۱۴۰۰ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۵۱۸)

Bild

 شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص  ۵۲)

بخش یازدهم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

  

۱

سپاهی، که عاصی شود با امیر

ورا تا توانی، به خدمت مگیر

معنی تحت اللفظی:

نظامیان عاصی با امرا

را

نباید به خدمت گرفت.

 

سؤال

 

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک طبقه حاکمه و (۱)

را

 به شکل دیالک تیک امیر و سپاهی بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک طبقه حاکمه و توده را به شکل دیالک تیک امیر و سپاهی بسط و تعمیم می دهد و از پادشاه می خواهد که از استخدام سپاهی

 که علیه پادشاه عصیان کرده است،

یعنی انسانی شخصیتمند و مستقلی بوده است،

خودداری کند.

 

برای سعدی،

سلسله مراتب فئودالی

امر مقدسی است.

 

اطاعت سپاهی از امیر،

همانقدر مقدس است،

که

 اطاعت بنده از بنده دار، رعیت از ارباب و انسان از خدا.

 

سپاهی، که عاصی با فرمانده خویش شده باشد،

یعنی استقلال اندیشه و عمل داشته باشد،

به نظر سعدی باید استخدام نشود.

 

در سرتاسر جامعه طبقاتی،

تا چشم کار می کند،

از معیار عینی و علمی خبری نیست،

اما آنجا که منافع طبقه حاکمه به نحوی از انحاء تهدید می شود، قوانین و مقررات و هنجارها و معیارها

مثل قارچ از زمین می رویند.

 

سؤال

 

سپاهی باید مطیع و فرمانبر باشد و اگر به منافع (۲) خود واقف باشد و تن به فرامین نمایندگان سیستم حاکم ندهد، باید بلافاصله اخراج شود و مادام العمر بیکار بماند.

 

جواب

 

سپاهی باید مطیع و فرمانبر باشد و اگر به منافع طبقاتی خود واقف شد و تن به فرامین نمایندگان سیستم حاکم نداد، باید بلافاصله اخراج شود و مادام العمر بیکار بماند.

 

معلم تربیت

را

دیگر رهنمودی در چنته نیست.

 

اگر هم اعتراضی بود، می تواند تئوری بنیاد را از توبره خاک گرفته بیرون کشد و سپاهی عاصی را بد بنیاد مادرزاد و طبیعی و خداداد معرفی کند و تربیت ناپذیری اش را نتیجه بگیرد و حتی حکم اعدامش را صادر کند و در گوشی حالی اش کند که اعدامش او را و دیگران را از شرش رها می سازد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر