آنتی فاشیست شهید هلند
میم حجری
۷۸۳۵
سنگ سخنگو
" خاطرات "، عموما در ذهن ماندگارند...
برخی از آن ها را باید صیقل داد و گوشه ای جای داد،
و
بعضی دیگر را می بایست هر چند وقت یکبار، هرس کرد!
این که می گویم:
" هرس کنیم"، به این دلیل است که خاطرات در تمام ذهن و روح ریشه می دوانند و نمی شود از بیخ و بن؛ آن ها را کند و دور انداخت!
ولی این که گاهی خار و خسی را که روح را
می خراشد، هرس کنیم؛ باعث می شود در جاریِ زندگی؛ راحت تر دوام
آورد ...
خانواده‌ی پاسکوال دوآرته
بگذارید روی مفاهیم و احکام این سخن حریف خم شویم:
۱
" خاطرات "، عموما در ذهن ماندگارند.
سگ سخن جو
حریف فرق تجربه و خاطره را نمی داند.
آنچه که در حافظه (در اعماق ذهن و ضمیر) ته نشین و تلنبار و انبار می شود و به قول حریف ماندگار است، نه خاطره
بلکه تجارب و انعکاسات اند که به طور آگاهانه و یا خودپو منعکس شده اند.
خاطره به کندن و یا کنده شدن انعکاسات ته نشین شده در اعماق ذهن و تداعی (یادآوری) آنها اطلاق می شود.
خاطره = احیای تجارب و انعکاسات سابق
۷۸۳۶
سنگ سخنگو
پرولتاریا کیست و چیست؟
پرولتاریا
طبقه اجتماعی مطلقا مدرنی است که با تشکیل فرماسیون اقتصادی سرمایه داری
در دیالک تیک کار و سرمایه
قوام می یابد.
فروش نیروی کار
معیار پرولتریت نیست.
از هزاران سال قبل
حتی در جوامع برده داری و فئودالی
عمله و چوپان و رختشو و غیره وجود داشته اند.
کسانی که نان سفره خود ر ا با کار فکری در می اورند،
روشنفکر نامیده می شوند و نه پرولتر
بعضی ها
خیال میکنند که هر ننه قمری جزو پرولتاریا ست.
پرولتاریا
انتی پود بورژوازی است و معمار جامعه سوسیالبستی و کمونیستی است.
پرولتاریا
سوبژکت طراز نوین تاریخ است.
پرولتاریا
سرکرده و رهبر توده های زحمتکش و روشنفکران خلقی است.
مارکسیسم ـ لنینیسم
ایده ئولوژی همین پرولتاریا ست.
۷۸۳۷
سنگ سخنگو
آره.
ایزابل از اعضای طبقات حاکمه است و نمی داند که دوستی در واویلای جامعه طبقاتی از چه قرار است.
توده حتی قادر به دوستی با خویشتن خویش نمی شود
چه رسد به دوستی با این و آن.
هر کارخانه و معدن و مزرعه کشتارگاهی است.
توده هر لحظه در خطر له شدن و یا تبه شدن است.
۷۸۳۸
سنگ سخنگو
اسلام برای گسترش تعالیم خود جنگ افروزی می کند.
رحیم
سگ سخن جو
این ظاهر قضیه است.
اسلام ایده ئولوژی است.
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.
اسلام هم ایده ئولوژی طبقات حاکمه (برده دار، فئودال، بورژوازی)
است
و
هم ایده ئولوژی برده ها، رعایا و دهاقین و پیشه وران
ایده ئولوژی واحدی مثلا اسلام و یا مسیحیت
هم می تواند به جنگ دعوت کند و هم به صلح.
تعیین کننده
نه ایده ئولوژی
بلکه
طبقات اجتماعی اند.
مثال:
جنگ همیشه به نفع طبقات حاکمه است
به قول نماینده طبقات حاکمه
جنگ نعمت الهی است.
اما توده های زحمتکش متنفر از این جنگ و طالب و طرفدار صلحند.
ضمنا
پشت آموزه های (تعالیم) اسلام منافع طبقات معینی کمین کرده است.
چون تیز بنگری همه تزویر می کنند.
آیه ها چه بسا به طرز متناقض تفسیر می شوند تا منافع طبقات اجتماعی متفاوت حفظ و یا پایمال شود:
بسته به منافع خود
گاهی آیه رزم برجسته می شود
گاهی ایه جنگ و کشتار و غارت
گاهی ایه صلح و مودت و مساعدت.
شعور
همیشه به ساز وجود می رقصد
شعور همیشه جانبدار است و نه بی طرف
حتی اگر مبتنی بر حقیقت مطلق باشد
۷۸۳۹
سنگ سخنگو
" خاطرات "، عموما در ذهن ماندگارند...
برخی از آن ها را باید صیقل داد و گوشه ای جای داد،
و
بعضی دیگر را می بایست هر چند وقت یکبار، هرس کرد!
حریف
سگ سخن جو
تجارب (و نه خاطرات)
بر خلاف تصور و توهم حریف
دیالک تیکی از زیبا و زشت اند.
در اعماق ذهن هر کس
هم
تجارب (منشاء خاطرات) مربوط به جنگ
وجود داردند
و
هم تجارب مربوط به جشن.
و بسته به شرایط
گاهی خاطرات تلخ احیا می شوند
و
گاهی خاطرات خوش و شیرین.
تعیین کننده کیفیت خاطرات
تجارب عینی اند
خاطره نویس تعیین کننده خاطرات نیست،
به خاطر آورنده و نگارنده خاطرات است
خاطره نویس
حتی خاطرات تلخ و شیرین را
چه بسا مانی پولیزه (دستکاری، تحریف) می کند.
منظور حریف از هرس (رهاسازی نهال خاطرات از علف هرز) همین است.
ولی خودش به کنه قضیه واقف نیست.
۷۸۴۰
سنگ سخنگو
آرامش
در رهائی از طوفان نیست
بلکه در تسلط برخود وآرام بودن درمیان طوفا نهاست
حریف
سگ سخن جو
خیلی ها
برای سر هم بندی کردن جملات قصار
به مثله کردن حقیقت عینی
خطر می کنند.
بدین طریق
جای روشنگری را خودفریبی و عوام فریبی می گیرد.
بدین طریق
خیلی ها
عالم عام و کل را ترک می گویند
و
در
خطه خاص و جزء
ترکتازی می کنند.
آرامش
چیست؟
۱
آرامش
حالتی پسیکولوژیکی است:
هم خروج از بحران و توفان و سیل و آتشفشان
به معنی کسب آرامش است
و
هم
تسلط بر اعصاب خود در واویلای بحران و توفان و سیل و آتشفشان.
۲
آرامش به معنی سکون و سکوت
اصولا در دیالک تیک حرکت و سکون
در
دیالک تیک سخن و سکوت
در
دیالک تیک آرامش و تشنج و تنش
وجود دارد.
یعنی
اقطاب دیالک تیکی
چه بسا
به یکدیگر تبدیل می شوند.
۷۸۴۱
سنگ سخنگو
چین آغوشش را برای طالبان باز کرد!
خلیلی
سگ سخن جو
چین
به تایوان چیانکایچک
گفته می شود
حتی در رسانه ها و مطبوعات امپریالیستی
جمهوری خلق چین
مصطلح است.
جمهوری خلق چین می رود که سرکرده جهان گردد.
یعنی در کلیه زمینه ها
تعیین کننده «استانداردها» و نرم ها و هنجارها شود.
من
آن
روز ام آرزو ست.
جمهوری خلق چین
بیش از یک میلیون طالبان دارد که باید سیویلیزه کند و می کند.
علیرغم اعتراض ها و هارت ها و پورت ها و تحریم ها و خط و نشان کشیدن ها.
طالبان ها و حزب الله و بخور حلال و نخور حرام ها
را
فقط دموکراسی های توده ای می توانند سیویلیزه کنند و نه دول امپریالیستی.
کار هر خر نیست خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد و پیر کهن
۷۸۴۲
سنگ سخنگو
رضا کیانیان
(توّابِ سیاسی عضو سازمان پیکار در دهه ۶۰)
متنی طنزآلود خطاب به قالیباف انتشار داده که خیلی‌ها... با ذوق زدگی آنرا بازنشر میکنند.
افرادی مثل او و محمدرضا شریفی و محسن مهمل‌باف و مسعود فراستی از جرگه توّابینِ روسیاهِ سینماگران و رسواتر از آن هستند که امروز خود را به عنوان مدافع حقوق مردم ایر ان جا بزنند.
امید سحر
سگ سخن جو
هی امید سحر
سربلند بیرون امدگان از زندان های شاه
مثلا عمویی و شلتوکی و حجری
حتی
توبه کردند.
تحت شکنجه های فاشیستی ـ فوندامنتالیستی سپاه سیاه جمکران
هر نفسکشی بر سر دو راهی
توبه و مرگ
قرار می گیرد
و
توبه کردن الکی و سطحی و کشکی
در هر صورت
بهتر از مرگ است.
شکنجه های وارده بر شلتوکی را پزشکیاری از قول خود او یادداشت و منتشر کرده است.
در نتیجه این شکنجه های وحشتناک
شلتوکی به کلکسیونی از امراض چه بسا ناشناخته مبتلا می شود
اگر خواستی خبر کن تا سخنان خود او را به پزشکیار برایت لینک کنیم
و بخوانی و کیف کنی و هارت و پورت نکنی.
آدم
آدم است
توبه کردن عیب نیست.
عیب توبه فرمایی است.
۷۸۴۳
سنگ سخنگو
آخر عادم هندسی
فضلفروشی گمنامان که معنی ندارد.
فضلفروشان که عمر خود را به ترجمه و تألیف دهها هزار صفحه اندیشه مارکسیستی بی مشتری
تلف نمی کنند.
فضلفروشان به افراد گیر می دهند تا افکار به حیات خود ادامه دهند.
هدف فضلفروشان خودنمایی برای کسب جاه و پست و مقام و نام است.
ضمنا
در مثل مناقشه نیست.
اتفاقا پزشکیاری که درد دل شلتوکی را منتشر کرده
از اعضای مجاهدین خلق
یعنی از همشیرگان همین پیکار مارکسیستی جنابعالی است.
نداشتن سواد
پیامدش نداشتن صداقت است.
چون
صداقت
یعنی کشف حقیقت و حراست از آن به هر قیمت است.
توانا بود هر که دانا بود
۷۸۴۴
سنگ سخنگو
خوب باشد.
مگر خودتان منافع دیگران را می بینید؟
حراست جمهوری خلق چین از منافع نیمی از بشریت که بد نیست.
مش مهین
۷۸۴۵
سنگ سخنگو
بیمه و بی شرمی و بی شعوری و شادی از در خیابان ماندن هموطن
۷۸۴۶
سنگ سخنگو
ولی جناب همه چیزدان!
گودرز را چه به شقایق؟
همه اینها چه ربطی به موضوع پست (افشای چهره منفور توابان جامعه سینمایی) دارد؟
جز یک نمایش توده ای ستیزی دیگر از جانب شما؟
امید سحر
سگ سخن جو
حقیقت چیست؟
حقیت موضوع چیست؟
حقیقت کجا ست؟
حقیقت
در عالم عام و کل است.
و
نه در خطه خاص و جزء.
می توان
حریفی را افشا کرد و رسوا کرد
ضمنا
حقیقت را ماستمالی کرد و عملا عوامفریبی کرد.
برای کشف حقیقت عینی
به
گذار از فرد به جامعه
گذار از خاص به عام
گذار از جزء به کل
لازم است.
این جوهر مارکسیسم ـ لنینیسم است.
همان کسی که کیان سینما را افشا میکند و خود را قهرمان شکنجه گاه ها قلمداد می کند
همان کسی است که دایرة المعارف روشنگری را توده ای ستیز جا می زند
و
منظورش از توده ای ستیز
نه
توده ستیز
بلکه حزب توده ستیز است
و
منظورش از ضدیت با حزب توده
انتقاد از سران و خران و خطاهای حزب توده است.
۷۸۴۷
سنگ سخنگو
هر شخصی که برای جبران خسارت کار می فروشد پرولتاریا است.
اگر کارخانه و کارخانه آسیاب پرولتاریا است ، پس معلم در مدرسه چیست؟
کشاورز شخم زدن مزارع چیست؟
کارمند کار در دفتر افسری چیست؟
بله ، به یک دلیل ، پرولتاریا ، که در کارخانه ها و کارخانه ها کار می فروشد ، انقلاب را رهبری و رهبری می کند.
می توانیم بگوییم طبقه ای که نیروی کار را در خارج از کارخانه ها و کارخانه ها با پول می فروشند ، حالت نیمه پرولتاریای واقعی با کارخانه ها و کارخانه ها است و در جایی که پرولتاریا مورد توجه قرار می گیرد ، محاسبه می شود.
حریف
سگ سخن جو
ممنون.
پرولتاریا و یا طبقه کارگر صنعتی
که
محدود به کارخانه نیست.
صنعت که فقط صنعت کارگاهی نیست.
کارگران ساختمانی، راه و راه اهن و کشاورزی و دامپروری و کشتی سازی و حمل و نقل و صید و جنگلبانی و چوب بری و پرستاری و غیره هم جزو پرولتاریا هستند.
که جز نیروهای کار خود کالایی و سرمایه ای نارند
حرف ما این است که فروش نیروی کار در دیگر فرماسیون های اقتصادی هم رواج داشته است
بی انکه آنها جزو پرولتاریا باشند.
مفهوم توده های زحمتکش را نباید با مفهوم پرولتاریا قاطی کنیم.
معلمین، مهندسین، اطبا، علما، فقها، شعرا، ادبا، اهل قلم و کارمندان و غیره
اولا طبقه اجتماعی نیستند
بلکه قشر اجتماعی اند.
یعنی تعلقات طبقاتی متفاوت و حتی متضاد دارند.
مثال:
شاعر میتواند هم متعلق به به طبقه سرمایه دار باشد و هم به طبقه کارگر
معلم اصولا مبلغ ایده ئولوژی طبقات حاکمه است
مدرسه نوعی تربیتگاه و زندان است و معلم نوعی مربی و زندانبان
۷۸۴۸
سنگ سخنگو
مگر ما نگفتیم که منظور شما حزب توده ستیزی است؟
توده ای ستیزی که معنی ندارد.
فرق هم نمی کند که منظور از توده ای چه باشد:
جزو سپاه توده بودن
باشد
و
یا عضو حزب توده بودن باشد.
ضمنا
ما شماها را اصلا توده ای نمی دانیم.
توده ای ها
به هر دو معنی
خفته در خاورانند.
آنهم بدون اینکه نگاه چپی حتی به اجامر افکنده باشند.
اجامر
هر کس را که توده ای به هر دو معنی بوده
کشته اند.
ما حتی یک نفر توده ای حزبی در تمام کاینات پیدا نکرده ایم
اگرچه عمری به دنبالش بوده ایم.
خر که نمی تواند توده ای باشد
۷۸۴۹
سنگ سخنگو
اولا
مفهوم نظام آخوندی
خرافه ـ مفهوم است.
نظام ج.ا.
کاپیتالیستی است.
سطل ننه ات طلب ها آن را عمدا نظام آخوندی جا می زنند تا عوامفریبی کنند.
شعار مرگ بر شاه و یا شیخ
هم
شعار خودفریبانه و عوامفریبانه ای است.
شاه و شیخ
تعیین کننده نیستند.
طبقات حاکمه
تعیین کننده اند که از جنس کنه و اجنه اند و با چشم غیر مسلح به تئوری مارکسیستی دیده نمی شوند
شاه و شیخ را می توان سرنگون کرد
کنه،
اما
طبقات حاکمه اند که کندن شان حتی خطرناک است.
ما باید مارکسیسم را به هر مشقتی هم که باشد بیاموزیم تا آدم شویم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر