ناتو توجیه پذیر بود ،

ولی‌ کلیت خاک یک سرزمین را مورد تهاجم قرار دادن ،

یک تجاوز و اشغالگری بیش نیست .

۲۰۵۳
اندرز سگ به توله

۲۰۵۴
صحنه بسیار تلخی‌ است ، وداع یک پدر و دختر که شاید دیگر هم دیگر را نبینند ،

آن کسانی‌ که در دفاتر مجلل خود نشسته و برای سرنوشت ملت‌ها تصمیم می‌‌گیرند ،

آن امپریالیست‌های جنایتکار و وحشی که به بهانه پیمان امنیت در اروپا

به جز گسترش مناسبات غارتگرانه و چپاولگرانه سرمایه داری و استثمار انسان‌ها ارمغان دیگری نداشتند

و ملتی را در اوج ناا امیدی تنها گذشته و مشغول بهره برداری هستند ،

به یاد داشته باشند که سرانجامی به جز نابودی و افشای چهره‌های جنگ افروز و کریه خود نخواهند داشت ،

این یک جنگ میان قطب‌های مختلف سرمایه داری است و در این میان ملت‌ها هستند که باید تاوان بدهند .

۲۰۵۵
سازمان ملل و موضعگیری

۲۰۵۶
امام زاده و تصفیه آب

۲۰۵۷
وقتی به کسایی که دوستشون دارم متلک میندازین و تهمتی میزنین که اون دوستم اهلش نباشه

واقعا ناراحت میشم

نه که دوستام بی عیب و نقص باشن ،

نه ولی مثلا اگه عیب دوستم پرت حواس بودنه،

بدم میاد بهش بگن دروغگو

و باعث میشه ازتون نگذرم

هیچ وقت

ولی وقتی به خودم تیکه میندازن واقعا ایگنور میکنم
ارمغان

تکه پرانی
در
تحلیل نهایی
بار معرفتی (نتیجه شناختین) مثبت دارد.
مثلا در نتیجه متلک حریف
تو به حواس پرتی دوستت و به دروغگو نبودنش رسیده ای.
ضمنا
تکه پرانی به خودت را نمی توانی نادیده بگیری
حتی اگر بخواهی.
دلیلش چیست؟

۲۰۵۸
آدم کور وقتی چشاش وا شه اولین چیزی که میشکونه عصای دستشه، همون چیزی که وقتی کور بود باهاش راه میرفت
تیگور

واقعا؟
چگونه به این نتیجه مطلقا باطل رسیده ای؟
مثال:

کوزه اب وسیله نگهداری آب و رفع تشنگی است.

اگر حریفی از کوزه آب بخورد و رفع تشنگی کند،

اولین چیزی که میشکونه کوزه اب است؟

۲۰۵۹ 
وقتی یه نفرو همش ببخشی ، این فرصتو ازش میگیری که بفهمه هر اشتباهی یه تاوانی داره
تلخ

اگر خوارج این حرف های دواخل را بخوانند
سرگیجه می گیرند و می پرسند:
اشتباه

چه ربطی به عفو و بخشش دارد
و
ضمنا عفو بخشش اشتباه
چه ربطی به تاوان دارد؟
چون خوارج نمی دانند که در جمکران
همه چی ربط به بند تنبان دارد

۲۰۶۰
اولین چیزی که باعث میشه از یه نفر خوشتون بیاد ، چیه
هستینا

دلیل علاقه به کسی
منافع مشترک است.
دوستی یعنی رابطه دو نفر بر اساس منافع مشترک
دشمنی یعنی قطع رابطه دو نفر به دلیل اختلاف منافع

۲۰۶۱
آره.
لذت اما در همین ریاضت است
نا برده رنج
گنج میسر نمی شود

۲۰۶۲
ای بسا شوخی ها که صدهزاربار جدی تر از جدی ها هستند
مش سمیه

۲۰۶۳
چون تیز بنگری
همه تنها و بی کس و بی پناهند
فقط تو نیستی که احساس تنهایی می کنی
دلیلش اما چیست؟

۲۰۶۴
من از دریای طوفانی گذر کردم
مرا از نم نم باران نترسانید
 من از همخون خود آتش به جان دارم
مرا از خنجر مهمان نترسانید
مرا از حیله ی رنـدان نترسانیــد
مرا از مکر نـــامردان نتـــرسانیــد
من از آغاز عمـــرم در قفس بـــودم
مرا از حبس و از زنــــدان نتــرسانیـد
تمـــــام پیـکــــــرم از درد می لــــــرزد
مــــرا از درد یک دنــــــــدان نتـرسانیــــد
به خود می پیچم و خون می خورم هر روز
مـــــرا از یک شب بی نـــــــان نتــــرسانیـــد
من آدم دیــــــده ام از گــــــــرگ وحشی تــــر
مــــــــــرا از آدم و حیــــــــــوان نتـــــــــرسانیـد
مــــن از دریــــــــای طوفانــــــی گـــــــذر کــردم
مــــــــرا از نـــــــم نــــــــم بـــــــاران نتــــــرسانید
مــــــــن از همخـــون خـــــــود آتش بــــــه جان دارم
 مـــــــــــــرا از خنجـــــــر مهمــــــــــان نتـرسانیــــــــد
دگـــــر نـــــــــــوری نمانـــــــــده تـــــــا ببینــــــــم مـن
مــــــــرا از کــــــــوری چشمـــــــــان نتـــرسانیــــــد
دگـــــر جانــــــــی نمانـــــــــده تــــــا بگیریــــدش
 مــــــــرا از ایـــــن تـــــــن بی جان نترسانیـــــد
درون مــــــــــن خدا پــــــــر نـــــــور می تابد
 مــــــــرا از ظلمت شیطــــــان نترسانیــــد
تمام زنـــــدگی مــــــــن عاشقی کردم
 مـــــــــرا از لغزش ایمان نتـــــرسانید
بـــــرای حرف آخر یــــــادتان باشد
گرانم من مــــــرا ارزان نترسانید
 
 در بیت بیت این شعر
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام به انحای مختلف بسط و تعمیم داده شده است:

۲۰۶۵
اگه کسی را خیلی دوست دارید محکمتر بغلش کنید.
سردسته

مثلا
در کشور آلمان هر روز
بیش از ۲۰۰هزار نفر به کرونا مبتلا می شوند
در هر هفته ۱۴۰ هزار نفر
و
در هر ماه ۶ میلیون نفر
در هر سال ۸۲ میلیون نفر
دلیلش تبعیت از همین اندرز بعضی ها ست.
دلیلش بغل کردن و لاس و لیس و خفت و خیز است

۲۰۶۶
تخمه بدترین چیز برای سلامتی دندان است
بدترین سنت در طوایل عقب مانده است
در ممالک متمدن و پیشرفته
تخمه را به پرنده ها می دهند
به
نان می زنند
ازش روغن می گیرند

۲۰۶۷
درختان و هماغوشی

۲۰۶۸
جنگ و دروغ در ۵۰ سال اخیر

۲۰۶۹
دوستی

۲۰۷۰
گفت و گوی جو با جیل

جیل:

جو جان درست است که به زودی در اوکراین جنگ راه می افتد؟

جو:

آره.

ولی نه فقط در اوکراین.

جیل:

کجای دیگر؟


جو:

اگر بخت یار باشد در کل اروپا.

جیل:

چرا؟

جو:

ما باید بعد از پاندمی

به

اقتصاد مان

سر و سامان دهیم
  

جیل:

پوتین هم باید به مشا زاری کند؟


جو:

دقیقا.

ما باید کاری کنیم که ولادی به اوکراین حمله کند.

جیل:

اگر پوتین نخواهد، چی؟

جو:

در این صورت باید کمکش کنیم تا حمله کند.


جیل:

اما برای چی؟

چرا اوکراین را به حال خود رها نمی کنید؟

جو:

مسئله که اصلا ربطی به اوکراین ندارد؟

جیل:

پس به چی ربط دارد؟

 جو:

به گاز، نفت، مواد خام، صنایع اسلحه سازی، اقتصاد ما.

جیل:
 جو

من نمی دانستم که تو چه کفتار کلکی هستی.

 جو:

دست بردار.

بقیه رؤسای جماهیر قبل از من

همه

همین کار را کرده اند.

جیل:

عجب.

تو هم باید هم کثافتکاری را بکنی؟

 جو:

کاملا گفت:

بدون چند جنگواقعا دلنشین، کسی به من جایزه صلح نمی دهد.

جیل:

که اینطور.

جایزه صلح برای کاملا

چیز بدی نیست.

۲۰۷۱
مظهر صلح دیروز و امروز

۲۰۷۲
پاپ و پوف

۲۰۷۳
مزه و آشپزی و کرونا

۲۰۷۴
آموزش و پرورش در کوبا

وزیر آموزش و پرورش کوبا گفت:

در آموزش و پرورش کوبا برابری زنان و مردان حاکم است.

اگر احیانا نابرابری ئی باشد، زنان اند که در رأس ایستاده اند.

مقایسه سونسکو در سال ۲۰۱۹:


۲۰۷۵
چگونه می توان گرد آورد هزار تکه ی پراکنده ی هر آدم را؟

به همان سان که میلیون ها ذره آهن را می توان گرد آورد:
آهن ربا
گرد آورنده ذرات آهن است
و
آدم ربا
گرد آورنده ذرات آدم.

۲۰۷۶
فروتنی و تواضع
ربطی به رضایت ندارد.
تواضع

از سجایای اخلاقی فئودالی و روحانی است.
تواضع

نوعی عوامفریبی سرشته به تزویر و ریا ست.
کردوکاری توخالی و بی محتوا و بی معنا ست

۲۰۷۷
دلیل احساس پوچی و تنهایی و غیره
علافی است
برو کار میکن
مگو چیست کار
که سرچشمه شادمانی است کار
چه کار مادی
چه کار فکری
و
چه کار هنری
کار همان خدا ست که میمون را به آدم تبدیل کرده است

۲۰۷۸
در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم،

مگذار نااُمیدی، روزنی به اندازه‌ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آن‌جا هجوم بیاورد.
امید را برای روزهای بد ساخته‌اند

چراغ را برای تاریکی.
انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت روبه‌رو نمی‌شد،

نه به چیزی ایمان می‌آورد،

نه به آینده‌ای دل می‌بست

و

نه از امید، سلاحی می‌ساخت به پایداری کوه.
نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی

تنها فرقی که با خر دارد، کوتاهی گوش هایش است.

اصلا نمی داند که امید چیست.


۲۰۷۹
موسیقی سپاس خداوند را می سازد.
بی تخلص

موسیقی
یکی از فرم های متنوع هنر است
هنر
یکی از فرم های معیوب شعور است
خدا
کلمه ای (مفهومی) بیش نیست
به همان سان که درخت مفهومی بیش نیست
و
فقط در ذهن ما وجود دارد
در خارج از ذهن ما
سرو و صنوبر و غیره وجود دارند و مفهوم درخت نتیجه تجرید اینها ست
خدا
نتیجه تجرید چیست؟

۲۰۸۰
من چقدر حسودم!
سمیه

شوخی می کنی؟
حسادت یعنی نخواستن بیمارگونه سعادت همنوع

ضمن نخواستن حتی سعادت خود

و

گرنه

حسادت به رشک مبدل می شود
حسادت از مفاهیم عهد چوب و چارق و چماق است
آنچه حسادت نامیده می شود
نوعی بیماری روانی است و علل طبقاتی دارد که باید بررسی شوند

۲۰۸۱
ما کنار دوستای قد بلندمون دیده نمیشیم
حدیث

چنین چیزی محال است
ضمنا قد و قامت تعیین کننده نیست.
اسب تازی اگر ضعیف بود
باز هم از طویله ای خر
به
یک اسب تازی مردنی
از یک طویله مملو از خر قوی هیکل
بهتر است

۲۰۸۲
اگه چشمای طرف مشکی نبودن چی ؟
حدیث

اولا چشم سیاه یکی از عوامل زیبایی زنان است و نه نران.
ثانیا
زیبایی چیزی و یا کسی
در ترکیب معینی از عوامل مختلف (چشم و گوش و سر و گردن و دست و پا و قد و شکم و شعور و علم و فن و فرهنگ) آن و او
تعیین می شود
و
نه
در رنگ چشم و غیره او

۲۰۸۳
تجرید چیست؟
کلمات

مثلا

کلمه درخت

(آغاج، شجر، تری، باوم و غیره)

از کجا امده اند؟

۲۰۸۴
احتیاج دارم به تو،به گفتن از حالم به تو.
فرنوش

می توانی به عوض منتکشی از این و ان
با خودت درد دل کنی.
ضبط را روشن کن و درد دل کن
و
یا
بنشین و بنویس

۲۰۸۵
وقتی غمگین هستید

دنیا شما را به مسخره میگیرد

وقتی خوشحالید،

دنیا به شما لبخند میزند

اما وقتی دیگران را خوشحال میکنید،

دنیا به شما تعظیم میکند
چارلی

هی چارلی

ما که دلقک نیستیم.

ما سگیم و تنها هنری که درایم پارس کردن به زبان پارسی است.

۲۰۸۶
تجرید کاری فکری است
مثال:
نیاکان ما
سرو و صنوبر و سپیدار و غیره را بارها دیده اند
بعد
مشخصات منحصر به فرد آنها را مثلا شکل برگ و رنگ و طول و عرض و غیره آنها را مورد صرفنظر قرار داده اند
و

وجه مشترکشان را عمده کرده اند

و

به مفهوم درخت رسیده اند
بعد نامگزاری کرده اند:
آغاج، شجر، تری، درخت

۲۰۸۷
این فساد شماست که در اینترنت به تصویر کشیده می شود
گری

۲۰۸۸
انترنت و فرح

۲۰۸۹
سکوت همیشه از رضایت نیست،

گاهی از ترس است

و ما چقدر زیاد ساکتیم!

نه از روی رضایت که از سرِ ترس
کاوه

آره.
سکوت
اما
علاوه بر رضایت و وحشت علل مختلف دیگری هم دارد.
سکوت می تواند
مثلا نتیجه خریت هم باشد.
نتیجه فقدان جسارت مدنی و نداشتن شخصیت هم باشد
نتیجه نداشتن موضع و سنگر و پرچم هم باشد
سکوت علل بیشماری دارد و باید تحلیل مشخص شود

۲۰۹۰
در زمینه مصرف قند و مواد حاوی قند
باید محتاط بود
در کشورهای مرفه
از ۵ نفر
حداقل یک نفر مبتلا به مرض لاعلاج قند است و در خطر کوری و شلی و مرگ است.
اندازه نگهدار که اندازه نکو ست

۲۰۹۱
وقتی مشکلی با دعوا کردن حل میشه

دیگه چرا الکی سرش بحث کنیم ؟
نیکدیما

مشکل
اصولا
نه از طریق دعوا حل می شود و از طریق دعا و نه از طریق جر و بحث
ریشه اختلافات فکری
اختلافات طبقاتی است.
منافع مادی افراد

تعیین کننده وحدت نظر و اختلاف نظر میان آنها هستند

۲۰۹۲
حالا تمرین کنید و بگویید که مفهوم دختر و پسر و سگ و سیب و نهنگ و لولهنگ چگونه تشکیل یافته اند؟
۹۹ درصد روشنفکران جمکران نمی دانند که مفهوم چیست و چگونه تشکیل می یابد
در حالیکه مفاهیم آجرهای اصلی عمارت افکارند

۲۰۹۳
نه.
مفاهیم
مثل افراد انسانی
منحصر به فردند.
نم یتوان گفت لولهنگ و ادعا کرد که منظورم نهنگ و یا خرچنگ و یا سرهنگ است

۲۰۹۴
شاملو
تو نمي‌داني غريو ِ يک عظمت
وقتي که در شکنجه‌ي يک شکست نمي‌نالد
چه کوهي‌ست

منظور شاملو از عظمت جوانان دانشجو ست که  نه از هر خبر دارند و نه از بر.
ولی اگر این جماعت خر شکست بخورند و به روی خود نیاورند
کوه آسا می گردند

۲۰۹۵
شاملو
تو نمي‌داني نگاه ِ بي‌مژه‌ي محکوم ِ يک اطمينان
وقتي که در چشم ِ حاکم ِ يک هراس خيره مي‌شود
چه دريایِی‌ست

نگاه که مژه ندارد
مشد عادولف.
چشم مژه دارد.
آدم که محکوم اطمینان نمی شود
آدم فقط به کسب و سلب اطمیان نایل می آید.
تازه اگر آدم باشد و نه کره خر

۲۰۹۶
شاملو
تو نمي‌داني مُردن
وقتي که انسان مرگ را شکست داده است
چه زنده‌گي‌ست

مرده که مرگ را مغلوب نمی سازد
مشد عادولف.
مرده
مغلوب مرگ می شود.
ضمنا
مرده می تواند به هر دلیلی
زنده گردد
و
نه
زندگی گردد
هنر فاشیسم و فوندامنتالیسم
شیر کردن شیرخوارگان خلق
و ارسال شان به جنگ شیران است

۲۰۹۷
شاملو
تو نمي‌داني زنده‌گي چيست، فتح چيست

شاملو
شاعر نشسته در بیرون از گود
و
مبلغ تئوری لنگش کن
است.
شیرخوارگان مردم
را
شاملو و بهرنگی وخمینی و آل احمد و غیره
شیر می کنند و به جنگ شیران شرزه می فرستند و بعد برای شان مرثیه می سرایند و رجز میخوانند
رهبر کودکی است که مین بغل میکند. و زیر تانک صدام می رود.

خمینی

۲۰۹۸
مشیری
یکی را دوست مى دارم
ولی افسوس، او هرگز نمی‌داند
نگاهش می‌کنم شاید
بخواند از نگاه من
که او را دوست می‌دارم
ولی افسوس او هرگز نمی‌داند

حریفه خر نیست و میداند که تو علاف و عیاشی و نه عاشق
به همین دلیل محلت نمی گذارد.
مگر زن و بچه نداری که به این و آن گیر می دهی؟

۲۰۹۹
مشیری

به برگ گل نوشتم
من تو را دوست می‌دارم
ولى افسوس او گل را
به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند

حریفه آدم است و در شادی همنوع
شادمانی خود را می جوید ومی یابد و نه در دعاوی شعرای یاوه گو

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر