۱۴۰۰ اسفند ۷, شنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۷۵)

Bild 

 

میم حجری

 

۲۰۱۵

ضرب و جرح یاسمن آریانی، فعال مدنی محبوس در زندان کچویی کرج

ناتو بلگراد و حقوق بشر

کنفوسیوس رفتن بی توقف

نازی های اوکراین

زنان گروه روزا مادرید ۱۹۳۶
 
از مديريت استرس و بحران فقط كندن پوست لبامو بلدم!
خسته

در این جور مواقع
معمولا کندن خود به خودی و ناآگاهانه ناخن ها
صورت می گیرد.
مشکل زنان این است که ناخن انگشتان دستها و پاها
از معاییر زیبایی است

امید وار مشو.
این روند و روال
تصادفی صورت می گیرد.
فرق کیفی بین نطفه ها وجود ندارد
 
روزی
خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد.
در رگ ها ، نور خواهم ریخت .
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب
آوردم ، سیب سرخ خورشید.
 
خواهم آمد ، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را ، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید.
کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد ، کوچه ها را خواهم گشت .
 
جار خواهم زد: ای شبنم ، شبنم ، شبنم.
رهگذاری خواهد گفت : راستی را ، شب تاریکی است،
کهکشانی خواهم دادش .
 
روی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت.
هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید.
هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند.
 
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را ، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،
سایه ها را با آب ، شاخه ها را با باد.
 
و بهم خواهم پیوست ، خواب کودک را با زمزمه زنجره ها.
بادبادک ها ، به هوا خواهم برد.
گلدان ها ، آب خواهم داد.
خواهم آمد ، پیش اسبان ، گاوان ، علف سبز نوازش
خواهم ریخت.
 
مادیانی تشنه ، سطل شبنم را خواهد آورد.
خر فرتوتی در راه ، من مگس هایش را خواهم زد.
خواهم آمد سر هر دیواری ، میخکی خواهم کاشت.
سهراب
در هپروت سپهر
سیر میکند
نه در سنگلاخ زمین


صلاة ظهر" مجاهدان مسلمان پوتین ، در اوکراین

نماز خواندن رمضان قدیراف ، رئیس جمهوری خودمختار چچن به همراه نیروهایش در جنگل های اطراف کیف است. گفته می شود این نیروها به دلیل تجاربشان در جنگ چریکی، بخش اصلی ارتش روسیه در جنگ شهری کیف را به عهده خواهند داشت.
قدیراف فرمانده سابق شورشیان چچن بود که به پوتین پیوست. موقعیت ویژه وی در طبقه حاکمه روسیه، ناظر به الگوی رهبری مافیایی این کشور است. او عملا پیمانکار پوتین در چچن با اختیارات تامه است.
وظیفه اش سرکوب بی امان مخالفان، استقلال طلبان و شورشیان سابق است. در مقابل حق دارد از راه معاملات غیرقانونی و پولشویی ابر ثروتمند شود و حتی نوعی حکومت اسلامی محافظه کار در کشورش تاسیس نماید. دو دختر ثروتمند وی، عایشه و خدیجه حافظ کل قرآنند.
رمضان که یکی از ثروتمندترین مردان روسیه به شمار می آید و خود را سرباز جان نثار پوتین می خواند، به طرزی وسیع متهم به نقض حقوق بشر و ربودن و سر به نیست کردن شبانه مخالفان است. شرکت وی در جنگ اوکراین بخشی از پروژه پیمان کاری وی در حکومت روسیه است


سایه و تنهایی

توافق کشورها برای ارسال تسلیحات و کمک‌های بشردوستانه بیشتر به اوکراین
بیش از ۲۵ کشور جهان شامل آمریکا، کانادا، بریتانیا و کشورهای اروپایی در نشستی که روز جمعه به ابتکار بن والاس وزیر دفاع بریتانیا برگزار شد متعهد شدند کمک‌های دفاعی و بشردوستانه بیشتری در اختیار اوکراین قرار دهند.
آقای والاس با استقبال از این توافق گفت: «ما باید در کنار مردم اوکراین باشیم زیرا آن‌ها از کشور خود و دموکراسی خود دفاع می‌کنند.»
جزئیات این کمک‌ها فاش نشده است با این حال گفته می‌شود توافق شامل ارائه مهمات، تسلیحات ضد تانک و حمایت‌های بشردوستانه می‌شود.

سرباز و دختر


هر سربازی در جیبهایش، در موهایش
و لای دکمه های یونیفورمش زنی را به میدان جنگ می‌برد
آمار کشته های جنگ همیشه غلط بوده است،
هر گلوله دونفر را از پا در می آورد
سرباز
و دختری که در سینه اش می‌تپد


خرد،
چه اندک بر جهان فرمان می راند!
.
مارکوس تولیوس سیسرون

جمهوری چک می‌گوید، اوکراین را به سلاح‌ها و مهماتی به ارزش ۷ میلیون و ۶۰۰هزار یورو مجهز خواهد کرد. محموله‌های ارسالی شامل مسلسل و سلاح‌های خودکار خواهند بود.
هلند ۲۰۰ موشک ضدهوایی به اوکراین ارسال می‌کند. دولت هلند در نامه‌ای به مجلس این کشور اعلام کرد، قرار است که موشک‌های نوع "استینگر" هر چه سریع‌تر آماده تحویل شوند.
هلند اوایل ماه فوریه وعده داده بود که اسلحه، مهمات، سیستم‌های رادار و روبات‌های مین‌یاب به اوکراین خواهد فرستاد. دولت هلند همچنین گفت، کارکنان سفارت خود را به دلیل وخامت فزاینده اوضاع شهر لویو در غرب اوکراین به یاروسلاو لهستان منتقل خواهد کرد.
ژاپن و کره جنوبی حمله روسیه به اوکراین را به دقت دنبال می‌کنند. آنها که از جانب چین احساس خطر می‌کنند روی حمایت آمریکا، متحد خود حساب باز کرده‌‌اند. اشپیگل آلمان می‌نویسد، بسیاری در منطقه، حمله روسیه به اوکراین را محکی برای سنجش چگونگی واکنش آمریکایی‌ها در بحران‌ها می‌دانند.


هشدار پوتین به دخالت سایر کشورها در درگیری اوکراین!
پوتین در سخنرانی امروز ساعت ۶ صبح‌: «خطاب به کسانی که به مداخله از بیرون فکر می‌کنند، اگر این کار را بکنید، باید با عواقبی بزرگتر از آنچه که در تاریخ دیده شده است، دست و پنجه نرم کنید. تمام تصمیمات مربوطه گرفته شده است. امیدوارم به حرف من گوش کرده باشید.»



به پیش‌بینی سازمان ملل، تا پنج میلیون پناهنده از اوکراین خارج می‌شوند
سازمان‌های امدادرسان وابسته به سازمان ملل پیش‌بینی می‌کنند که در صورت ادامه جنگ در اوکراین و بدتر شدن وضعیت این کشور امکان دارد چهار تا پنج میلیون پناهنده از آنجا خارج شوند.



محکوم کردن جنگ در همه جا


بدترین_بیسواد_بیسواد_سیاسی_است!
وی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمی‌داند که هزینه‌های زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می‌اندازد و میگوید که
“از سیاست بیزار است”
چنین آدم سبک‌مغزی نمی‌فهمد که بی‌توجهی به سیاست است که زنان فاحشه و کودکان خیابانی می‌سازد، قتل و غارت را زیاد می‌کند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت می‌افزاید.

رسانه‌های محلی اعلام کردند: افراد مسلح به خوابگاه شرکت پتروشیمی ره آوران فنون حمله کرده و ۱۱ دستگاه خودرو را به آتش کشیدند

دیگر آبرویی برای جنایتکاران آمریکایی باقی نمانده!
«هر نقطه ای از دنیا دست بگذارید منافع ملی آمریکا آنجاست و آمریکایی ها در آن نقطه دخالت میکنند!
پوتین

روزگار سپری شده مردم سالخورده
می خواهد به زمان سابق برگردد. تهدید می کند با دیگران با تحقیر صحبت می کند، حمله نظامی میکند. حکومت دست نشانده مخواهد در کشور دیگر بنشاند ولی انچه که درو میکند باد است. در کوتاه مدت شاید به نتایجی برسد ولی میداند که عقربه زمان به عفب بر نمیگردد. نه اتحاد جماهیر شوروی درست میشود و نه یک سر قدرت در جهان است. انچه که بدست میاورد باخت است. دیگر نه شریک اقتصادی قابل اعتماد نه همسایه قابل اعتماد. کسی که هنوز معادله جهانی را نفهمیده
شهلا

دروغ پراکنی مدام امپریالیسم

ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین، به یک‌باره حساب کاربری تمام رهبران جهان را که دنبال می‌کرد، «آنفالو» کرد.

در فیلم درخشان و ماندگار " در جبهه غرب خبری نیست " که توسط لویس مایلستون در سال ۱۹۳۰ پس از آن فجایع جنگ جهانی‌ اول ساخته شده ، در صحنه اول شاهد جوانانی هستیم که در کلاس درس با تشویق آموزگار خود با شور و شوق و اشتیاق و بر اساس شعار‌های ناسیونالیستی در صدد رفتن به جبهه هستند ، در ادامه با آن مصیبت‌هایی‌ که شاهد آن در جنگ و جبهه‌ها هستند ، به واقعیت موجود در جنگ و عفریت آن مواجه می‌‌شوند و سر خورده به میهن خود باز می‌‌گردند و باز هم شاهد تبلیغات ناسیونالیستی و تشویق جوانان برای عزیمت به جنگ و جبهه هستند ، این یک فیلم ضد جنگ است که به خوبی‌ توانسته چهره واقعی‌ آن و نابودی انسان‌ها را به تصویر بکشد ، حدود صد سال پس از ساخت این فیلم ، این سرمایه داری نفرت انگیز چنان بلایی بر سر بشریت آورده که به مجرد شنیدن ناقوس جنگ ، این جوانان هستند که می‌‌دانند که این ناقوس مرگ و نیستی‌ است ، ولی‌ از طرفی‌ چه چاره‌ای دارند ، به جز فرو دادن بغض خفته و تن دادن آگاهانه به سرنوشت نفرت انگیزی که این حاکمان ستمگر ریز و درشت سیستم جهانی‌ سرمایه داری برای آن‌ها رقم زده است ، ولی‌ بشریت هم آن چنان دست و پا بسته نیست ، شاید تلاش‌های او برای از بین بردن ظلم و ستم و عفریت جنگ تا حال حاضر موفق نبوده ، ولی‌ داشتن امید به نابودی ستم طبقاتی و تبعیض طبقاتی که ریشه همه مشکلات بشریت است ، باز هم بشریت را به جلو خواهد برد ، به امید روزی که سرمایه داری با تمامی‌ ابعاد نفرت انگیز خود به زباله دان تاریخ به پیوندد ، باشد که چنین باشد .

شعری از پل الوار
-
تو را نگاه می کنم
خورشید چند برابر می شود و روز را روشن می کند!
بیدار شو ،
با قلب و سر رنگین خود
بد‌شگونی شب را بگیر .
تو را نگاه می کنم و همه چیز عریان می شود
زورق ها در آب های کم عمق اند ...
خلاصه کنم: دریا بی عشق سرد است!
جهان این گونه آغاز می شود:
موج ها گهواره ی آسمان را می جنبانند
تو در میان ملافه ها جا به جا می شوی
و خواب را فرا می خوانی .
بیدار شو تا از پی ات روان شوم
تنم بی تاب تعقیب توست !
می خواهم عمرم را با عشق تو سر کنم
از دروازه ی سپیده تا دریچه ی شب
می خواهم با بیداریِ تو رویا ببینم
مربی و کودک و ماشین و بازی و کار

مربی:
ماشینم خراب است.

کودک:
چرا ماشین نوئی نمی خری؟

مربی:
ماشین نو خیلی گران است.

کودک:
پس بهتر است که به عوض بازی کردن با ما
بروی و کار بکنی






تحول از بالا و کوشش‌های رفورمیستی در مساله زمین
فروش املاک سلطنتی
در مورد املاک سلطنتی ، باید دانست که قسمتی‌ از این املاک میان دهقانان و دربار پهلوی مورد منازعه بود و درگیری‌ها و گرفتاری‌های فراوانی‌ را به وجود آورده بود ، و دربار پهلوی بی‌ میل نبود که خود را به نحوی از این درگیری‌ها و منازعات بیرون بکشد ، به علاوه املاکش آن قدر وسیع بود که می‌‌توانست کار فروش را به تدریج و با مانور‌های مناسب پیش ببرد ، توضیح آنکه قسمتی‌ از این املاک مکانیزه شده بود و می‌‌توانست قسمت هایی‌ دیگر را نیز مکانیزه کند و خود را از شر ادعا‌های دهقانان ستمدیده و اتهام فئودالی برهاند ، گذشته از آن چون در امور تجاری و صنعتی و بانکی‌ نقش قدرت عمده را داشت برایش هم آسان بود و هم صرف میکرد که پول‌هایی‌ را از فروش قسمتی‌ از املاک به دست می‌‌آورد به راحتی‌ در مؤسسات سود آور و تازه به کار اندازد .
همین تصورات و توصیه‌ها بود که همراه با فشار محافل خارجی‌ شاه را واداشت تا با مدتی‌ تردید و تاخیر در هفتم بهمن سال ۱۳۲۹ ، ( ۲۸ ژانویه ۱۹۵۱ مسیحی‌ ) فرمان تقسیم بیش از ۲۰۰۰ قریه و آبادی و املاک سلطنتی را صادر کند .
جلال شادمان که مامور فروش املاک سلطنتی شد در ۱۶ بهمن گفت املاک در موقع انتقال ( زمان تبعید رضا شاه و ‌واگذاری سلطنت به محمد رضا پهلوی ) به شاه فعلی‌ بالغ بر ۶۰۰۰ قریه و قصبه بود و در این زمان به ۲۳۰۰ قریه تقلیل یافته که در سال جاری ۱۲ میلیون تومان درامد داشته است ( کیهان ۱۶ بهمن ۱۳۲۹ ) ، یکی‌ از محققان اظهار اطلاع می‌‌کند که در این زمان علاوه بر دهات مذکور " ۲۶۰۰ چمن و مرتع جنگلی‌ " نیز در اختیار دربار پهلوی بود و جمع زمین‌های قابل کشت املاک سلطنتی در حدود ۴۶۰۰۰۰ هکتار تخمین زده می‌‌شد ( جزوه مختصری درباره‌ ی کشاورزی ایران ، غازیانی ، صفحه ۴ و ۱۰ ) .
به هر حال برای سر و سامان دادن به کار فروش املاک سلطنتی بانکی‌ به نام " بانک عمران " تاسیس گردید ، " سرمایه اولیه ی این بانک قبلا از طرف شاهنشاه پرداخت شده و اداره ی اصل ۴ ترومن نیز در وحله ی اول تقسیم به منظور کمک به دهیاران حوزهٔ ی ورامین مبلغی در اختیار بانک گذاشت " ( روزنامه کیهان ۱۰ بهمن ۱۳۲۹ ) .
کار فروش املاک سلطنتی که از همان سال ۱۳۲۹ آغاز شد به کندی پیش میرفت ، بعد‌ها ، در خرداد ۱۳۳۸ مجله ی " سوسیالیست‌ها " ( ارگان خلیل ملکی‌ و دار و دسته او ) ضمن اعلام این که " تقسیم املاک پهلوی نسبت به مالکیت خصوصی قبلی‌ مترقی بوده . !!! " و اینکه این کار " به عنوان نمونه و سرمشقی که نواقص و مشکلات را نشان می‌‌دهد دارای ارزش زیادی است . " ( صفحه ۱۹ مجله علم و زندگی‌ ، خرداد ۱۳۳۸ ) از نحوه و شرایط تقسیم این املاک انتقاد کرد و نوشت : " در حدود ده سالی‌ که از شروع تقسیم املاک می‌گذرد تا عید نوروز گذشته از ۲۲۰۰ ملک ششدانگ پهلوی فقط در حدود ۱۲۰ دٔه تقسیم شده ، اگر این سرعت ادامه داشته باشد ، فقط املاک پهلوی که دو هزار از ۴۰۰۰۰ دٔه ششدانگ ایران است ، در مدت یکصد سال تقسیم خواهد شد . " ( مجله علم و زندگی‌ ، خرداد ۱۳۳۸ ) .
اعتراض به نحوه ی فروش این املاک به مطبوعات و محافل انتقادی محدود نماند ، کار چنان بالا گرفت که حتی روزنامه " اطلاعات " از این هم پیش تر رفت و با اشاره به کار بانک عمران و فروش املاک سلطنتی نوشت : " اگر در نظر بیاوریم که املاک اختصاصی در مقابل املاک وسیعی ، که هنوز مالکیت آن اختصاص به چند نفر معدود دارد ، بسیار ناچیز است ، متوجه می‌‌شویم که اقدامات و کمک به دهقانان این دهات مساله ی مالکیت اراضی‌ و مسائل اجتماعی ناشی‌ از آن را حل نمی‌‌کند . " ( روزنامه اطلاعات ۲۸ تیر ۱۳۳۸ )
لازم به توضیح است که در بعد از کودتای عبدالکریم قاسم و سرنگونی سلطنت ارتجاعی ملک فیصل در عراق و تقسیم زمین در میان دهقانان عراقی و اصلاحات ارضی در آن کشور و هم چنین شدت و تسریعی که در اصلاحات ارضی در پاکستان به عمل آمده بود و هم چنین این که در مصر و سوریه هم اصلاحات ارضی و تقسیم زمین صورت گرفته بود ، تنها ایران بود که هنوز عناصر کهن دربرابر اصلاحات ارضی مقاومت می‌‌کردند و دربار شاه و دولت‌های او در این مورد تردید نشان می‌‌دادند .
ناگفته نماند که در این زمان برخورد‌ها و جنبش‌های دهقانی ، بر خلاف سال‌های ۱۳۲۵ و ۱۳۳۲ رونقی نداشت و شاید هم به همین دلیل بود که محافل آگاه حاکمه ، این لحظه را برای اجرای تحول از بالا از هر زمان مناسب تر می‌‌دید‌ند ، زیرا این کار را بدون مداخله ی دهقانان می‌‌توانستند به آسانی و به هر شکل که می‌‌خواهند ، انجام دهند .
مساله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران ( صفحه ۱۴۴ ---۱۳۸ )
باقر مؤمنی



ما نوید می دهیم چگونگی فردا را
آه، نه!
فریاد!
• همواره اینگونه بوده است
• کلنجار رفتن
• در بودن و نبودن
• شدن و نشدن
• احساسی را در خود زائیدن
• احساسی را در خود حلق آویز کردن
• همواره اینگونه بوده است.
• چگونه می توان دوست داشت
• زمانی که در کینه متولد می شوی؟
• چگونه می توان عشق ورزید
• زمانی که خود نفرتی؟
• چگونه می توان زیبائی ها را دید
• زمانی که در باغچه ی چشمانت، سرب می کارند؟
• عدالت عبثی بیش نیست
• زمانی که حکم ات از پیش صادر است.
• تا کی می توان مهر سکوت بر لبان کوبید؟
• فریادهای عاصی در گلو حبس می شوند
• و آه است که بر لبان نقش می بندد
• تا کی می توان
• دیدن و دیدن
• متین و آرام
• خموش
• اشک در چشم حلقه بسته؟
• هق هق گریه را
• در دستان خفه کردن
• تا کی؟
• بین زایش و فرسایش
• بهاران و زمسنان ها در گذرند
• زندگی
• راهی است پر پیچ و خم
• و بباید رفتن.
• رفتن
• هستی است
• در هستی
• نیستی،
• «سکون»
• معنی ندارد!
• این است زندگی!
• حرکت جان می یابد در دگرگونی ها
• و دگرگونی ها جان می دهند
• بهاران و زمسنان ها
• شکفتن
• و پرپر شدن
• افت هائی مالامال از درد و رنج
• و خیزش هائی سرشار از امید
• این است زندگی.
• «سکوت» مفهومی ندارد، لب بگشا ...
• لب بگشا و سخنی بگو!
• آه، نه!
• فریاد!
• فریاد در گلو حبس کردن
• اسارت است
• اسارت بردگی است
• و بردگی
• سکون.
• زندگی
• حرکت است
• و حرکت زندگی
• این است همیشگی!
• «سکون» مفهومی ندارد
• لحظه ای بیش نیست
• لب بگشا ...
• لب بگشا و سخنی بگو!
• آه، نه!
• فریاد!
• لب بگشا و سخنی بگو!
• از دگرگونی ها و خیزش ها ...
• از تولدی دیگر
• از زندگی ...
• ما قایقرانانیم در مسیر پر تلاطم خیزش ها ...
• در طوفان ها ست که ساخته می شویم و شکل می گیریم
• ما نوید می دهیم چگونگی فردا را
• با آه، نه ...
• با فریاد!
مینا حق شناس
آه، نه!
فریاد!
سرچشمه:
از شکوفه های درخت تن
عکس، وین سال ۱۹۴۸ ، بعد از پایان جنگ جهانی‌ دوم
درک مارکس از سوسیالیسم به طور بنیادی " دموکراتیک " است و برای اینکه چنین دموکراسی معنا دار باشد ، باید در سطح اقتصادی و نیز سیاسی وجود داشته باشد ، مارکس در سراسر نوشته‌هایش هرگز از تاکیدش بر این نیاز که کارگران بر فرایند شکل گیری محصول اجتماعی ، قدرت و کنترل داشته باشند ، منحرف نشد .
او جامعه ی جدیدی را تصور می‌‌کرد که در آن محصولات فعالیت انسانی‌ دیگر نتوانند ، قدرت خود مختاری مستقل از تولید کنندگان بیابند ، وی با وجود بازار مخالفت می‌‌کرد ، چون وجودش حاکی از وجود چنین قدرت خود مختاری است .
چنان که مارکس بار‌ها تاکید می‌‌کند، فرایند ایجاد جامعه ی جدید طولانی‌ و طاقت فرسا است ، این تلاش بسیار فراتر از خود لحظه ی انقلاب به درازا می‌‌کشد ، این فرض بی‌ معنا است که جامعه ی جدید می‌‌تواند " خود زا " باشد ، یعنی‌ بدون آنکه زاد نشان جامعه ی کهنی را بر خود حمل کند که جامعه ی سوسیالیستی و کمونیستی مظهر گسست کیفی‌ از شرایط و شکل‌های اجتماعی است که سرمایه داری را تعریف می‌‌کند ، این دغدغه ی دو سویه در بحث او در بقیه " نقد برنامه گوتا " حاکم است .
چون گسست رادیکالی بین سرمایه داری و حتی ابتدایی‌ترین مرحله ی سوسیالیسم یا کمونیسم رخ می‌‌دهد ، مهم است که سرشت نشان ‌های معرف سرمایه داری از ابتدا حذف شوند ، به نظر مارکس ، یکی‌ از مهم ‌ترین سرشت نشان‌های معرف سرمایه داری کار مزد بگیری است .
درک مارکس از بدیل سرمایه داری ( صفحه ۲۶۹ -- ۲۶۸ )
پیتر هیودیس
ترجمه ، حسن مرتضوی ، فریدا آفاری
غروب چمن
با این غروب از غمِ سبزِ چمن بگو
اندوهِ سبزه های پریشان به من بگو
اندیشه های سوختۀ ارغوان ببین
رمزِ خیالِ سوختگان بی سخن بگو
آن شد که سر به شانۀ شمشاد می گذاشت
آغوشِ خاک و بی کسیِ نسترن بگو
شوقِ جوانه رفت، ز یادِ درخت پیر
ای بادِ نوبهار، ز عهدِ کهن بگو
آن آبِ رفته باز نیاید به جوی خشک
با چشمِ تر، ز تشنگیِ یاسمن بگو
از ساقیان بزمِ طربخانۀ صبوح
با خامُشانِ غمزدۀ انجمن بگو
زان مژده گو که صد گل سوری به سینه داشت
وین موجِ خون که می زندش در دهن بگو
سروِ شکسته نقشِ دل ما بر آب زد
این ماجرا به آینۀ دلشکن بگو
آن سرخ و سبزِ سایه، بنفش و کبود شد
سروِ سیاه من ز غروبِ چمن بگو
هوشنگ ابتهاج

مهمـ نیست چقدر میشناسیش!
یک روز ،
یک ماه ،
یک سال ...
مهمـ ڪیفیت بودن آدمهاست ؛
بعضے ها فقط تو یه روز به اندازه ے تمومـ
روزاے دنیا به تو حس خوب میدن و گاهے همـ
بعضیا ، یک عمر ڪنارت هستن ولے چیزے به جز درد و خستگے روحے برات ندارن !
بعضے وقتا ممڪنه با یه نفر توے چندماه حس هایے رو تجربه ڪنے ڪه قبل از اون اصلا نمیدونستے این حس‌ها وجود دارن!
میدونے چے میگمـ؟!
مهمـ ڪیفیت بودن آدمهاس ...



ارتش اوکراین با اعزام ۵۰۰۰ نیروی نظامی و همکاری با ناتو در خلال سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ سومین کشور نیروهای ائتلاف از حیث‌ جمعیت در اشغال عراق و‌کشتار مردم مظلوم آنجا بودند؟


شهر اُدسا 1993
برای آگاهی آنها که حکومت
فاشیست‌ها در اوکراین را باور نمی‌کنند
از آنجا که اکثریتی در داخل کشور و حتی خارج از کشور نمیدانند و یا فراموش کرده اند، خبر زیر را بار دیگر منتشر می کنیم. این اکثریت فقط شامل حال مردم عادی نمی شود که در جمهوری اسلامی در بی خبر نگهداشته می شوند و یا زیر رگبار اخبار جعلی قرار دارند، بلکه افرادی مثل علی مطهری و دیگرانی که نظراتی مشابه او دارند نیز می شود. آنها یا از حضور فاشیست ها در اوکراین بی خبرند و سابقه فاشیسم در اوکراین از دوران سقوط اوکراین بدست ارتش هیتلری را نمی دانند و یا میدانند اما برای مقابله با حکومت، در جریان رویدادهای جاری اوکراین خود را به ندانستن می زنند.
این عکس که در ماه مه سال 193 گرفته شده مربوط است به ماجرای به آتش کشیده شدن مرکز سندیکائی شهر اودسا. فاشیست های طرفدار رژیم اوکراین ساختمان را به آتش کشید و خود در اطراف این ساختمان به رقص و پایکوبی و آدم سوزی مشغولند و می گفتند از "بوی سوختگی سوسک های کلرادو در اودسا." سرمست اند.
وبسایت سوسیالیست جهانی با انتشار این عکس نوشت:
فاشیست های اوکراین در روز جمعه دوم ماه مه، ساختمان اتحادیه های کارگری اودسا را به آتش کشیدند و حداقل 40 نفر از کسانی را که در این ساختمان جمع شده بودند را سوزاندند.
شاهدان گفتند که اعضای نیروهای امنیتی اوکراین از صحنه عقب نشینی کرده و به فاشیست ها اجازه این جنایت را دادند.
آنها تمامی راه های خروجی ساختمان را مسدود کرده و به داخل آن بمب آتشزا پرتاب کردند. علاوه بر آن 40 نفر که در آتش سوختند، عده ای که خود را از پنجره ها به پیاده رو پرت کرده بودند بر اثر سقوط جان خود را از دست دادند و بسیاری از آنهائی که در سقوط جان سالم بدر برده بودند، به طرز وحشیانه ای توسط فاشیست ها در خیابان ها زیر ضربات باتوم و زنجیر کشته شدند. از صحنه های دلخراش به آتش کشیده شدن ساختمان و به بیرون پریده مردم فیلمبرداری شده است.
چند ساعت پس از این جنایت در شهر اودسا، اوباما رئیس جمهور امریکا در یک کنفرانس مشترک خبری با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، این سرکوب را ستایش کرد و گفت "دولت اوکراین حق و مسئولیت دارد که نظم و قانون را در قلمرو حکومتی خود حفظ کند."

قطع دسترسی به سوئیفت؛ چرا آمریکا و اروپا توانستند ایران را تحریم کنند ولی روسیه را نه؟
یکی از شدیدترین مجازات‌های در نظر گرفته شده در بسته تحریمی غرب علیه مسکو، قطع ارتباط سیستم بانکی روسیه با شبکه جهانی سوئیفت است اما اعمال آن به دلیل مخالفت برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا فعلا منتفی شده است.

خیلیها طرفدار جنگند.
به ویزه آنها که به جبهه نمی روند.


جنگ و سرباز و جانان
وقتی که جنگ تمام شود، ازدواج خواهیم کرد و در مزرعه ی ما گل هایی شبیه تو خواهد روئید و تو آبستن زیباترین دختر جهان خواهی شد.....
این نامه کوتاه در جریان جنگ جهانی دوم ( ۱۹۳۹ ) از جیب یک سرباز یافته آمد
دختری دلفریب و جذاب شبیه خودت
دختری که عاشق پدرش خواهد بود
و من کتاب هایی را که هرگز ننوشته بودم خواهم نوشت
و تو ترانه هایی را که نسروده یی خواهی خواند

"بهار جاودانه "
و آن زمان که خارها شکوفه می کنند
و رودها ، لبالب از شراب می شوند؛
تفنگ ها ، عتیقه
بمب ها ، حباب می شوند !
درآن زمان ، نوار مرزها ، بنفشه و
زبان مشترک ، ترانه است !
جهان پر از صدای بوسه است
و مارش جنگی نظامیان،
سرود عاشقانه است.......
وآن زمان که ابرها کنار می روند
وآسمان چو جان عاشقان زلال می شود؛
پرنده های آهنین به خواب می روند
و آسمان پر از کبوتر سپید بال می شود .
جهان شکفته ازصفای خنده های کودکانه است
دلی شکسته از غم زمانه نیست ؛
تمام روزهای هفته ، عید
وفصل ها ، "بهار جاودانه" است....
"هادی مومنی"
مریم معمار صادقی مدیر سایت توانا و مزدور آمریکا رو دوباره بشنوید که برای تئوریزه کردن حمله به ایران می گفت صلح خسته کننده است.

آموزش مارکس خصومت و کینه عظیم تمام علم بورژوازی ( چه فرمایشی و چه لیبرال) را , که به مارکسیسم بمثابه چیزی شبیه به یک طریقت ضاله مینگرد, در تمام جهان متمدن, علیه خود برمیانگیزد. روش دیگری هم نمیتوان انتظار داشت. چه در جامعه ایکه بنای آن بر مبارزه طبقاتی گذاشته شده است هیچ علم اجتماعی (بی غرضی) نمیتواند وجود داشته باشد. بهر تقدیر تمام علم فرمایشی و لیبرال, مدافع بردگی مزدوری است و مارکسیسم علیه این بردگی جنگ بی امانی را اعلام نموده است. انتظار اینکه در جامعهء بردگی مزدوری علم بیغرض وجود داشته باشد ساده لوحی سفیهانه و در حکم این است که در مسئله مربوط به افزایش دستمزد کارگران وتقلیل سود سرمایه, از کارخانه داران انتظار بیغرضی داشته باشی.
ولادمیر لنین_سه منبع سه جز مارکسیسم

گری
چهره این ابله را به خاطر بسپارید ، زمانی‌ که با زور و فشار مدیا و پشتیبانی خارجی‌ یک دلقک سلبریتی رئیس جمهور یک کشور شود که کمترین درکی از مناسبات جهانی‌ نداشته باشد و مدام به دنبال حمایت آمریکا و ناتو باشد و در لحظات آخر هم تنها مانده و رها شده باشد، یک ملت در اوج مصیبت و افسردگی باید تاوان انتخاب خود را بدهد ، گسترش ناتو به سوی شرق بهانه به دست یک مجنون به نام پوتین داده که کل یک کشور‌ها این گونه مورد تهاجم نظامی قرار دهد ، اگر فقط حمایت از دو جمهوری خود خوانده بود ، شاید عمل پوتین و مقابله او با ناتو توجیه پذیر بود ، ولی‌ کلیت خاک یک سرزمین را مورد تهاجم قرار دادن ، یک تجاوز و اشغالگری بیش نیست .


اندرز سگ به توله

صحنه بسیار تلخی‌ است ، وداع یک پدر و دختر که شاید دیگر هم دیگر را نبینند ، آن کسانی‌ که در دفاتر مجلل خود نشسته و برای سرنوشت ملت‌ها تصمیم می‌‌گیرند ، آن امپریالیست‌های جنایتکار و وحشی که به بهانه پیمان امنیت در اروپا به جز گسترش مناسبات غارتگرانه و چپاولگرانه سرمایه داری و استثمار انسان‌ها ارمغان دیگری نداشتند و ملتی را در اوج ناا امیدی تنها گذشته و مشغول بهره برداری هستند ، به یاد داشته باشند که سرانجامی به جز نابودی و افشای چهره‌های جنگ افروز و کریه خود نخواهند داشت ، این یک جنگ میان قطب‌های مختلف سرمایه داری است و در این میان ملت‌ها هستند که باید تاوان بدهند .

سازمان ملل و موضعگیری


امام زاده و تصفیه آب

وقتی به کسایی که دوستشون دارم متلک میندازین و تهمتی میزنین که اون دوستم اهلش نباشه واقعا ناراحت میشم نه که دوستام بی عیب و نقص باشن ، نه ولی مثلا اگه عیب دوستم پرت حواس بودنه،بدم میاد بهش بگن دروغگو و باعث میشه ازتون نگذرم هیچ وقت ولی وقتی به خودم تیکه میندازن واقعا ایگنور میکنم
ارمغان

تکه پرانی
در
تحلیل نهایی
بار معرفتی (نتیجه شناختین) مثبت دارد.
مثلا در نتیجه متلک حریف
تو به حواس پرتی دوستت و به دروغگو نبودنش رسیده ای.
ضمنا
تکه پرانی به خودت را نمی توانی نادیده بگیری
حتی اگر بخواهی.
دلیلش چیست؟

آدم کور وقتی چشاش وا شه اولین چیزی که میشکونه عصای دستشه، همون چیزی که وقتی کور بود باهاش راه میرفت
تیگور

واقعا؟
چگونه به این نتیجه مطلقا باطل رسیده ای؟

وقتی یه نفرو همش ببخشی ، این فرصتو ازش میگیری که بفهمه هر اشتباهی یه تاوانی داره
تلخ

اگر خوارج این حرف های دواخل را بخوانند
سرگیجه می گیرند و می پرسند:
اشتباه چه ربطی به عفو و بخشش دارد
و
ضمنا عفو بخشش اشتباه
چه ربطی به تاوان دارد.
چون خوارج نمی دانند که در جمکران
همه چی ربط به بند تنبان دارد

اولین چیزی که باعث میشه از یه نفر خوشتون بیاد ، چیه
هستینا

دلیل علاقه به کسی
منافع مشترک است.
دوستی یعنی رابطه دو نفر بر اساس منافع مشترک
دشمنی یعنی قطع رابطه دو نفر به دلیل اختلاف منافع

آره.
لذت اما در همین ریاضت است
نا برده رنج
گنج میسر نمی شود

ای بسا شوخی ها که صدهزاربار جدی تر از جدی ها هستند
مش سمیه

چون تیز بنگری
همه تنها و بی کس و بی پناهند
فقط تو نیستی که احساس تنهایی می کنی
دلیلش اما چیست؟

من از دریای طوفانی گذر کردم
مرا از نم نم باران نترسانید
 من از همخون خود آتش به جان دارم
مرا از خنجر مهمان نترسانید


مرا از حیله ی رنـدان نترسانیــد
 
مرا از مکر نـــامردان نتـــرسانیــد
 
من از آغاز عمـــرم در قفس بـــودم
 
مرا از حبس و از زنــــدان نتــرسانیـد

تمـــــام پیـکــــــرم از درد می لــــــرزد
 
مــــرا از درد یک دنــــــــدان نتـرسانیــــد

به خود می پیچم و خون می خورم هر روز
 
مـــــرا از یک شب بی نـــــــان نتــــرسانیـــد

من آدم دیــــــده ام از گــــــــرگ وحشی تــــر
 
مــــــــــرا از آدم و حیــــــــــوان نتـــــــــرسانیـد

مــــن از دریــــــــای طوفانــــــی گـــــــذر کــردم
 
مــــــــرا از نـــــــم نــــــــم بـــــــاران نتــــــرسانید

مــــــــن از همخـــون خـــــــود آتش بــــــه جان دارم
 
مـــــــــــــرا از خنجـــــــر مهمــــــــــان نتـرسانیــــــــد

دگـــــر نـــــــــــوری نمانـــــــــده تـــــــا ببینــــــــم مـن
 
مــــــــرا از کــــــــوری چشمـــــــــان نتـــرسانیــــــد

دگـــــر جانــــــــی نمانـــــــــده تــــــا بگیریــــدش
 
مــــــــرا از ایـــــن تـــــــن بی جان نترسانیـــــد

درون مــــــــــن خدا پــــــــر نـــــــور می تابد
 
مــــــــرا از ظلمت شیطــــــان نترسانیــــد

تمام زنـــــدگی,مــــــــن عاشقی کردم
 
مـــــــــرا از لغزش ایمان نتـــــرسانید

بـــــرای حرف آخر,یــــــادتان باشد
 
گرانم من,مــــــرا ارزان نترسانید
 
 در بیت بیت این شعر
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام به انحای مختلف بسط و تعمیم داده شده است:

اگه کسی را خیلی دوست دارید محکمتر بغلش کنید.
سردسته

مثلا
در کشور آلمان هر روز
بیش از ۲۰۰هزار نفر به کرونا مبتلا می شوند
در هر هفته ۱۴۰ هزار نفر
و
در هر ماه ۶ میلیون نفر
در هر سال ۸۲ میلیون نفر
دلیلش تبعیت از همین اندرز بعضی ها ست.
بغل کردن و لاس و لیس و خفت و خیز است

تخمه بدترین دشمن سلامتی دندان است
بدترین سنت در طوایل عقب مانده است
در ممالک متمدن و پیشرفته
تخمه را به پرنده ها می دهند
به
نان می زنند
ازش روغن می گیرند

درختان و هماغوشی

جنگ و دروغ در ۵۰ سال اخیر

بایدن و دروغ

دوستی

گفت و گوی جو با جیل

 Der alte Schuft
(Neulich im Weißen Haus)
Jill: Sag' mal Joey, stimmt es, dass es jetzt bald Krieg in der Ukraine gibt?
Joe: Jupp. Und nicht nur dort.
Jill: Wo denn noch?
Joe: Na wenn alles klappt, in ganz Europa.
Jill: Aber warum?
Joe: Wir müssen nach der Pandemie jetzt unsere Wirtschaft wieder in Gang bekommen.
Jill: Und da soll Euch der Putin dabei helfen?
Joe: Genau. Wir müssen den Vladi nur noch dazu bringen, in die Ukraine einzufallen.
Jill: Und wenn der das gar nicht will?
Joe: Dann müssen wir eben ein bisschen nachhelfen.
Jill: Aber warum denn? Lasst die doch dort in der Ukraine in Ruhe!
Joe: Um die Ukraine geht es ja auch gar nicht.
Jill: Worum denn dann?
Joe: Um Gas, um Erdöl, um Rohstoffe, um unsere Rüstungsindustrie, um unsere Wirtschaft...
Jill: Joey, ich wusste gar nicht, was du für ein alter Schuft bist! Wirklich!
Joe: Ach komm. Die anderen Präsidenten vor mir haben das doch alle gemacht.
Jill: Und da musst du jetzt denselben Mist verzapfen?
Joe: Die Kamala hat gesagt, ohne ein paar richtig schöne Kriege, bekomme ich keinen Friedensnobelpreis.
Jill: Na ja, ein Friedensnobelpreis wäre tatsächlich nicht schlecht.
Joe: Siehst du, das dachte ich mir auch so.
Ende
(© by Dadalus Uggla, 2022,
aus: 'Geschichten aus dem Weißen Haus')
#JillJoey

مظهر صلح دیروز و امروز

پاپ و پوف

مزه و آشپزی و کرونا

آموزش و پرورش در کوبا
Die Bildung in Kuba im regionalen Vergleich
„In Kuba ist die Bildung wirklich inklusiv, es herrscht Geschlechterparität, und wenn es einen Unterschied zwischen Männern und Frauen gibt, sind es die Frauen, die an der Spitze stehen“, sagte Bildungsministerin Ena Elsa Velázquez Cobiella zu den Ergebnissen der von der UNESCO durchgeführten regionalen vergleichenden und erklärenden Studie ERCE-2019, die sich auf sozio-emotionale Faktoren bezieht

چگونه می توان گرد آورد هزار تکه ی پراکنده ی هر آدم را؟

به همان سان که میلیون ها ذره آهن را می توان گرد آورد:
آهن ربا
گرد آورنده ذرات آهن است
و
آدم ربا
گرد آورنده ذرات آدم.

فروتنی و تواضع
ربطی به رضایت ندارد.
تواضع از سجایای اخلاقی فئودالی و روحانی است.
نوعی عوامفریبی سرشته به تزویر و ریا ست.
کردوکاری توخالی و بی محتوا و بی معنا ست

دلیل احساس پوچی و تنهایی و غیره
علافی است
بور کار میکن
مگو چیست کار
که سرچشمه شادکامی است کار
چه کار مادی
چه کار فکری
و
چه کار هنری
کار همان خدا ست که میمون را به آدم تبدیل کرده است



در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار نااُمیدی، روزنی به اندازه‌ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آن‌جا هجوم بیاورد.
امید را برای روزهای بد ساخته‌اند؛ چراغ را برای تاریکی.
انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت روبه‌رو نمی‌شد، نه به چیزی ایمان می‌آورد، نه به آینده‌ای دل می‌بست و نه از امید، سلاحی می‌ساخت به پایداری کوه.
نادر ابراهیمی

موسیقی سپاس خداوند را می سازد.
بی تخلص

موسیقی
یکی از فرم های متنوع هنر است
هنر
یکی از فرم های معیوب شعور است
خدا
کلمه ای (مفهومی) بیش نیست
به همان سان که درخت مفهومی بیش نیست
و
فقط در ذهن ما وجود دارد
در خارج از ذهن ما
سرو و صنوبر و غیره وجود دارند و مفهوم درخت نتیجه تجرید اینها ست
خدا
نتیجه تجرید چیست؟


من چقدر حسودم!
سمیه

شوخی می کنی؟
حسادت یعنی نخواستن بیمارگونه سعادت همنوع ضمن نخواستن حتی سعادت خود و گرنه به رشک مبدل می شود
حسادت از مفاهیم عهد چوب و چارق و چماق است
آنچه حسادت نامیده می شود
نوعی بیماری روانی است و علل طبقاتی دارد که باید بررسی شوند

ما کنار دوستای قد بلندمون دیده نمیشیم
حدیث

چنین چیزی محال است
ضمنا قد و قامت تعیین کننده نیست.
اسب تازی اگر ضعیف بود
باز هم از طویله ای خر
به
یک اسب تازی مردنی
از یک طویله خر قوی هیکل
بهتر است

اگه چشمای طرف مشکی نبودن چی ؟
حدیث

اولا چشم سیاه یکی از عوامل زیبایی زنان است و نه نران.
ثانیا
زیبایی چیزی و یا کسی
در ترکیب معینی از عوامل مختلف (چشم و گوش و سر و گردن و دست و پا و قد و شکم و شعور و علم و فن و فرهنگ) آن و او
تعیین می شود
و
نه
در رنگ چشم و غیره او

تجرید چیست؟
کلمات مثلا کلمه درخت (آغاج، شجر، تری، باوم و غیره) از کجا امده اند؟

احتیاج دارم به تو،به گفتن از حالم به تو.
فرنوش

می توانی به عوض منتکشی از این و ان
با خودت درد دل کنی.
ضبط را روشن کند و درد دل کن
و
یا
بنشین و بنویس

وقتی غمگین هستید دنیا شما را به مسخره میگیرد وقتی خوشحالید، دنیا به شما لبخند میزند اما وقتی دیگران را خوشحال میکنید، دنیا به شما تعظیم میکند
چارلی

منظور از دنیا چیه
چارلی؟

تجرید کاری فکری است
مثال:
نیاکان ما
سرو و صنوبر و سپیدار و غیره را بارها دیده اند
بعد
مشخصات منحصر به فرد آنها را مثلا شکل برگ و رنگ و طول و عرض و غیره آنها را مورد صرفنظر قرار داده اند
ووجه مشترکشان را عمده کرده اند وبه مفهوم درخت رسیده اند
بعد نامگزاری کرده اند:
آغاج، شجر، تری

این فساد شماست که در اینترنت به تصویر کشیده می شود
گری


انترنت و فرح

سکوت همیشه از رضایت نیست، گاهی از ترس است و ما چقدر زیاد ساکتیم! نه از روی رضایت که از سرِ ترس
کاوه

آره.
سکوت
اما
علاوه بر رضایت و وحشت علل مختلف دیگری هم دارد.
سکوت می تواند
مثلا نتیجه خریت هم باشد.
نتیجه فقدان جسارت مدنی و نداشتن شخصیت هم باشد
نتیجه نداشتن موضع و سنگر و پرچم هم باشد
سکوت علل بیشماری دارد و باید تحلیل مشخص شود

در زمینه مصرف قند و مواد حاوی قند
باید محتاط بود
در کشورهای مرفه
از ۵ نفر
حداقل یک نفر مبتلا به مرض لاعلاج قند است و در خطر کوری و شلی و مرگ است.
اندازه نگهدار که اندازه نکو ست

وقتی مشکلی با دعوا کردن حل میشه , دیگه چرا الکی سرش بحث کنیم ؟
نیکدیما

مشکل
اصولا
نه از طریق دعوا حل می شوند و از طریق دعا و نه از طریق جر و بحث
ریشه اختلافات فکری
اختلافات طبقاتی است
منافع مادی افراد تعیین کننده وحدت و اختلاف نظر میان آنها هستند

حالا تمرین کنید و بگویید که مفهوم دختر و پسر و سگ و سیب و نهنگ و لولهنگ چگونه تشکیل یافته اند؟
۹۹ درصد روشنفکران جمکران نمی دانند که مفهوم چیست و چگونه تشکیل می یابد
در حالیکه مفاهیم آجرهای اصلی عمارت افکارند

نه.
مفاهیم
مثل افراد انسانی
منحصر به فردند.
نمیتوان گفت لولهنگ و ادعا کرد که منظورم نهنگ و یا خرچنگ و یا سرهنگ است

شاملو
تو نمي‌داني غريو ِ يک عظمت
وقتي که در شکنجه‌ي يک شکست نمي‌نالد
چه کوهي‌ست

منظور شاملو از عظمت جوانان دانشجو ست که از نه از هر خبر دارند و نه از بر.
ولی اگر این جماعت خر شکست بخورند و به روی خود نیاورند
کوه آسا می گردند


شاملو
تو نمي‌داني نگاه ِ بي‌مژه‌ي محکوم ِ يک اطمينان
وقتي که در چشم ِ حاکم ِ يک هراس خيره مي‌شود
چه دريایِی‌ست

نگاه که مژه ندارد
مشد عادولف.
چشم مژه دارد.
آدم که محکوم اطمینان نمی شود
آدم فقط به کسب و سلب اطمیان نایل می آید.
تازه اگر آدم باشد و نه کره خر

شاملو
تو نمي‌داني مُردن
وقتي که انسان مرگ را شکست داده است
چه زنده‌گي‌ست

مرده که مرگ را مغلوب نمی سازد
مشد عادولف.
مرده
مغلوب مرگ می شود.
ضمنا
مرده می تواند به هر دلیلی
زنده گردد
و
نه
زندگی گردد
هنر فاشیسم و فوندامنتالیسم
شیر کردن شیرخوارگان خلق
و ارسال شان به جنگ شیران است

شاملو
تو نمي‌داني زنده‌گي چيست، فتح چيست

شاملو
شاعر
نشسته در بیرون از گود
و
مبلغ تئوری لنگش کن
است.
شیرخوارگان مردم
را
شاملو و بهرنگی وخمینی و آل احمد و غیره
شیر می کنند و به جنگ شیران شرزه می فرستند و بعد برای شان مرثیه می سرایند و رجز میخوانند
رهبر کودکی است که مین بغل میکند..

مشیری
یکی را دوست مى دارم
ولی افسوس، او هرگز نمی‌داند
نگاهش می‌کنم شاید
بخواند از نگاه من
که او را دوست می‌دارم
ولی افسوس او هرگز نمی‌داند

حریفه خر نیست و میداند که تو علاف و عیاشی و نه عاشق
به همین دلیل محلت نمی گذارد.
مگر زن و بچه نداری که به این و ان گیر می دهی؟

مشیری

به برگ گل نوشتم
من تو را دوست می‌دارم
ولى افسوس او گل را
به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند

حریفه آدم است و در شادی همنوع
شادمانی خود را می جوید ومی یابد و نه در دعاوی شعرای یاوه گو


صبا را دیدم و گفتم
صبا، دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم:
تو را من دوست می‌دارم
ولی افسوس و صد افسوس
ز ابر تیره برقی جست
که قاصد را میان ره بسوزانید

آذرخش که نمی تواند باد صبا را بسوزاند.
مش فریدون.
دلیل پرهیز از ابراز عشق به کسی
بند تنبانی بودن عشق است.

کنون وامانده از هر جا
دگر با خود کنم نجوا
یکی را دوست می‌دارم
ولی افسوس ، او هرگز نمی‌داند!
فريدون مشيرى

خوب.
اگر بداند که شق القمر نمی شود
کسب و کار هر علاف و عیاشی «عاشق» شدن الکی به هر رهگذر است

یعنی همه جا اسمون همینه؟
گربه سان
همه چیز هستی
از
ذرات
تا
کاینات
در
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام وجود دارد.
آسمان
بالاعم
همه جا همین رنگ است
اما
بالاخص
آسمان
در هر جا رنگ خاص خود را دارد.
مثال:
گربه در بغل گلنار
مشخصات منحصر به فرد خود را دارد (منفرد)
ولی
ضمنا
حاوی مشخصات عام بقیه گربه ها به طور کلی است. (عام)


طرز تشکیل مفهوم دختر:
نیاکان ما نرگس و نادره و نازنین و مرضیه و دلکش و دلبر و مهناز را دیده اند
مشخصات منحصر به فرد آنها را مثلا قد و قامت و رنگ پوست و وزن و فقرو ثروت و چشم و ابروی شان را مورد صرفنظر قرار داده اند و وجه مشترک شان را عمده کرده اند و مفهوم دخترتشکیل یافته است


درامد کنسرن های انرژی


حوریه


این مجنون الدوله، دیگه کارش شده پرت و پلا گویی
میگه ،امام جواد الگوی حرکت ملت ایران باید باشه
حالا ببینیم این امام جواد کیه ،که باید الگوی ما باشه
حضرت امام جواد از جفت گیری پدر محترمشان امام رضای خودمان ،(همان که ایرانیان عزیز دائم پا بوس اش میروند و پاهایش همیشه خیس است از بوسه های ابدار مومنان )،با کنیزی افریقائی - سودانی ،پا به عرصه وجود گذاشتند.
در سنین کودکی در مدینه به مفت خوری مشغول بودند که پدرشان به بغداد به بارگاه مامون طلبیده شد
جواد کوچولو که بچه های کوچه جواتی صداش میزدند پس از چندی به بغداد سفر کرده به پدر پیوست .
مامون ،خلیفه عباسی یک دخترش بنام ام حبیب را داد به رضا و دختر دیگرش ام فضل را داد به جواتی ،یعنی پدر و پسر باجناق همدیگر شدند
بعد از مدتی اقا رضا فوت کرده و به علت علاقه زیاد مامون به او در زیر پای هارون الرشید به خاک سپرده میشود (قابل توجه زوار اقا رضا ) جواتی که هنوز سنی نداشت در بغداد تنها میمونه و چون کس و کاری نداشته با دوستان ناباب همنشین میشه ،خلیفه که میبینه بچه داره از راه به در میشه ،میفرستش دهاتشان ،مدینه .ولی زنش ،ام فضل میگه من مدینه برو نیستم و "جواتی" تک و تنها بی یارو بی یاور میره مدینه .بعد از چندی ،جواتی که به خوشی های بغداد عادت کرده بوده دوباره به بغداد بر میگردد واین در زمانی است که مامون خلیفه عباسی (پدر زن خودش و باباش ) فوت نموده و برادرش المعتصم به خلافت میرسد .جواتی به علت دامادی مامون برای خودش در بغداد میخورده و میچریده و وظایف دامادی را به نحو احسن به انجام میرسانده ،همانطور که میدانید در بیت بزرگان شیعه اقا ضایع ها و داماد ها نقش مهمی دارند .
"جواتی" که بچه دهاتی بوده ،زرق و برق شهر میگیردش و در بغداد از راه به در میشه و مثل ساشا سبحانی روز و روزگارش به عیش و عشرت می‌گذشته تا اینکه به علت زیاده روی در مصرف مواد و شرب خمر و کثرت جماع ،شیرین مرگی نصیبش میشود ودر حین مستی و بی خبری در سن ۲۵ سالگی به لقا الله میپیوندد ودر حقیقت مجالس لهو و لعبش از دنیای فانی به دنیای باقی منتقل میشود
حال این که سید علی ما را حواله داده ،چه چیز "جواتی "را الگو قرار دهیم ،کثرت در جماع اش را یا پای ثابت منقل بودنش را ویا عرق خوری هاش .

حوریه
سید جمال الدین پدر اسلام گرایی نبود ایشان بانی تئوری اتحاد اسلام بود و فکر می کرد به جای روشن کردن توده ها رفرم را باید از بالا انجام دهد (پادشاهان را باید بیدار کرد) عقیده داشت کشور های اسلامی باید با هم متحد شوند و در مقابل دو قطب قدرتمند آن زمان (روسیه و انگلیس) نیروی سومی باشند، به کشور های مختلف اسلامی سفر کرد در مصر محمد عبدو از شاگردانش بود و افکارش از طرف ناصرالدین شاه و عبدالحمید دوم مورد استقبال قرار گرفت ولی بعدا ناصرالدین شاه از ایران اخراجش کرد، در عثمانی سلطان عثمانی از او استقبال کرد برای او در اسلامبول خانه و مقرری تعین کردند ولی بعد از چند سال به رابطه او با انگلیسی‌ها مشکوک شد و بعد از قتل ناصرالدین شاه دستگیر و مدتی زندانی شد و بعد به طرز مشکوکی مسموم و کشته شد در تشییع جنازه او دو سه نفر بیشتر نبود و اعلام کردند از سرطان فک فوت کرد .
بعدها ظاهر شاه پادشاه افغانستان جسد اورا به افغانستان منتقل کرد، این شخص هیچ نقشی در کشته شدن ناصرالدین شاه نداشت، طبق مستندات باقی مانده از بازجویی‌های میرزا رضای کرمانی که از او پرسیده بودند آیا تو به فرمان سید جمال شاه را کشتی؟ او جواب داد: آقا هیچ وقت در این مورد با من صحبتی نکرد من وقتی از مظالم حاکمان گفتم فقط گفت چطور هنوز زنده ای و این خفت را قبول کرده‌ای
میرزا رضا به علت ظلمی که کامران میرزا در حقش کرده بود و حدود چهار سال به زندان انداخته بودند قصد کشتن شاه را کرد
در محاکمه وقتی از او پرسیدند اگر کامران میرزا به تو ظلم کرد چرا شاه را کشتی؟ گفت اگر کامران میرزا را می کشتم به این بهانه شاه هزاران نفر را همراه من می‌کشت.
در مورد بابی ها هم مطلب کاملا فرق می کند آنها هیچ وقت داعی اتحاد اسلام و الحاق ایران به امپراطوری عثمانی را نداشتند باب ادعای پیامبری و آوردن دین جدید را داشت. وهیچ رابطه‌ای بین سلطان عبدالحمید و باب وجود نداشت
سید محمد علی (باب) شخص بیسوادی بود که با نوشتن کتابهای "بیان و ایقان" ادعای پیامبری می کرد ولی بعدها در مواجهه با علمای آن زمان متوجه شدند هیچ اطلاعاتی درباره دین اسلام ندارد
ایشان خود را آورنده دین جدید می دانست و دین شیعه و سنی را قبول نداشت که در دین جدید او، یکی از عقاید آنها دخالت نکردن دین در سیاست است.

حوریه
کتاب ایقان در راستای اثبات حقانیت رسالت باب نوشته شده
علی محمد شيرازي، شیادی بود همپای محمد و دیگر عالمان و رسولان وبزرگان دینی ،که از حماقت مردم ارتزاق میکنند ،نه علم آنها ارزشی دارد و نه تفکراتشان انسانی است و دردی از جامعه دوا میکند چون اگر شخصی منجی و اصلاح گر و روشن فکر باشد از در دین وارد نمیشود و خود را به عالم غیب وصل نمیکند ،این مسیر راه کلاهبرداران و شیادان است .
برای آگاهی شما متن مباحثات علي محمد باب و علمای آن زمان در متن زیر آمده است .
در جلسه مناظره علما با علی محمد باب چه گذشت؟
فرمان فرستادن باب به ماكو و سپس قلعه چهريق براي جلوگيري از رفت و آمدهايي كه برخي از مردم با علي محمد داشتند صادر شد. اما ديگر دير شده بود و چنان كه نويسنده ناسخ‌التواريخ مي‌گويد:
«نخستين خطا از ميرزا آقاسي افتاد. حكم داد كه باب را بدون اين كه به پايتخت آورند و مردم او را ببينند، به چهريق فرستاد و محبوس بداشت‌، مردم عامه گمان كردند كه او را علمي و كرامتي بوده است‌... اگر ميرزا علي محمد باب را رها مي‌ساختند تا به تهران مي‌آمد و مردم او را از نزديك مي‌ديدند و با او مباحثه و گفتگو مي‌كردند، بر همه مكشوف مي‌شد كه او در هيچ علمي بر ديگر علما شرافت ندارد.»
دور كردن علي محمد شيرازي از چشم مردم و زنداني كردنش باعث شد تا مردم نسبت به تبليغات پيروانش حساس شوند و بر اساس گفته‌هاي آن‌ها تصور كنند كه او همان موعود آخرالزمان است كه توسط حكام به بند افتاده است‌. با بالا گرفتن احتمال شورش‌ها سيد علي محمد را به طور موقت از قلعه چهريق به حضور ناصرالدين قاجار كه در مقام ولايتعهدي محمد شاه بود، به تبريز آوردند. جلسه گفت‌وگوي علي محمد شيرازي با روحانيون تبريز به ناكامي و رسوايي علي محمد انجاميد و باعث شد تا او توبه نامه‌اي بنويسد و از همه ادعاهاي خود توبه كند.

گفت مجنون گر همه روی زمین
هر زمان بر من کنندی آفرین
 من نخواهم آفرین هیچ کس
 مدح من دشنام لیلی باد
و بس
عطار


از مجانین جز این نمی توان انتظار داشت
مشد عطار
مجنون
بیمار روانی است
به همین دلیل
دشنام لیلی را به اعتنای او به خود ترجمه می کند.
به ازای تمنای خود
تف و تحقیر و توهین انتظار می کشد
این اگر نشانه جنون مجنون نیست
پس چیست؟

نحوه تشکیل مفهوم سیب چیست؟
نیاکان ما انواع مختلف سیب را مثلا سیب لبنان و عراق و سوریه را دیده اند.
مشخصات منحصر به فرد هر کدام را مورد صرفنظر قرار داده اند
وجه مشترک همه را عمده کرده اند و به مفهوم سیب رسیده اند و بلافاصله بسته به زبان شان نامگزاری کرده اند:
الما
سیب
اپل ...


فغان ز جغد جنگ و مرغوای او / که تا ابد بریده باد نای او
باز شعله های جنگ زبانه می کشد، این بار در اوکرایین! روسیه بر خلاف قوانین بین الملل به خاک یک کشور مستقل حمله کرده است. نظیر این نوع فاجعه ها را در دو دهه گذشته در عراق، افغانستان، لیبی، سوریه و یمن و جاهای دیگر به دست ایالات متحد آمریکا و همدستان اش کم ندیده ایم.
 این بار روسیه نیز وارد این «کلوپ» شده است.

آرش
این بار روسیه نیز وارد این «کلوپ» شده است

نه.
مگر روسیه در سوریه و مالی و غیره
نمی جنگد؟
روسیه در صدد احیای امپراطوری تزار است
پوتیمنخود را وارث تزار روس می داند
به همان سان که عردوغان در صدد احیای امپراطوی عثمانی است


این بار، این جوانان روس و اوکرایینی هستند که خون شان ریخته می شود و محیط زیست است که در آتش موشک ها و بمب ها ویران می گردد.
هر اندازه هم نظامیان روسیه دم از هدف گیری دقیق و سلاح های مدرن بزنند، دستکم تجربه چند دهه گذشته نشان داده است که «جنگ پاکیزه» ای وجود ندارد و کشتن غیرنظامیان و ویرانی محیط زیست جزو سرشت جنگ است.


آرش
کشتن غیرنظامیان و ویرانی محیط زیست جزو سرشت جنگ است.

آرش چنان وانمود می کند که انگار میان سربازان و غیرنظامیان تفاوت عظیمی وجود دارد
انگار سربازان
برای کشته شدن آفریده شده اند و غیرنظامیان برای زندگی


جنگ زیر هر نام و لوایی انجام گیرد، جنگ است و در دو سوی جبهه ها، آنهایی که به خاک می افتند، کسانی نیستند که از این جنگ منفعت می برند.


نه.
جنگ انتزاعی (مجرد)
و
هیچ چیز انتزاعی در عالم واقع وجود ندارد.
فقط چیزهای مشخص وجود دارند
جنگ رهایی بخش هم جنگ است و به نفع توده در بند است


 این فرزندان جوان زحمتکشانی هستند که زیر تحریفات ایدئولوژیک در دو سوی جبهه، سلاح بدست مقابل هم قرار گرفته و جان می بازند.
 صاحبان انحصارات صنعتی-امنیتی-نظامی برندگان نهایی این فاجعه هستند که دم به دم دفتر سفارشات شان ضخیم تر می شود.


دوست ندارم این جنگ را به نام «پوتین» فروبکاهم.
 چنین سیاست هایی در دوران معاصر به تصمیم یک نفر بستگی ندارد.
این دستگاه حاکم بر روسیه است که تصمیم به روشن کردن این آتش گرفته است.

 
یک نفر نماینده است وبا فردی معمولی فرق دارد
پوتین وزلنسکی نمایندگان طبقه حاکمه اند و نه دستگاه حاکم



 رفتار تحقیرآمیز «غرب» با روسیه، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و دوران چپاول گری دستگاه گورباچف و یلتسین در همکاری با همتایان «غربی»شان، گسترش ناتو به سمت شرق، کمک به قدرت گیری نیروهای با گرایش فاشیستی در اوکرایین و ...
عاملی است که در پیدایش این وضعیت نقش بازی کرده است.


آرش
به تقلید از رسانه های امپریالیستی
به «تحلیل» پسیکولوژیستی جنگ می پردازد.
اوکراین
موقعیت سوق الجیشی خاصی دارد.
اوکراین حلقه واسط میان اروپا و آسیا ست.
تسخیر اوکراین برای غرب و روسیه تعیین کننده است
دلیل حمایت غرب از اوکراین غرقه در فساد هم همین است



 آنچه که امروز زیر پوشش «ناسیونالیسم روسی» خودنمایی می کند، در واقع سهم خواهی نظام سرمایه داری حاکم بر روسیه در قدرت جهانی است.


روسیه به لحاظ اقتصادی وسیاسی
کشوری جهان سومی است
و از فروش نفت و گاز و ذغال سنگ و فلزات نادر امرار معاش می کند.
روسیه فقط به لحاظ نظامی قدرت بزرگی است


کیسینجر در کتاب «شش ستون نظم نوین جهانی» در انتقاد از سیاست های قدرت های موجود در ابتدای قرن بیستم نوشته بود
که از اشتباهات آنها این بود که نخواستند این واقعیت را بپذیرند که آلمان قدرتی است که باید سهم او را در اروپا به رسمیت شناخت.
نتیجه آن بود که «آلمانی ها» به سهم خواهی بلند شده و دو جنگ جهانی به راه افتاد.


اکنون دست خود آرش رو می شود:
آرش جهان را از دید کثیف ترنی نماینده امپریالیسم می بیند و خیال میکند که دلیل دو جنگ جهانی
دلیلی پسیکولوژیکی (روانی) بوده است.
جنگ و تخریب آب حیات نظام سرمایه داری است


همین نکته را می توان در مورد روسیه نیز به گونه ای صادق دانست.
با این تفاوت که در اینجا پشت زرورق «منافع ملی» و ... منافع نظام سرمایه را در این یا آن کشور باید دید که انسان هایی را که دهه ها در کنار همدیگر بصورت صلح آمیز زندگی کرده اند، به جان هم می اندازد.

دلیل زندگی صلح آمیز خلق های اتحاد شوروی
نظام سوسیالیستی بوده است
و
دلیل جایگزینی انترناسیونالیسم با شووینیسم روس و جنگ افروزی
شکست سوسیالیسم است
سوسیالیسمی که مشد آرش مخالف سرسختش است
اتحاد شوروی مدافع پیگیر صلح بوده است


این «روس ها» نیستند که برضد «اوکرایینی ها» می جنگند.
 این جنگ حق با باطل نیست.
 پیش از این جنگ، مردم هر دو کشور از سیاست های نولیبرالی دولت های خود (هر چند با لباس های متفاوت) در رنج بوده و با فقر و مصیبت دست به گریبان بوده اند.

محتوای این جنگ ژئوپولیتیکی است
مشد آرش

چرا؟
روسیه در خطر تجزیه توسط امپریالیسم است.
اگر اوکراین عضو ناتو گردد
روسیه همسایه ناتو خواهد گشت
اوکراین برای روسیه
مثل کوبا برای امریکا
ست

این جنگ تغییر مثبتی در وضعیت زندگی زحمتکشان نخواهد داد،
 زیرا نیروهای محرکه این جنگ دارای ظرفیت حل مشکل زحمتکشان نیستند.



هر تحلیل دیگری منجر به آن خواهد شد که آدمیزاد به طرفداری از این یا آن بنوعی در این جنگ و ویرانگری های محیط زیستی آن سهیم شود.


چرا و به چه دلیل؟
تجزیه و تحلیل چیزی
بسان زیر میکروسکوپ قرار دادن مثلا لجنی است
یعنی چیزی عینی است و ربطی به طرفداری و مخالفت و سهیم شدن با لجن ندارد




در این وانفسا چه می توان کرد؟
چاره در آن است که مردم در همه کشورهای درگیر (روسیه، اوکرایین، بلاروس و ...) خواستار قطع عملیات جنگی و ایجاد یک منطقه عاری از ائتلاف ها و اتحادیه های نظامی باشند، خواهان آزادی های دمکراتیک بوده و خواست های معیشتی زحمتکشان را پررنگ تر مطرح کنند و برای آن برزمند، چرا که این رزمی است برای منافع شریف و ارزشمند.
آرش


آرش در هپروت میپرد
۳/۴ مردم روسیه موافق جلوگیری اوکراین از عضویت در ناتو هستند

آرش معنی آزادی و دموکراسی را نمی داند
آرش
ضمن مخالفت عمیق با حاکمیت پرولتاریا
دم از منافع کذایی آنان می زند




به اصطلاح «عملیات ویژه و محدود» عین همان «جنگ پاکیزه» است.


نه.
منظور پوتین از عملیات ویژه
خلع سلاح دولت اوکراین و سرنگونی آن و روی کار اوردن دولتی است که بی طرف باشد و گرایش به ناتو نداشته باشد



کسی که آتش را روشن می کند، نمی تواند آن را مهار کند.


همین ادعای ارش را سران سرمایه هم دارند
می خواهند که اوکراینی ها برای آزادی آنها بجنگند تا همراه با روسیه نابود شوند.
طبقه حاکمه اوکراین مشتی اولیگارش فاسدند
زلنسکی را همانها روی کار اورده اند
اوکریان مستعمره امپریالیسم است



 از لحاظ حقوق بین المللی اسم این عملیات را «تجاوز به خاک یک کشور مستقل» می گذارند،
هر چند ناتو در آنجا پایگاه داشته باشد.
همین کار را اگر آمریکا در کشورهای دیگر بکند،
صدای «محور مقاومتی» ها بلند می شود که تجاوز شده است.


آره.
این اما بدان معنی است که پوتین پیرو بوش و بلر است


 
میزان داوری من دولت ها نیستند، بلکه نظام ها هستند.

هی مشد ارش
نظم بدون دولت وجود ندارد
چون زیربنا بدون روبنا وجود دارد
چون مناسبات تولیدی بدون روبنای ایده ئولوژیکی وجود ندارد



دعوای روسیه با ناتو در چارچوب یک نظام است، که همان نظام سرمایه داری بین المللی است.


آره.
جنگ ها
چه بسا درونطبقاتی اند
اختلاف میرحسین و مش کروب با سیدعلی و مشد حسن هم اختلاف درونطبقاتی است
جنگ جهانی اول ودوم هم عمدتا درونطبقاتی (بین امپریالیست ها) بوده است
هردو طرف جبهه مرتجعند


 اگر گروه های مافیایی با هم بجنگند، من طرف هیچیک را نمی گیرم، چون سودی از آن نمی برم.


کار خوبی می کنی
ولی بیطرفی تو
برای فاطی تنبان نمیشه
در روز اول حمله پوتین به چارق
۱۰۰ هزار نفر آواره شده اند

گذشته از این در سیاست از نوع چپ آن، میزان ماهیت طبقانی نیروهای درگیر است.


مشد ارش
من ـ زور از خرافه «سیاست از نوع چپ آن» چیست؟
ضمنا مگر مشد ارش چپگرا ست؟
از کی تا حالا؟


اگر بخواهیم از روی ضدیت با یک سو، در سوی دیگر غش کنیم، آن می شود که باید امروز مثل برخی ها ج.ا را بعنوان ستون «محور مقاومت علیه آمریکا» ستود!


ج.ا. واقعا هم ضد امپریالیستی است
مسئله این است که از موضع ارتجاعی تر ضد امپریالیستی است
با چیزی ازموضع ارتجاعیتر هم می توان مخالفت کرد



هم لنین و هم رزا لوکزامبورگ و بسیاری نیروهای چپ پیگیر، در زمان خود فریب نظام سرمایه داری وطنی شان را که زیر شعارهای «سرزمین پدری در خطر است» آتش جنگ را تند می کردند، افشا کرده و برضد جنگ مردم را بسیج می کردند.


آره.
ولی به عوض نازل کردن آیه و حدیث از لنین و آن و این
بیندیش.



 
  من عمل روسیه را از لحاظ مضمونی مانند عمل ناتو می دانم. و ازینرو این جنگ را رد می کنم.
آره.
مراجع تقلید پوتین وچارق
سران امپریالیسم اند.
احمدی نجات چارق الدوله
همه اداها و اطوارهای بوش را مو به مو تکرار میکرد.
لاوروف امروز به این حقیقت امر اعتراف کرد.


تحلیل من مانند تحلیل برخی ها «محورمقاومتی» نیست
که به بهانه امپریالیسم آمریکا رژیم ج.ا را تطهیر می کنند،
چون به ظاهر دارد با آمریکا می جنگد.


آره.
ولی محتوای طبقاتی موضع ارش چیست؟
ارش که طرفدار سوسیالیسم نیست



 تحلیل من بر اساس ضدیت با این یا آن کشور نیست.
بلکه بر اساس نظام های طبقاتی حاکم بر کشورها است.


ارش حرف زدن بلد نیست.
نمی داند که تحلیل چیست.
تحلیل از جنس چاقوی جراحی است
جراح که نمیگوید
چاقوی من بر اساس اندام ها ست تا خلایق از خنده روده بر شوند.



حاکمیت روسیه و تصمیم گیری های اش با منافع مردم روسیه یکی نیست.

منظور از حاکمیت زیربنای اقتصادی است.
سوبژکت حاکمیت
طبقه حاکمه است
طبقه حاکمه در شوروی
طبقه کارگر بوده است که مالک وسایل اساسی تولید بوده است
اکنون بورژوازی عجق وجق است
منافع طبقه حاکمه اکنون ضد منافع توده است



روسها کم ایرانی نکشتند. کم از ایران نبردند. کم زخم به دلمان نگذاشتند. می‌ترسم از تکرار
ایرانی

روس انتزاعی وجود دارد.
به همان سان که ایرانی انتزاعی وجود ندارد
از این حقیقت امر
شیخ محمد خیابانی حتی خبر داشته است.
روس و ایرانی هم میتواند زحمتکشی باشد و هم میتواند لاشخوری باشد
ضمنا طبقات حاکمه را نباید با افراد عوضی گرفت
تزار و شاه و شیخ را نباید با رعیت و دهقان عوضی گرفت


انتظارتغییر بعضی آدمارو نداشته باش.. مار پوستشو عوض میکنه نه ذاتشو!!
آرام

چرا؟
اگر شرایط زیست عوض شوند
آدم که سهل است
حتی سنگ و صخره و حیوان عوض می شود
عوض هم شده است.
ما روزی صخره ای، گیاهی، درختی، پرنده ای، خزنده ای، حیوانی بوده ایم
مولانا هم می دانسته است:
از جمادی مردم و نامی (نبات) شدم
وز نما مردم به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم



Im folgenden veröffentlichen wir eine weitere gute Stellungnahme zu den Ereignissen in der Ukraine von dem Genossen Artur Laier.
+ Zusammenfassung und Hintergründe zur Situation in der Ukraine +
Westliche Medien und Politiker erzählen uns gerade, dass der russische Präsident, nach acht Jahren Ukrainekonflikt, plötzlich auf die Idee gekommen ist, die Volksrepubliken im Donbass anzuerkennen und kurz darauf sogar eine Militäroperation zu starten. Dabei hätten der Westen und die Ukraine alles für den Frieden getan.
PUTIN UNTERZEICHNETE ANTRAG DER KPRF
Und da fängt die Manipulation bereits an. Nicht Putin war der Autor der Anerkennung, sondern die Duma – das russische Parlament. Und auch da war es kein Antrag der „Putin-Partei“ (wie der Westen sie nennt), sondern der sozialistischen Opposition. Die parlamentarische Initiative für die schnellstmögliche Anerkennung der Volksrepubliken durch den Präsidenten kam von der „Kommunistischen Partei der Russischen Föderation“ (KPRF).
Dies stand gegen einen Antrag der größten Partei „Geeintes Russland“ (GR), welche diese Frage zuerst zur Beratung an das Außenministerium überweisen wollte. Der Antrag der KPRF wurde mit 351 gegenüber 310 Stimmen angenommen. Es war also diese gelebte Demokratie, von der immer gesprochen wird, und ein Oppositionsantrag mit den besseren Argumenten konnte sich durchsetzen. Teil dieses Antrages war humanitärer und militärischer Beistand mit den Volksrepubliken. Es ging darum Menschenleben zu retten und Kiew von einer weiteren Eskalation abzuhalten.
DREI EBENEN
Welche Ursachen hat das Handeln des russischen Parlaments und Präsidenten? Es gibt dafür drei Gründe die zusammenhängen:
1) Konkrete Gefahr einer ukrainischen Invasion im Donbass:
In den letzten Wochen versuchte die ukrainische Regierung zunehmend militärische Fakten zu schaffen und bereitete eine Invasion im Donbass vor. Alle Anzeichen dafür waren vorhanden: große Truppenkonzentrationen entlang der Grenze, zunehmender Artillerie-Beschuss, vorbereitende Operationen durch Spezialeinheiten, Intensivierung der Sabotageakte in Donezk und anderen Städten. Durch westliche Aufrüstung (sowie Training) und amerikanische Ermunterung, war Kiew sicher, dass die Niederlage von 2014 sich nicht wiederholt und ein Krieg diesmal zum Sieg führen wird. Einige Einheiten gingen in den letzten Tagen sogar so weit, russisches Territorium zu beschießen.
Nach der Anerkennung der Volksrepubliken durch Russland schloss sich das Zeitfenster für Kiew und die militärischen Aktionen gegen den Donbass wurden intensiviert. Darauf folgte ein Hilfeersuchen der Volksrepubliken an Moskau und seit letzter Nacht sprechen die Waffen. Warum Kiew die deutlichen Warnungen ignorierte und weiter auf Eskalation setzte, kann aktuell nicht endgültig geklärt werden. Spätestens nach der deutlichen Rede von Putin hätte klar sein müssen wohin das führt.
Es gibt die Vermutung, dass Kiew sicher war, den Konflikt auf das Territorium der Volksrepubliken begrenzen zu können. Vielleicht kam diese Information von den westlichen „Partnern“ der ukrainischen Regierung. Eine starke Vermutung ist, dass allen voran die USA alles dafür taten, um Russland zu einer größeren Militäraktion zu provozieren und Kiew entsprechend in Sicherheit wogen und anstifteten. Cui bono? Fakt ist, die USA sind der größte Profiteur dieser Eskalation und von Krieg in Europa.
2) Ständige Verletzungen des Minsker Abkommens durch Kiew:
Seit Jahren versucht Russland den Konflikt auf diplomatischem Wege zu lösen und fordert immer wieder die Einhaltung des Minsker Abkommens (Minsk-2). Dieses Abkommen ist keine Empfehlung, sondern ein völkerrechtlich verbindliches Dokument auf Ebene der UN. Die Ukraine hat aber im Laufe der Jahre sogar Gesetze beschlossen, die mit Minsk-2 unvereinbar sind.
In der Praxis hat Kiew das Minsker Abkommen in weiten Teilen ignoriert und immer wieder starben Zivilisten im Donbass durch ukrainische Waffen, obwohl es offiziell keinen Krieg gab. Moskau hat jahrelang Gespräche mit den Garantiemächten Deutschland und Frankreich geführt, damit diese Kiew zur Einhaltung von Mink-2 bewegen aber daran gab es kein Interesse. Dabei wäre es für Deutschland und Frankreich ein leichtes, die ukrainische Regierung zu überzeugen. Z.B. in dem man die Finanzierung dieses Regimes und seiner bewaffneten Einheiten daran bindet.
Dadurch entsteht der Eindruck, dass die Ukraine, geduldet oder unterstützt vom Westen, das Minsker Abkommen missbrauchte, um Zeit für die Aufrüstung der Armee zu gewinnen und kein Interesse an einer friedlichen Konfliktlösung hatte.
3) NATO-Osterweiterung und militärische Bedrohung Russlands:
Der Kern des Problems ist die NATO-Osterweiterung, welche die Sicherheitsinteressen Russlands ignoriert und das Land zunehmend umkreist. Dies war die entscheidende Aussage in der Rede des russischen Präsidenten. Er hat in aller Deutlichkeit klargemacht, dass die rote Linie überschritten ist und Russland mit dem Rücken zur Wand steht. Dafür nannte er auch anschauliche Beispiele: Er sprach von NATO-Raketen, die schon jetzt in unter 30 Minuten in Moskau sein können. Dies würde sich mit Hyperschallraketen und dem NATO-Beitritt der Ukraine auf 5 Minuten verringern.
Manche tun dies als irrelevanten Punkt ab, da die NATO ja nie auf die Idee kommen würde. Falsch. Gerade die Amerikaner haben gezeigt, dass sie bereit sind, selbst zum Zwecke der Machtdemonstration, ohne militärischen Nutzen, Atombomben auf ihren Gegner abzuwerfen. Und jeder kann sich vorstellen, wie die USA reagieren würden, wenn russische Einheiten, Trägerraketen oder Raketenabwehrschirme in der Nähe ihres Territoriums stationiert werden würden – z.B. auf Kuba oder in Venezuela. Viel Vorstellungskraft braucht man dafür nicht, weil genau das 1962 in der Kubakrise geschah und die USA sofort mit einem Atomkrieg drohten.
Weshalb wird dieser Sicherheitsabstand Russland nicht zugestanden? Wieso wurden alle Versprechen gegenüber Russland gebrochen und die NATO immer weiter nach Osten ausgedehnt? Warum musste man das mit dem NATO-Beitrittskandidaten Ukraine noch weiter eskalieren? In den letzten Wochen gab es immer wieder Vorschläge Russlands, vertraglich zu garantieren, dass es keinen NATO-Beitritt der Ukraine geben wird. Die Reaktion des Westens war: Das geht euch nichts an. Jedes Land entscheidet selbst.
Selbst wer sich nicht mit Sicherheitspolitik auskennt, kann nachschauen wie viele russische Militärbasen und Soldaten es um Amerika (nämlich keine) und die EU gibt und wie viele US- und NATO-Basen Russland umkreisen. Offensichtlich wird Russland als Feind betrachtet und man will damit das strategische Gleichgewicht verschieben. Diese aggressive Politik des Westens, allen voran der USA, hat aber das Potenzial zum Weltkrieg. Wir brauchen deshalb kurzfristig eine Deeskalation und mittelfristig eine Auflösung des Kriegsbündnisses NATO.

تا حالا کاری کردین که از خودتون بدتون بیاد ؟ من الان از خودم متنفرم و خشمگین
رها

آره.
همه
حتی
رسول اکرم
مرتکب خریت و خطا می شوند
و
چه بسا مادم العمر از خودشان شرمنده می شوند.
آدم ها اما تحت شرایط دشوار زندگی مرتکب خریت و خطا می شوند.
یعنی تقصیری ندارند

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
 تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
مولانا

این شعر مولانا
و
نه فقط این شعر او
به لحاظ صنعت شعری
معیوب است
چرا؟
چون
دل من با «و من» همقافیه نیست.


گاندی و عشق و قدرت عشق
روزی که قدرت عشق بجای عشق به قدرت بیاید چهان صلح را خواهد شناخت


ری را
از این پس کلمه صلح را بیشتر می شنویم. صلح اروپایی.‌
تا دیروز به قصد دمکراسی خاورمیانه را بلعیدند، به جای امنیت و صلح ویرانی به جا گذاشتند. حالا دم از صلح می زنند. اصولا زمانی صلح به زبان می آید که عده ای به مرگ و آوارگی رسیده اند. سرنوشت خاورمیانه روزهای تاریکش را ندیدند.حالا سران اروپا از "روز تاریک حرف "می زنند. یاد بدترین لحظه های شروع جنگ در خرمشهر می افتم. سراپا در وحشت و ترس. آیا زنده می مانیم، اسیر می شویم و هزاران تخیل دردناک. جنگ مثل زلزله نیست گرچه هر دو ویران کننده است اما زمین هنوز آرامتر از هیولاهای قرن است. جنگ در خدمت مرگ و فراق ست. سفره ات، خانه، جاده، همه زیر غرش میگ های روسی بود، دود و خاک و خون. هنوز بدنم از دیروزها می ترسد.چقدر اشک مهربان است. تحمل دیدن صحنه های دردناک را‌ ندارم.‌وقتی رمان "تن دادگی" را نوشتم، بیست سال در ذهنم چرخید، نمی توانستم از آنچه دیده ام بنویسم، از نوشتنش فرار می کردم، واقعا فرار می کردم تلاش می کردم کمتر از واقعیت بگویم. طبل جنگ هر کجا به صدا در آید مثل زخمی کهنه مرا می خورد. هنوز شش ماه از دسیسه های شان برای سقوط افغانستان نگذشته، جنگ دیگری را آغاز کردند.مردم اکراین مثل آن دوران لابد بهم می گویند: فردا جنگ‌ تمومه، این تق و توق چند روز بیشتر نیست، کجا رو داریم بریم؟
هر چه به پشت سر نگاه می کنی دستهای‌کثیف پشت پرده ‌که حالا هم کنار هم بوده و هستند هدفی جز غارت ندارند. حاکمان چند کشور نشان داده اند پیروزی و شکست هیچ معنایی برایشان ندارد‌. جنگ در همه حال برایشان نعمت است نعمت.‌‌ آنها تا دیروز در مقابل خاورمیانه همه با هم بودند، برای سرکوب داعش فرضی‌، صدور طالبان و ساخت کمپانی های تروریستی و تحریم هایی که جز فلج کردن مردم هیچ دست آوردی نداشته ، هنوز کرونا تمام نشده، بدنبال بهترین فرصت اند تا روز تاریک را به مردم هدیه بدهند و دم از صلح بزنند. برای تمامی مردمی که هنوز از دیکتاتورها در مرزها هنوز سرگردانند و اکنون مردم اکراین در این شرایط عمیقا احساس همدردی می کنم... شاید زنی مثل گذشته من در این روزها آبستن‌ و آواره باشد، من به آن جنینی فکر می کنم‌ که از صدای دلهره آور موشک ،مثل ماهی می لرزد، هرگز فکر نکن جنین درک ندارد، اینگونه نیست، بعضی حقایق نوشتنی نیستند از بس جنگ دردناک است. از خداوند و هر نوع انرژی فریادرس می خواهم بزودی جنگ تمام بشود‌ و آن سومین ننگ تاریخی اتفاق نیفتد.


چگونه حكومت 120 ساله ی وحشیان ِمغول به پایان رسید؟
همه چیز از یک روستا شروع شد.
صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران کردند جنایتی نبود که از آن چشم پوشیده باشند. از کشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته تا تجاوز و غارت
برخی از قبایل مغول‌ها پس از فتح ایران ساکن خراسان شدند، ولی چون بیابانگرد بودند، در شهرها زندگی نمی‌کردند
مغول‌ها همه گونه حقی داشتند
مغولان مجاز بودند هر که را خواستند بکشند، به هر که خواستند تجاوز کنند و هر چه را خواستند غارت کنند؛ ایرانیان برایشان برده نبودند، بلکه مانند چهارپایان با ایرانیان رفتار میکردند
در تاریخ دورهٔ مغول، چنان یأسی میان مردم ایران وجود می داشته که حتی در برابر کشتن خودشان هم مقاومت نمی‌کردند.
داستان از روستای باشتین و دو برادر که همسایه بودند شروع می‌شود چند مغول بیابانگرد به خانهٔ این‌دو می‌روند و زنان و دخترانشان را طلب می‌کنند.
بر خلاف ۱۲۰سال قبلش، دو برادر مقاومت می‌کنند و مغولان را می‌کشند
مردم باشتین اول می‌ترسند.
ولی مرد شجاعی به نام #عبدالرزاق دعوت به ایستادگی می کند.
خبر به قریه‌های اطراف می‌رسد، حاکم سبزوار مامورانی را می‌فرستد تا دو برادر را دستگیر کنند.
عبدالرزاق با کمک مردم روستا ماموران را می‌کشد. در نهایت حاکم سبزوار سپاهی چند صد نفره را به باشتین می‌فرستد
ولی حالا خیلی‌ها جرأت مقاومت پیدا می‌کنند؛ عبدالرزاق فرمانده قیام می‌شود.
در چند روستا، مردم مغولان را می‌کشند و خبرهای مغول‌کشی کم‌کم زیاد می‌شود عبدالرزاق نام سربداران بر سپاهیان از جان گذشته‌اش می‌گذارد.
فوج‌فوج مردمان به‌ستوه آمده از ستم مغول‌ها به باشتین می‌روند تا به عبدالرزاق بپیوندند و در برابر سپاه ارغونشاه (حاکم سبزوار) بایستند.
عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز می‌شود و سبزوار فتح می‌گردد! پس از صد و بیست سال ایرانیان بر مغول‌ها فائق می‌شوند. آن روز حتماً پرشکوه بوده است
تیمور ایلخان مغول، یک ایلچی مغول را می‌فرستد تا سربداران از او اطاعت کنند، سربداران او را هم می‌کشند و از طغای‌تیمور می‌خواهند که اطاعت کند.
سربداران به جنگ طغای تیمور می روند و او را شکست می دهند
و این نقطهٔ پایان ایلخانان وحشی صفت مغول است.
هیچ حکومتی در زمین به ظلم و زورگویی باقی نمی ماند
این شعر #سیف_فرغانی وصف زیبایی از حالت درونی مردم اون موقع نسبت به حکومت مغول است

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرونشست ، باد سُم خران شما نیز بگذرد
در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو ی سگان شما نیز بگذرد

اطلاعیه د ک پ
Ein Krieg muss unbedingt verhindert werden!
1. Sofortiger Stopp aller Kampfhandlungen.
2. Anerkennung der Souveränität der beiden Volksrepubliken.
3. Verhandlungen zwischen der Ukraine, Russland, den Volksrepubliken und den restlichen Ländern Europas.
4. Auflösung der faschistischen Armeeeinheiten der Ukraine.
Perspektivisch:
5. Auflösung der Nato.
6. Etablierung eines europäischen Sicherheitssystems. Ohne die USA, aber mit Russland.


اطیابی


آنچه کاسه صبر جمهورى فدراتیو روسیه را لبریز کرد آنهم پس از ١٧ سال نکبت، تحقیر کامل و غارت روسیه توسط امپراطورى سرمایه تا روى کار آمدن ولادیمیر پوتین و اعلام رسمى سیاستش براى تحکیم حاکمیت مستقل ملى و تامین منافع ملى در کنفرانس امنیتى مونیخ ٢٠٠٧، اینها بودند که به طور کامل و مشروح در سخنرانى هاى اخیر پوتین و لاورف مطرح شده است:
* سخنرانى زلنسکى رئیس جمهورى اوکراین مبنى بر روى آورى به سلاح هاى اتمى پس از سرازیر کردن انواع سلاح هاى تهاجمى به اوکراین و تمرکز بیش از صدهزار نیرو و تجهیزات نظامى در خط آتش بس با مناطق خودمختار دنباس و لوهانسک و اعلام بازپس گیرى این مناطق و حتى کریمه با تهاجم نظامى. این آژیر خطرى بود براى روسیه.
* بى پاسخ کذاردن و بى اعتنایى کامل به تقاضا و پیشنهادات مشخص روسیه براى توقف گسترش ناتو به شرق، تضمین عدم پیوستن اوکراین و سایر کشورها به ناتو، تضمین امنیت متقابل، خروج پایگاه هاى موشکى از کشورهاى نزدیک مرز روسیه و احیاى قراردادهاى استراتژیک در مورد سلاح هاى اتمى و موشکى
*تغییر قانون اساسى اوکراین براى پیوستن به ناتو و ممنوعیت زبان روسى براى بیش از ١٠ میلیون روس تبار و تعطیل کردن رسانه ها و مدارس روس زبان
*بى اعتنایى کامل به اجراى قرارداد چهار جانبه فرانسه، آلمان، اوکراین و جمهورى هاى خودمختار دنباس و لوهانسک با ضمانت و نظارت روسیه
*اعلام خوشامد به اوکرائین و گرجستان به پیوستن به ناتو و تحریک این دو کشور با احساس قدرت کاذب در ٢٠٠٨ که به جنگ در گرجستان و جدایى دو منطقه خودمختار منجر شد؛ سپس در ٢٠١۴ به کودتا و قدرت گرفتن نیروهاى راست و فاشیستى و جنگ بر ضد مناطق روس زبان دنباس و لوهانسک منجر شد.
*بى اعتنایی کامل به تمام تلاشهاى دیپلماتیک براى توجه به منافع امنیتى روسیه و برقرارى روابط با منافع متقابل و برابر حقوق با امریکا، اتحادیه اروپا و ناتو و تخریب حداکثرى روابط دیپلماتیک و اقتصادى
* عدم انحلال ناتو پس از پایان جنگ سرد و تبدیل آن به پیمانى تهاجمى با حوزه عملکرد جهانى و تجاوزات یکجانبه به یوگسلاوى، افغانستان، عراق، سوریه، لیبى، ….
* گسترش ناتو به شرق به سوى مرزهاى روسیه یا افزودن لهستان، مجارستان و جمهورى چک در ١٩٩٩؛ رومانى، بلغارستان، اسلوواکى، استونى، لیتوانى، لاتویا، و اسلوونى در ٢٠٠۴؛ آلبانى و کروواسى در ٢٠٠٩؛ مونته نگرو در ٢٠١٧؛ و مقدونیه شمالى در ٢٠٢٠.
آنها که واقعن قلبشان براى صلح مى تپد و نمى خواهند سربازان بى جیره و مواجب دیکتاتورى سرمایه مالى و پیمان تهاجمى و متجاوز ناتو باشند باید بدانند که مسئول اصلى و قطعى به خطر انداختن صلح جهانى امریکا، ناتو و اتحادیه اروپاست که نمى فهمند که ما در جهانى چند قطبى زندگى مى کنیم و نمى توانند به دیکتاتورى خود ادامه دهند.
شرم بر آنهايى كه به نام چپ بخشى از اركستر رسانه اى ديكتاتورى سرمايه ى مالى به رهبرى آمريكا شده اند و عمليات دفاعى براى مرگ و زندگى كشورى مستقل را همپايه ى امپراطورى نظامى تجاوزگر امريكا و ناتو با حدود هزار پايگاه نظامى در سراسر جهان جلوه مى دهند. اهداف روسيه خيلى صريح اعلام شده است پاكسازى اوكراين از فاشيست ها و مجازات جناياتشان برعليه روس تبارها؛ و غيرنظامى كردن و حفظ موقعيت بى طرف و غيراتمى اوكراين. يكى از نخستين اهداف نظامى تصرف نيروگاه چرنوبيل بود كه با كمك غرب درحال بازيابى اورانيوم بودند. تصور تسليح فاشيست هاى اوكرايينى و اروپايى پشتيبانشان به بمب اتمى يك لحظه هم براى روسيه قابل تحمل نبود. فاجعه آنجاست كه برخى از اين «چپ» ها تنها روسيه را مسئول اين جنگ مى دانند. چپى كه مدافع جهان تك قطبى به رهبرى امريكاست، گرگى است در لباس ميش، دانسته يا ندانسته، همراه با همين امپراطورى به قعر زباله دان تاريخ خواهد رفت.
كجاست تظاهرات برعليه پيمان تهاجمى ناتو و پايگاه هاى نظامى در ديگر كشورها و براى برچيدن سلاح هاى اتمى در سراسر جهان؟ كجاست چنين نيروى چپ يا صلح طلبى؟
فراموش نكنيم كه روسيه و اتحاد شوروى چندين ميليون سرباز و مردم خود را در دفاع از اوكراين در برابر تهاجم فاشيستى هيتلر و بيرون راندنشان در جنگ جهانى دوم از دست دادند و پيوندهاى تاريخى روسيه و اوكراين با خون ميليونها نفر غسل تعميد يافته است. غرب با حمايت از باندهاى فاشيستى باندرا و رايت سكتور در حاكميت اوكراين بزرگترين خطاى استراتژيك را مرتكب شد كه جهان را در آستانه جنگ اتمى قرارداده است.
بدون اتحاد شوروى وجود هيچيك از جمهورى هاى مستقل پس از فروپاشى قابل تصور نبود. همه ى اين جمهورى هاى مستقل كنونى تشكيل و پايه گذارى خود را مديون انقلاب اكتبر هستند كه به امپراطورى تزارى و بردگى آنها پايان داد.

در قدیم در جنگ های تزاری ، معمولا این نیرو‌های قزاق سوار بر اسب با شمشیر‌های برهنه بودند که با حمله خود ترس و وحشت در میدان جنگ بر دل نیرو‌های مقابل می‌‌انداختند ، چون به غایت درجه جنگ جو بوده و وحشیانه و بیرحمانه می‌‌جنگیدند ، احتمالا در این جنگ اکراین این چچنی‌ها هستند که با هیبت مهیب خود این نقش را به عهده دارند ، کی‌ می‌خواد جلوی این‌ها را بگیرد ؟؟؟؟ این جنگ باید هر چه زود تر برای جلو گیری از کشت و کشتار پایان یابد ، با مسلح کردن مردم عادی توسط حکومت اکراین متاسفانه شاهد نبرد‌های تن به تن خواهیم بود که در این دنیای به اصطلاح مدرن نشان دهنده آن باز گشت تاریخی‌ به عصر سبعیت خواهیم بود که این سرمایه داری سفاک برای بشریت رقم زده :


شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین روز جمعه ۶ اسفند (۲۵ فوریه) با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تلفنی گفتگو کرد. شی جین پینگ از همتای روسی خود خواسته است، راه‌ حلی جامع برای حل بحران اوکراین از طریق مذاکره پیدا شود. رهبر چین تاکید کرد: »موضع اساسی چین مبنی بر احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورهاست و به اصول منشور سازمان ملل متحد پایبند خواهد بود.«

پرسش و پاسخ با پوتین

پرسش:
رئیس جمهوری تجاوزگرترین دولت جهان بودن
چه
حالی دارد؟

پاسخ:
نمی دانم.
من که رئیس جمهور امریکا نیستم


پوتین امریکا و داعش

پوتین
ایالات متحده امریکا
در ۴ روز عراق را اشغال کرده است
۶۰۰ هزار نفر را کشته است

و
ارتش عراق را از کار انداخته است
حالا
نمی توانند
گله ای از قاتلان و معتادان و بچه بازها
را
که خود را دولت اسلامی (داعش)
می نامند
از بین ببرند؟

گسترش ناتو از سال ۱۹۹۷

اطیابی
براى خوانندگان محترمى كه واقعن صلحجويند بايد تصريح كنم ارائه ى واقعياتى كه از سوى امپراطورى رسانه سال هاست سانسور مى شود، حمايت از اشغال نيست. جنگ دو طرف دارد و برخورد يكسويه تنها هيزم به آتش جنگ مى ريزد. اينجا مسئله امنيت جهانى مطرح است و همه ى ما به زمستانى اتمى نزديك مى شويم. اين جنگ اكنون آغاز نشده است. از ٢٠١٤ با كودتا و قدرت گرفتن باندهاى فاشيستى كه روس زبان ها را ويروس و جانور مى نامند با حمايت كامل امريكا، اروپا و ناتو در اوكراين شروع شد. بيش از ١٤٠٠٠ نفر در دنباس كشته شدند و ما صلح طلبان همه در خواب بوديم.
اين جنگ از ١٩٩٩ با پيوستن ١٢ كشور جديد به ناتو آغاز شد. اين جنگ از ٢٠٠٨ شروع شد با دعوت دو كشور همسايه روسيه، گرجستان و اوكراين به ناتو. اين جنگ با حمايت غرب و ناتو از جهادى ها و تروريست هاى چچن آغاز شد.
اين جنگ از ٢٠٠٧ شروع شد كه روسيه خواست از منافع ملى اش دفاع كند و نخواست فرمانبر و دست نشانده امريكا شود. اين جنگ از زمانى آغاز شد كه حاكمان و بخشى از مردم روسيه -كه پس از فروپاشى عاشق غرب بودند و امريكايى ها را به همه ساختارهاى حكومتشان راه دادند و حتى پوتين درخواست عضويت در ناتو كرد- متوجه شدند در همه اين سال ها خنجر از پشت خوردند، دروغ شنيدند و تا حد نژادپرستى ضدروسى تحقير و بى احترامى و دشنام شنيدند.
بايد به همه ى ما صلح طلبان صبح به خير گفت كه با هيپنوتيزم امپراطورى رسانه در خواب بوديم.
ما هيچ شناختى از روسيه و تحولات آن نداريم و فقط آنچه امپراطورى رسانه به خوردمان داده اند را "تكرار" مى كنيم. در روسيه بزرگترين حزب كمونيست اروپا و ديگر طيف چپ ها آزادانه فعاليت مى كنند. ده ها حزب فعاليت مى كنند و در پارلمان نماينده دارند. رسانه هاى بسيارى فعاليت مى كنند. رسانه هاى بين المللى روسيه به قدرى در جهان محبوب شده اند كه مورد سانسور و محدوديت دولت هاى غربى و امپراطورى رسانه هستند. رسانه روسيه امروز به زبان هاى انگليسى، فرانسوى، اسپانيايى و عربى (RT) تنها رسانه اى در غرب است كه به طيفى از ژورناليست ها و فعالين در غرب كه قربانى سانسور و اخراجند امكان فعاليت مستقل مى دهد.
بهتر است كه همه ى واقعيات را ببينيم و همه جوانب را ببينيم تا قربانى امپراطورى رسانه نشويم. كما اينكه با بالا رفتن قيمت ها، چندبرابر شدن قيمت گاز و برق قربانى هستيم. اينجا سودجويى عظيمى از سوى امريكا مطرح است كه قربانى اولش اروپا و مردم امريكايند. اينجا مقابله امريكا با دنياى چندقطبى مطرح است كه مهار تجاوزات امريكا و ناتو را در پى دارد كه به نفع همه مردم جهان است. با اين آگاهى ها مى بايست براى صلح بكوشيم.

«خروج آمریکا از افغانستان به شکست سیاسی-نظامی آمریکا در این کشور تبدیل شد، رفتار آمریکا در افغانستان آن هم پس از ٢٠ سال اعتماد و سرسپردگی مقامات بی ثبات این کشور در تحلیل های بسیاری به عنوان مدل جدید ایجاد هرج و مرج توسط آمریکا معرفی شد. بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند وضعیت افغانستان خاص است و نباید در حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا تردید داشت. اما امروز حادثه افغانستان در قلب اروپا و اوکراین بسیار تلخ تر تکرار شده است.
آمریکا بیش از یکماه پیش نیروها، دیپلمات ها و شهروندان خود را از اوکراین خارج کرده بود و تنها به اعلام بیانیه های سیاسی علیه روسیه و ارسال نمایشی چند دوش پرتاب به اوکراین بسنده کرد. تحریم کردن روسیه و ایران از سوی آمریکا نیاز چندانی به بهانه ندارد چراکه آمریکایی ها برای تحریم کردن مخالفین سیاسی خود دلیل نمیخواهند. اما امروز واقعیت های میدانی بسیار متفاوت شده و بار دیگر در فاصله کمتر از یک سال اثبات شد وعده ها و اعلام موضع های آمریکا چه در افغانستان و چه در اوکراین اعتباری ندارند.
شاید این نکته نیز مورد توجه قرار گیرد که هدف اصلی آمریکا ایجاد نقاط بحرانی و هرج و مرج است تا هزینه سیاست خارجی مخالفین خود را چند برابر کند. امروز چین، روسیه و ایران در این لیست آمریکا قرار دارند. ایجاد بحران با حضور و یا عدم حضور آمریکا یک راهبرد جدید است، که کشورهای عربی باید بیش از پیش به آن دقت کنند. ماجرای اوکراین و تایوان دیر یا زود به پایان می رسد، اما سرنوشت دیگر کشورهایی که به آمریکا و اتحادیه اروپا اعتماد کرده اند با سوالات بسیاری همراه خواهد بود.»


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر