۱۴۰۰ تیر ۱۸, جمعه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۵۳۰)

 

هانی شافت

آنتی فاشیست  شهید هلند

میم حجری


۷۲۰۶  

سنگ سخنگو

شکایت ملت بزرگ ایران از روحانی

 رئیس و نمایندگان محترم عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی

با سلام و احترام
ما امضاءکنندگان ذیل، بدین‌وسیله شکایت خود را از آقای حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم، به محضر شما تقدیم داشته و پیگیری مجلس انقلابی را تا حصول نتیجه و صدور قاطع حکم قضایی علیه وی، خواستاریم.
مختصراً موارد اتهامی متهم به شرح ذیل است:

1. افزایش تعمدی نرخ ارز و بی‌ارزش کردن پول ملی و نابودی سرمایه‌های مردم
2. نابودی اشتغال و تولید با تقویت واردات و قاچاق و عدم حمایت از تولید داخلی
3. بکارگیری عوامل جاسوس دشمن و دارای تابعیت دوگانه در سمت‌های کلیدی دولت و نیز زمینه‌سازی برای افزایش مرگ‌ومیر ناشی از کرونا از طریق ممانعت از ترویج طب سنتی-ایرانی و تبعیت بی‌چون‌وچرا از WHO و همچنین اصرار بر واردات واکسن‌های مشکوک خارجی
4. همکاری با تحریم‌کنندگان ملت از طریق اجرای غیرقانونی قراردادهای استعماری پالرمو و سی‌اف‌تی و افشای راه‌های دور زدن تحریم‌ها و عدم استقبال از پیشنهادات کشورهای دوست جهت خلاصی کشور از حاکمیت دلار
5. فریب ملت در خصوص لغو قطعی تمام تحریم‌ها و انعقاد قرارداد خسارت بار برجام و نابودی صنعت هسته ای کشور و همچنین عدم انجام وعده‌های اقتصادی انتخاباتی
6. تخریب بنیان خانواده‌ها، توسعه‌ی قمار، قتل، سرقت، انحرافات جنسی، بیماری‌های روحی روانی، و بسیاری مفاسد و فجایع دیگر بواسطه‌ی توسعه‌ی تسلط اجانب بر فضای سایبری کشور و عدم برگزاری منظم جلسات شورای‌عالی فضای مجازی و عدم راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات علیرغم تصریح در قوانین و دستورات مکرر رهبر انقلاب
7. نابودی دامداری و کشاورزی کشور با افزایش نرخ نهاده‌های کشاورزی و دامی و عدم حمایت مؤثر قانونی از کشاورزان و دامداران
8. وارد کردن خسارات هزاران میلیاردی به کشور با انتصاب بیژن زنگنه وزیر نفت و پشتیبانی کامل اقدامات خائنانه‌ی وی
9. حراج خزائن میلیاردی ارزی و طلای کشور
10. افزایش سرسام‌آور اجاره‌بها و قیمت مسکن از طریق عدم تسهیل ساخت مسکن جدید در کشور و کارشکنی در مسیر اجرای قانون اخذ مالیات بر مسکن خالی
11. خیانت به اعتماد مردم به دولت با کشاندن ایشان به بورس و کاهش ارزش دستوری سهام و نابودی سرمایه‌های مردم
12. حمایت از واگذاری سرمایه‌های ملی و شرکت‌های بزرگ به ثمن بخس به وابستگان حزبی و جناحی خود به‌نام خصوصی‌سازی
13.

13. ارسال مکرر پالس ضعف کشور به دشمن و هتک حیثیت ملی با گدایی مکرر و مذاکرات بی‌فایده با دشمن
14. عدم افزایش یارانه‌ی نقدی از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی که قانوناً باید به حساب مردم واریز گردد
15. ایجاد فتنه‌ی بنزینی در کشور و ایراد بیش از 20 هزار میلیارد تومان خسارت مالی و کشته شدن بیش از 200 نفر از هم وطنان در آن فتنه
16. ممانعت از گرفتن انتقام سخت از دشمن و ایجاد مخاطرات نظامی و امنیتی برای ملت و کشور از طریق امنیت بخشی به متجاوزین
17. فشار جهت انجام بازجویی جاسوسان بین‌المللی از دانشمندان کشور و زمینه‌سازی جهت شناسایی و ترور آنها
18. ایجاد حساب بانکی خاص رئیس جمهور و واریز بخشی از درآمد فروش فرآورده‌های نفتی به آن به‌جای خزانه‌ی کل کشور
بدیهی‌ست که لایحه‌ی شکوائیه تفصیلی نیز به پیوست محضرتان تقدیم می‌گردد.
رونوشت:
- معاونت بازرسی دفتر مقام معظم رهبری
- مراجع معظم تقلید
- رئیس قوه قضائیه
- دادستان کل کشور
- رئیس سازمان بازرسی کل کشور
- رئیس دیوان عالی کشور
- هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی
- رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
تا به حال 330,129 نفر این نامه را امضا کرده اند.


۷۲۰۷  

سنگ سخنگو

این «شعر»
یا
از قیصر امین پور نیست
و
یا
قیصر امین پور
اصلا شاعر نیست.

برای اینکه این «شعر»
اصلا شعر نیست.
چون مملو از ایرادات رنگارنگ است:

گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود

(خوب که با «که» همقافیه نیست.)

گاهی بساط عیش خودش جور میشود
گاهی دگر تهیه بدستور میشود

گه جور میشود خود آن بی مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور میشود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود

(اجابت که با «تو» همقافیه نیست.)

گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود

(مصراع اول به لحاظ وزن با مضراع دوم ناسازگار است و ضمنا یار که با «تو» همقافیه نیست.)

گاهی برای خنده دلم تنگ میشود
گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود

گاهی تمام آبی این آسمان ما
یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود

(مگر سیاهی رنگ نیست. سیاهی مادر همه رنگ ها ست.)

گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود
از هرچه زندگیست دلت سیر میشود

گویی به خواب بود جوانی مان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود

کاری ندارم کجایی چه میکنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود

(این دو ییت شعر با کل شعر منافات دارد.
شاعر از مرحله پرت گشته و به صحرای کربلا زده است)


۷۲۰۸  

سنگ سخنگو

انفجار لوله گاز زیر دریایی در خلیج مکزیک

با وجود این اتفاقات هشداردهنده و پی‌درپی،
کمپانی‌های نفتی
همچنان در خطرناک‌ترین شرایط ممکن
به دنبال منابع سوخت فسیلی هستند
و هر از چندگاهی فاجعه‌های زیست محیطی از این دست
به وجود می‌آورند.
حریف


سگ سخن جو

 

کسی که از این حرف ها می زند
از تاریخ توسعه علم و فن و فرهنگ بشری
بی خبر است.

کسی نمی داند که اینهمه وسیله حمل و نقل و اغذیه و دارو چگونه تولید می شود.
اینهمه امکانات پزشکی و کشاورزی و صنعتی و غیره چه سیر و سرگذشتی داشته اند.
روزی رود راین در آلمان
در اثر انفجاری در کارخانه شیمی
به گورستان میلیاردها ماهی و خرچنگ و غیره تبدیل می شود و کارخانه به خرابات شام.
ای بسا جراحان که برای پیدا کردن داروی بیهوشی
شیشه کلروفیل را بسان بطری ودکا سرمی کشند و بیهوش می شوند.
برای سنتز هر ماده شیمیایی
گروهی از دانشمندان سال ها جان می کنند و چه بسا خطر مرگ را به جان می خرند.

۷۲۰۹  

سنگ سخنگو

ممنون. لیلی. 

خر، خر نیست. 

خود ما عمری خر بوده ایم. 

از خریت مرده ایم سگ گشته ایم

۷۲۱۰  

سنگ سخنگو

نه.
یاشار شناس نئی جان سگ خطا اینجا ست.
 به نظر ما
نظرات استالین درست تر بوده اند تا نظرات تروتسکی.
 استالینیسم هم ربطی به استالین ندارد
به همان سان که تروتسکیسم ربطی به تروتسکی ندارد.

حتی مارکسیسم ـ لننیسم ربطی به کلاسیک ها ندارد.
استالینیسم و تروتسکیسم
جریانات ضد کمونیستی بین المللی اند
برای خودشان بین الملل دارند
طویله اند
و
خرپروری پیشه کرده اند.

۷۲۱۱  

سنگ سخنگو

چشم فقط یکی از ارگان های حسی آدمیان است.
 ارگان تفکر نه ذهن و ضمیر بلکه مغز است

۷۲۱۲  

سنگ سخنگو

اگر لازم نداریم برای چه بخریم و دور بیندازیم.
 اگر قصد کمک به زحمتکشان را داریم هزاران راه و طرز و طریق برای حمایت هست

۷۲۱۳  

سنگ سخنگو

ایران یک کشور قدیمی با سنت های خاص و همراه با افتخارات گوناگون است
بیاموزیم از کوروش کبیر که یک فرد طرفدار اصلاحات بود
پدر تفکر ملی جامعه ما کوروش است و هیچ کس دیگری نیست
همچنان که پدر سازندگی جامعه ما هم داریوش کبیر است نه شخص دیگری
بیاموزیم از آنها ، از آنها الهام بگیریم و به سمت جلو گام برداریم
محمد اقتداری


سگ سخن جو

 

اولا
ایران شده عیران
مهدی بیا
مهری برو.
ثانیا
لامصب
تو که عقب مانده تر از آخوندها هستی.
آخوندها
می خواهند که ایران را به صدر اسلام برگردانند.
تو
اما می خواهی به صدر کوروش و داریوش برگردانی.
یعنی به هزار سال قبل از صدر اسلام.
وای اگر از پی امروز بود
فردایی
اگر امثال تو سوارمان شوند
چه خاکی به سر کنیم؟

گوگوشیسم که مدرن تر و مترقی تر از فوندامنتالیسم اسلامی و فوندامنتالیسم کوروشیستی است.
لامصب
علم که نداری
عقلت کجا ست؟

۷۲۱۴  

سنگ سخنگو

مگر اینجا کلاس اکابر است؟
رسول


سگ سخن جو

 

نه.
ولی کلاس اکابر
چه عیبی دارد؟
کلاس اکابر
که
بدتر از نشستن پای منبر سیدعلی نیست.
ضمنا
همه اش که نباید هفت تیر کشید و شقیقه همنوع را به گلوله بست.
هماندیشی
هم
میتواند طرز و طریق همزیستی باشد.

علاوه بر این
توانا بود هر که دانا بود.

به قول امیر المؤمنین
من نوکر کسی ام که به من چیزی بیاموزد.
رسول نوکر کیست؟


۷۲۱۵  

سنگ سخنگو

اگر فرهنگ یک خانه باشد، زبان کلید در ورودی و تمام اتاق‌های آن است.
(خالد حسینی، نویسندۀ افغانستانی- آمریکایی)


سگ سخن جو

 

زبان در جهان ای خردمند چیست؟

زبان وسیله ای برای تبیین اندیشه است.
وسیله بد نیست.
ولی به تنهایی کافی نیست.
کسی که توان تفکر ندارد
مثل کسی است که تنور دارد
ولی آرد و آب و نمک برای نان ندارد.
توانا بود هر که دانا بود

۷۲۱۶  

سنگ سخنگو

فکر چیست؟ 

مثالی بزنید تا ببینیم که چگونه فکر تشکیل می یابد و علافی با افکار مردم بازی می کند.

۷۲۱۷  

سنگ سخنگو

اگر این متن پی دی اف نبود می شد نظرات فرنگیس را مورد تأمل قرار داد. معلمان کیانند و محتوای کتب درسی در راستای منافع کدام طبقه اجتماعی است؟

۷۲۱۸  

سنگ سخنگو

 
اکولالیا
(علامت اصلی بیماری اکولالیا تکرار جملات و صداهایی است که شنیده می شوند، مثلاً، کودک مبتلا به اکولالیا سؤال را به جای جواب تکرار می کند.
علائم دیگر اکولالیا ممکن است شامل ناامیدی در حین مکالمه، افسردگی و سکوت باشد
از طرفی یک بیمار مبتلا به اوتیسم نیز بصورت غیر طبیعی ممکن است وقتی از او سوالی پرسیده می شود،خشمگین گردد.)
نادر نادرپور

امشب ، گرسنگان زمین ، قرص ماه را
از سفره‌ی سخاوت دریا ربوده‌اند

اما ، نسیم مست
در لحظه‌ی تکاندن این سفره‌ی فراخ
تصویر تابناک هزاران ستاره را
چون خرده‌های نان
بر ماهیان خرد و کلان هدیه کرده است
وینان نسیم را به کرامت ستوده‌اند.

امشب ، در امتداد افق‌ها و موج‌ها
شهر ایستاده است
و شب از روی دوش او لغزیده بر زمین

وینک که پلک پنجره ها باز می شود
گویی که گربه های سیاه از درون چاه
چشمان کهربایی خود را گشوده اند

امشب ، خدای خاک به تقلید کهکشان
شهری پر از ستاره پدیدار کرده است
وز معجزات او ست که صد آسمان خراش
در تیرگی ، به سرعت فریاد رسته اند
تا مژده آورند به شهر از طلوع ماه

این یک ،
بسان لانه ی زنبور انگبین
آن یک
به شکل
جعبه ی شطرنج آبنوس
وان دیگری
به گونه ی یخچال خانگی
در باز کرده اند بر آفاق شامگاه
وز خانه های روشن و تاریک هر کدام
چون دزد تازه کار
با حیرت و هراس گذر می کند نگاه

بیننده از دریچه ی این قلعه های شوم

گر بنگرد به اوج
احساس می کند که همان لحظه ،
آسمان
در می رباید از سر حیران او ، کلاه

گر بنگرد به زیر
پی می برد که پیکر ناچیز آدمی
میخی است نیمه کوفته در پرتو چراغ
بر سینه ی صلیب درخشان چار راه

ور بنگرد به دور
نخل بلند ساحل دریا ، به چشم وی
طفل برهنه ای است که در بستر حریر
کابوس
دیده است و به شب می برد پناه

اینجا :
غرور آدمی و قامت درخت
در پیشگاه منزلت آسمان خراش
رو می‌نهد از سر خجلت به کوتهی

اینجا :
صدای پای طلا می رود به عرش
تا آفتاب را برهاند ز گمرهی

اینجا:
در سرای دل
از پشت بسته است
وز رمز قفل او نتوان یافت آگهی

اینجا :
به جای نعره ی مستان کوچه گرد
شیون توان شنید ز باد شبانگهی

اینجا:
به رغم خلوت دریا و آسمان
شهر از صدا
پر است
ولی از سخن
تهی

من ، در غیاب ماه ، بر این ساحل غریب
مستانه پا نهاده و هشیار مانده ام

شادم که چون مناره ی دریا ، تمام شب
فانوس سرخ ( یا دل خون خویش ) را
در چنگ خود فشرده و بیدار مانده‌ام

پایان

۷۲۱۹  

سنگ سخنگو

بهانه‎جویی احمقانه برای شکستن حتا همین قلم‎های ترس‎خورده‌ی الکن.
با کشتن و زدن و بستن.
آقایان قلم را تنها در حد تأیید "فرمایشات" آزاد می‎خواهند.
پول و شهرت و کام و مقام، همه به این شرط:
اخته‎باش و در دهلیز حرمسرای ما باش!
ایران امروز را در زندان باید شناخت.
«به‌آذین»
یادداشت‌های زندان


سگ سخن جو

 

شناخت ایران
آنهم در زندان؟

این به چه معنی است؟
این نشانه فقر فلسفی شرم انگیزی است
که دور از ما باد.

مارکسیسم را برای شناخت همه چیز هستی آفریده اند.
بدون فراگیری مفاهیم مارکسیستی
و
بدون تمرین و تعلیم و تعلم فوت و فن کاربست این مفاهیم
باید هم به همین روز افتاد.

مسئله ای در کل هستی وجود ندارد
که بدون مفاهیم مارکسیستی
بتوان حلش کرد.
فرق هم نمی کند که ان مسئله به کدام عرصه هستی لایتناهی مربوط باشد.
یا
فراگیری مارکسیسم
و
یا
غوطه زدن در منجلاب بدبختی

۷۲۲۰  

سنگ سخنگو

ولفگانگ فریتس هاوگ از جامعه شناسان رویزیونست المان است


۷۲۲۱  

سنگ سخنگو


فرازی از “زنان در جامعه”

 نوشتهٔ الکساندرا کولنتای 

 ترجمهٔ اصغر مهدی زادگان
- اخلاق طبقه کارگر با وجود خوشبختی فردی و خانوادگی، شرکت زن در زندگی بیرون از دیوارهای خانه را لازم می‌شمرد.
- زنِ وابسته به خانه، منافع خانوادگی را در درجهٔ اول اهمیت می‌داند.
- ایدهٔ تملک یک فرد توسط یک فرد دیگر، تبعیت و عدم تساوی اعضای یک طبقه با اصل گوهر طبقه کارگر؛ یعنی اصل دوستی مخالف است.
- قوانین اخلاق جنسی که بر وظایف بنیادی طبقه پیشرو منطبق یافته می‌تواند تبدیل به ابزارهای نیرومندی برای استحکام موقعیت مبارزه طبقاتی این طبقه شود.
- جامعهٔ طبقاتی جهان معاصر حتی فحشاء را که مورد تحقیر عموم است، به دو طبقهٔ مجزا تقسیم می‌کند: کیفیت عالی، یعنی فواحش مرفه منحصر به بورژوازی به او خدمت کرده و در صمیمیت با او زندگی می‌کند و تا اندازه‌ای هم در امتیازات اجتماعی‌اش شریک می‌شود؛ و کیفیت پستِ فواحش فقیر یعنی گوشت و پوست طبقه کارگر و روستائیان فقیر، تحقیر رنج زندگی را تا ته پیالهٔ بندگی می‌نوشند. - مسئلهٔ از بین بردن فحشاء؛ یعنی سلامت بخشیدن به روابط زن و مرد، یکی از مشکلات طبقه کارگر است؛ مشکلی که به نحو عمیق و غیرقابل حلی با شرایط کار و تولید او در هم آمیخته است.
- اگر برای سایر طبقه‌ها وقشرها حل مشکل ازدواج؛ و در نتیجه فحشاء فقط دلایل اخلاقی و روانی دارد، برای طبقهٔ کارگر یکی از مسائل اساسی زندگی و عناصر تعیین کنندهٔ آینده است.
- زنْ نه مدیون راه‌حل‌های تصنعی طرفداران حقوق زنان؛ بلکه مرهون طبقه پیشرو و کارگر است (که برای تغییر روابط اقتصادی و اجتماعی مبارزه می‌کند).
- جامعهٔ نوین کمونیستی با از بین بردن ضرورت‌های مادی موجد فحشاء؛ در قلمرو روابط اقتصادی، وجود این بیماری جنسی و اجتماعی را به حداقل کاهش می‌دهد.
********************
الکساندرا میخائیلوونا کولونتای )

 (زادهٔ ۱۸۷۲ - درگذشته به سال ۱۹۵۲) انقلابی بلشویک، مبارز حقوق زنان و سیاستمدار شوروی و عضو کابینه دولتی بود که بعدها به اولین سفیر زن در جهان بدل گشت.


۷۲۲۲  

سنگ سخنگو

مارکس و انگلس
کمترین تفاوتی با حسن و حسین نداشته اند.
رابطه آنها هم فرقی با رابطه حسن و حسین نداشته است.
آندو هماندیش بوده اند و مکمل یکدیگر.
حسن و حسین هم می توانند هماندیشی پیشه کنند و مکمل یکدیگر باشند
همه تضادهایی که حسن و حسین با هم دارند
مارکس و انگلس هم با هم داشته اند.
افراد اصلا مهم نیستند.
افکار مهم اند:
چه افکار علمی و انقلابی
و
چه افکار خرافی و ارتجاعی.

افکارند که می مانند و
به طور مثبت و یا منفی
مؤثر می افتند.
افراد دیر یا زود می میرند.
به قول حریفی:
که کار ادمی باقی است
ار جسمش فنا گردد.


کار چیست؟
کار = افکار مادیت یافته
هماندیشی هم نوعی کار است.
کار فکری است.

۷۲۲۳  

سنگ سخنگو

در ایران از نیروی باد هم می شد
برای تولید برق استفاده کرد.
تراختور اتمی بدبختی ها متنوع در پی دارد.


۷۲۲۴  

سنگ سخنگو

برتراند راسل گفت:
سطح سواد افراد ربطی به شعورشان ندارد
می توان گفت که دانش و تخصّص داشتن از هیولا شدن آدمها جلوگیری نمی کند.


سگ سخن جو

 

حضرت راسل
شعور چیست؟
سواد مگر جزو شعور نیست.
هیولا دیگر چه صیغه ای است؟
فاشیسم چیست؟

فاشیسم = تهاجم بورژوازی هار در حال نزع بر پرولتاریای انقلابی
حقیقت در اجزاء نیست
در کل است.
حقیقت در خاص نیست
در عام است.
ترفند طبقات حاکمه
عمده کردن این جزء و آن چزء برای ماستمالی کل و استتار حقیقت است.

فوندامنتالیسم اسلامی = تهاجم اشرافیت فئودالی و روحانی هار در حال نزع
هم
بر بورژوازی مدرن وهم بر پرولتاریای انقلابی = نه شرقی نه غربی



۷۲۲۵  

سنگ سخنگو

من تا کنون همراه فقرا بوده ام.
به همین دلیل
با اغنیا همان رفتار را دارم که با مقصرین باید داشت.
چه گوارا


سگ سخن جو

 

این اگر نشانه ساده لوحی نیست
نشانه چیست؟
تضاد اساسی جامعه نه تضاد بین فقیر و غنی
بلکه تضاد بین طبقات اجتماعی است.
تضاد برده و فئودال با برده دار است
تضاد رعیت و بورژوازی با اشراف فئودال و روحانی است.
تضاد طبقه کارگر با بورژوازی است.
ای بسا فقرا که جزو اجامر فاشیسم و فوندامنتالیسم اند.
لومپن پرولتاریا ستون فقرات فاشیسم و فوندامنتالیسم را تشکیل داده است.

۷۲۲۶  

سنگ سخنگو

ایراد اصلی این افشاگری
در بی اعتنایی به خاستگاه طبقاتی این افراد است.
خیلی از ساده لوحان
با دیدن ریخت و قیافه این اجامر
خیال می کنند که اینها رعیت زاده و کارگر زاده اند

۷۲۲۷  

سنگ سخنگو

آره.
ای عوامفریبان .
طوله (طویله) از پای بست ویران است.
خواجه در فکر نقش اسلام است


۷۲۲۸  

سنگ سخنگو

دولت چین یک دولت فردی دیکتاتوری حزبی است که مثل حکومت پهلوی حزب رستاخیز دست ساز وشخص اول مملکت حرف اول تا آخر را میزند
مجید آذری


سگ سخن جو

 

آره.
دولت ج. خ. چین
مثل هر دولت دیگر
فرمی از دیکتاتوری طبقات اجتماعی معینی بر طبقات اجتماعی معین دیگر است.

دول امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی هم فرم هایی از دیکتاتوری بورژوازی و یا اتحادی از بورزوازی و اشراف فئودال بر توده مردم (کارگران، پیشه وران، دهقانان، روشنفکران و زنان) است

دولت جمهوری خلق چین
دولت متحد طبقه دهقانان و طبقه کارگر و روشنفکران توده ای و زنان است.
دولت ج. خ. چین
فرمی از دیکتاتوری پرولتاریا ست
یعنی دولت گذار است:
دولت گذار از جامعه ای نیمه مستعمره ـ نیمه فئودال ـ نیمه برده دار
به جامعه ای مستقل و سوسیالیستی است.
برای گذار از فئودالیسم به سوسیالیسم اما گذر از کاپیتالیسم (نظام جامعتی سرمایه داری) الزامی است.

در روند این گذار
حزب کمونیست ج. خ. چین
مجبور به انجام وظایف تاریخی بورژوازی است:
نقد و نفی و حذف مناسبات جامعتی برده داری، فئودالی از سویی و میراث استعمار امپریالیستی (ژاپنی، انگلیسی، روسی ، فرانسوی و غیره) از سوی دیگر است.
هنوز بخش چشمگیری از خاک ج. خ. چین در دست امپریالیسم است.
یکی از دلایل اختلافات ح. ک. چین با شوروی همین بود.
وظیفه بورژوایی دیگر حزب ک. چین
تشکیل ملت چین است.
فئودالیسم
کشورها را به اقالیم فئودالی پراکنده مبدل می سازد و به طرز ملوک الطوایفی اداره می کند.
وظیفه تاریخی بورژوازی انقلابی تشکیل دولت واحد و از بین بردن خانخانی و تشتت و هرج و مرج و خر تو خر است.
بورژوازی
اما دیگر نه انقلابی است و نه قادر به انجام وظایف تاریخی خویش است.
بورژوازی
متحد برده داران و اربابان فئودال و روحانی است
به همین دلیل
در
اتحاد شوروی و ویتنام و کوبا و کره و چین و غیره
انجام وظایف تاریخی بورژوازی
به عهده احزاب کمونیست (اتحاد طبقه کارگر و دهقانان و پیشه وران و غیره) افتاده است.
سیویلیزاسیون (تربیت ملی و علمی و فنی و صنعتی و مدنی) اقوام فئودال زده عقب مانده، ضمن اشاعه شعور ملی برای تشکیل ملت بزرگ چین
یکی از این وظایف بورژوایی است.

انتقاد ریاکارانه امپریالیسم و فاشیسم (پان ترکیسم) و غیره از ج. خ. چین
از همین تربیت اقوام عقب مانده نیمه وحشی اویغور و غیره است که بودایی و مسلمان اند.
خود عردوغان که قتل عام خلق ارمنی و کرد را توجیه و بی شرمانه اجرا می کند
شده مثل مش مجید آذری
منتقد ج. خ. چین.
به همین دلیل
مش مجید
حکومت خلقی و انقلابی تحت رهبری حزب ک. چین
را
با
«حکومت پهلوی تحت رهبری حزب رستاخیز»
یکسان می شمارد.
انگار فاشیسم و فوندامنتالیسم و شووینیسم خونریز و بی رحم حاکم بر ترکیه و جمکران
دموکراسی به تمام معنا ست.
سقوط وحشت انگیز و شرم انگیز جامعه ایران
را در سقوط آذری ها بهتر از همه خلق ها می توان دید.
خطه پیشه وری ها و ابراهیمی ها شده کنام پان ترکیسم کور و کر و خر.

۷۲۲۹  

سنگ سخنگو

ابوالحسن

طرف میره جهنم اونجا بهش میگن:
۵۳/ ۴۸۳
رکعت نماز بدهکاری

میگه :
اون ۴۸۳ رکعتش قبول
اما اون ممیز ۵۳ دیگه چیه اخه؟

میگن:
اون به خاطر تانژانت زاویه انحراف از قبله است که داشتی


۷۲۳۰  

سنگ سخنگو

لا تخف من الأرتباط بـ إمرأه عنيدة وقوية ، ربما يأتي يومًا تكون هي جيشك الوحيد.
تشي جيفارا


سگ سخن جو

 

 از پیوند با زنی مقاوم و قوی هراس مدار.
شاید روزی
همان زن
تنها ارتش تو باشد.
چه گوارا

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر