۱۴۰۰ تیر ۳۱, پنجشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۵۴۶)

 Hannie wordt herbegraven 

 
تشییع جنازه هانی شافت

آنتی فاشیست  شهید هلند

میم حجری


۷۵۶۸   

سنگ سخنگو

اثر ادبی و هنری چه نسبتی با سیاست دارند؟
فرج سرکوهی


سگ سخن جو

 

متد تحلیل مبتنی بر مصاحبه
فقط به درد عوامفریبی می خورد.

اگر فرج سرکوهی
نظراتش را منتشر می کرد
می شد
مورد تحلیل قرار داد.
تحلیل مصاحبه انرژی عظیمی می طلبد.

هنر چیست؟

۱
هنر فرم معیوبی از شناخت و شعور است.
هنر شاید اولین فرم شناخت و شعور باشد
شاید
حتی
قبل از کسب توان تفکر تشکیل شده باشد.

۲
هنر
یکی از عاصر روبنای ایده ئولوژیکی است

از این لحاظ
فرقی با سیاست، قضاوت، اخلاق و مذهب ندارد.

تعیین کننده در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
زیربنای اقتصادی (حاکمیت، طبقه حاکمه، مناسبات تولیدی) است.
همه عناصر روبنای ایده ئولوژیکی
به ساز زیربنای اقتصادی می رقصند.

هر شعری
شعاری است و حامی منافع طبقه اجتماعی معینی است
هر فیلمی، هر نقاشی ئی، هر تندیسی، هر ترانه ای هم به همین سان.
به همین دلیل
آثار هنری
باید تحلیل دیالک تیکی ـ ماتریالیستی شوند.

فرج سرکوهی و ۹۹ درصد روشنفکران جهان
از گنجینه مفهومی مارکسیسم بی خبرند
و تحلیل واره های شان از آثار هنری
عوامفریبانه است


۷۵۶۹   

سنگ سخنگو

ملتِ بی سواد ، زاده نمی شود
ساخته می شود ... !
بی سوادیِ حقیقی ، ربطی
به معلومات و تحصیلات ندارد !
بی سوادی یعنی ؛ شبکه ی
محبوبِ اجتماعی را که باز می کنی ؛
تمامِ صفحات ، پر باشد از
روزمرگیِ آدم معروف ها ،
مسخره بازیِ معروف نماها ،
قضاوت هایِ بی سر و ته ،
و توهین هایِ شرم آور ... !
نه از مطالبِ آموزشی خبری باشد ،
نه از چهار کلام حرفِ حساب ... !
بی سوادی یعنی ؛ تویِ صفحه
و روی پروفایلت بنویسی ؛
به بهشت نمی روم اگر مادرم آن جا نباشد
و کمی آن طرف تر ، مادرت
از بی توجهی ات بغض کرده باشد
بی سوادی یعنی ؛ مسیرِ تمامِ لباس فروشی و
آرایشگاه هایِ شهر را از حفظ باشی ،
اما حتی یک بار هم گذرت به
کتابفروشی نیفتاده باشد ...
این بی سوادیِ مدرن ؛
دارد فرهنگمان را از ریشه می خشکانَد...

سگ سخن جو

 

 

ایرادات این مزخرفات کدامند؟


۷۵۷۰   

سنگ سخنگو

آره.
اگر فقط رئیسی
قاتل می بود
پیشنهاد فراهانیان ارزش می داشت.

همه اعضای طبقه حاکمه جانی اند.
فرق لیدی مکبث با هر کس این است که لیدی خون را در دستان خونریز خود می بیند و جنون می گیرد.
اعضای سفارت های ج. ا. حتی
قاتلین تمامعیارند.
چه رسد به سران و سرداران و مزدورانش

۷۵۷۱   

سنگ سخنگو

شبحی بر فراز ایران در پرواز است، و همگان می دانند که جز با برقراری سوسیالیسم دموکراتیک و برقراری آزادی و عدالت اجتماعی (حالا نامش را هرچه می‌خواهید بگذارید) که تنها راه ممکن است، آینده‌ای محقق نخواهد شد.
شاعر


سگ سخن جو

 

شبح چیست؟
وقتی کلاسیک های مارکسیسم از سیطره شبح کمونیسم بر فضای اروپا سخن می گویند،
منظورشان چیست؟

جواب این سؤال در مانیفست حزب کمونیستی داده شده است.
شبح کمونیسم در دل طبقات اجتماعی انگل
هراس می افکند.
خواب راحت از دیده شان می رباید.

چنین شبحی روزی بر فضای ایران سیطره داشت.
ثریا در خاطراتش نوشته است:
شبها ناگهان از خواب می پریدیم
از وحشت کمونیسم.

شبح کمونیسم دیری است که کم و نیست شده است
هراس مندان
توده های گرسنه و آواره اند
و
نه ستمگران و غارتگران.
حالا اسمش را هر چه می خواهی بگذار.


۷۵۷۲   

سنگ سخنگو

ایرانیون یا باید فوت و فن هماندیشی را فراگیرند و یا باید درجا بزنند و به عوامفریبی ادامه دهند.
پیش شرط حاصلخیزی بحث
پیگیری در بحث است.

چرا زیر همان کامنت جواب نمی دهید تا به جواب تان متقابلا جواب داده شود
و به کشف حقیقت مدد رسانده شود؟

این ادعای شما به چه معنی است:
در جمهوری اسلامی٬
اولاً خشک آبی های سراسری٬ پیش و بیش از هرچیز ناشی از عدم اتخاذ تدابیر لازم توسط این رژیم است؟


این اولا به معنی ناسیونالیزاسیون (ملی کردن) مسئله خشکسالی است.
همین چندی پیش
استرالیا دچار خشکسالی و آتش سوزی های فراگیر گشت و بیش از یک میلیارد جانور جزغاله شد.

این ثانیا بدان معنی است که دولت جنقوری قادر به حل معضل خشکسالی و یا سیل و ویرانی است:
اگر اجامر جنقوری «تدبیر کنند، حل مسائل آسان است.»

 
پاندمی را در نظر بگیرید:
هنوز هم که هنوز است
پیشرفته ترین کشورهای امپریالیستی از عهده حل آن برنیامده اند و یک و نیم میلیون نفر جان باخته اند.

همین سیل در همین هفته در پیشرفته ترین کشور اروپا
آلمان
صدماتی وارد آورده که برای رفع شان میلیاردها دلار و دهه ها بازسازی لازم خواهد بود.

«برنامه ریزی دراز مدت» کار هر طبقه حاکمه در هر مناسبات تولیدی دلبخواهی نیست.
پیش شرط پلان بندی برقراری مناسبات تولیدی سوسیالیستی است
هر دولتی
هر سیستم اجتماعی ئي
دارای وظایف و تکالیف طبقاتی استراتژیکی خاص خویش است.
هدف و آماج استراتژیکی دولت بورژوایی
تکثیر سود طبقه حاکمه است و نه تضمین حیات و توسعه و شکوفایی مادی و فکری و فرهنگی توده.

۷۵۷۳   

سنگ سخنگو

احمد خلیلی

" ما بدجور گیر افتاده ایم !
در عصرِ نامردی و بی انصافی...
در خفقانی مشروع...
به هر دری می زنیم حالمان خوب نمی شود...
ما سرهایِ فرو برده در گریبانیم !
تن به سکوتی داده ایم ؛
که در گلویمان گیر کرده !
از ما ؛
نه غروری مانده، برایِ شکستن،
نه اشکی، برایِ ریختن،
نه حالی برایِ خوب شدن ... !
ما در بی حسیِ مطلقیم ! "

پایان


سگ سخن جو

 

این جامعه ـ تصور و جامعه ـ تصویر احمد خلیلی
تصور و تصویری توصیفی است و نه توضیحی ـ تحلیلی.
دریا را
هم
می توان با توجه سطحی به ظاهرش
منجلابی ساکن و ساکت تصور و تصویر کرد.
شاید حریفان به همین دلیل
اقیانوسی را به صفت آرام (پاسفیک) متصف کرده اند.

همان دریایی که علیرغم ظاهر آرامش و آرامش سطحی و ظاهری اش
اندرونی سرشته به انقلاب و شورش و غوغا دارد.
میدان امواج غول پیکر کشتی شکن است.

تفاوت بینش پرولتری با بینش فئودالی و بورژوایی همین است.
بنی بشر
محیط خود را بنا بر منافع طبقاتی خود می بیند و نشان این و آن می دهد.
آنچنان می بیند که می خواهد.
دورنمای تاریخی ـ طبقاتی
یکی از مفاهیم مهم مارکسیستی است:
میدان دید هر طبقه اجتماعی
بسته با جایگاهش در عمارت جامعه تعیین می شود:
تنگ می شود، وسیع می شود.

پایگاه طبقاتی
تعیین کننده وسعت میدان دید هر طبقه اجتماعی است.
مفهوم میدان دید را مدیون فروغ فرخزاد هستیم.

ریشه طبقاتی پسیمیسم (بدبینی فلسفی، سیاه بینی صادق هدایتی و نصرت رحمانی) و اوپتیمیسم (خوش بینی انقلابی کسرایی و احسان طبری)
هم
در همین جایگاه طبقاتی ـ تاریخی است.


۷۵۷۴   

سنگ سخنگو

ممنون. 

افکار اصولا صاحب و مادر ـ پدر ندارند.
بهتر هم همین است.
در این صورت خلایق به اندیشه می اندیشند و نه به مالک اندیشه

۷۵۷۵   

سنگ سخنگو

الهه هیکس و همپالکی هایش ،
به آدمکشان حکومتی ، مجوز شلیک به مردم معترض را صادر می کند.
او چه رویکرد و سیاستی را نمایندگی میکند؟
کمان


سگ سخن جو

 

برای شناخت موضع طبقاتی و سیاسی الله هیکس
باید موضع او را با موضع مسیح علی نجات مقایسه کرد.

تفاوت و تضاد الهه هیکس
با
مسیح علی نجات
در فرم نمودین است و نه در محتوای ماهوی.

هر دو مدافع حاکمیت سرمایه اند.
یعنی شبیه فرح پهلوی و فرخ نگهدارند.
یعنی تفاوت طبقاتی با هم ندارند.

الهه هیکس
هم
مدافع تغییر و یا اصلاح روبنای ایده ئولوژیکی ضمن حفظ زیربنیا اقتصادی است.
الهه هیکس
در صد حفظ حتی الامکان حتی ولایت فقیه است.
الله هیکس
ممتد پارلمانتاریستی و مسالمت ا»یز مبارزه را مطلق میکند.
شبیه نسرین ستوده و فرخ نگهدار و فدائیان عکسعریت و غیره است.

مسیح علی نجات
در زمینه تغییر روبنای ایده ئولوژیکی
رادیکال تر است.
ولی پارلمانتاریسم را نه تنها مطلق نمی کند، بلکه حتی زیر علامت سؤال می برد.
یعنی رادیکال تر از الهه و فرخ نگهدار است.
فرح پهلوی و شازده رادیکالتر از هر دو هستند.
چون گذار از ولایت به سلطنت را عوامفریبانه و مخفیانه نمایندگی می کنند.
یعنی خواهان نفی و حذف ولایت فقیه
ضمن حفظ زیربنای اقتصادی اند.

الهه هیکس به طور غیر مستقیم و عوامفریبانه به تحکیم ولایت فقیه مدد می رساند
ضمن اینکه انتقادات بندتنبانی ـ امپریالیستی از روحانیت می کند.
مفاهیم الهه و مسیح امپریالیستی اند:
توتالیتاریسم
دیکتاتوری
حقوق بشر
آزادی
دموکراسی و غیره


مسیح علی نجات
مدرن ترین کاندیدای امپریالیستی برای نمایندگی اوپوزیسیون ضد ولایت فقیه است.
این متد فرمال جدید امپریالیسم است که «شو» من (و شو وومن) را معروفیت و محبوبیت می بخشد
و روی کار می اورد:
مثال های معروف:
ترامپ
شومن ۵ ستاره در ایتالیا
شومنی در اوکراین
...
صاحب رسانه های (دستگاه شومن سازی) در ایتالیا (برلسکونی)، چکستان و الی اخر.


۷۵۷۶   

سنگ سخنگو

چرا ما اینهمه قاتل داریم؟
تابنده


سگ سخن جو

 

مشخصه مشترک مهم فاشیسم و فوندامنتالیسم (خمینیسم، طالبانیسم، داعشیسم)
توسل به ترور علنی و حذف فیزیکی دگراندیشان و دگرمذهبان و دگرباشان است.

داعشیسم
در زمینه ترور
منضبط تر
و
متمدن تر
از خمینیسم است.
خمینیسم حتی اهل تشیع را با زدن انگ منافق و غیره
بیرحمانه ترور می کند.
داعشیسم اهل تسنن را هرگز ترور نمی کند

۷۵۷۷   

سنگ سخنگو

کتاب اطاعت کورکورانه را بخوانید.
تروریست


سگ سخن جو

 

ممنون.
چه بهتر از این.
شما
که
اطاعت کورکورانه روزبه را خوانده اید
بفرمایید راجع به سرباز چی نوشته است
تا
ما
روی نظر روزبه هم تأمل کنیم.

اتفاقا روزبه شباهت غریبی به چه گوارا دارد:
هر دو معروف و محبوب اند
ولی کسی از چیستایی شان خبر ندارد.
شما که جد اند جد
حزب روزبه را به لجن کشیده اید
حالا برای اثبات تئوری ترورتان به ضریح حضرت روزبه
دخیل بسته اید.
ضمنا
روزبه و حتی مارکس و انگلس و لنین که جزو انبیا و ائمه نیستند تا هر چه گفتند
وحی منزل محسوب شود.
ما طرفدار مارکسیسم ـ لنینیسم هستیم
نه طرفدار مارکس و لنین.
تفاوت اسم با ایسم از زمین تا آسمان است

۷۵۷۸   

سنگ سخنگو

 
زندگی و نه زنده گی.
زنده صفت است.
با تبدیل صفت زنده به اسم
یعنی به زندگی
«ه» حذف می شود.

گفته بودم زندگي زيباست
گفته و ناگفته اي بس نكته ها كاينجاست
آسمان باز
آفتاب زر
باغهاي گل
دشتهاي بي در و پيكر
سر برون آوردن گل از درون برف
تاب نرم رقص ماهي در بلور آب
بوي عِطر خاك باران خورده كهسار
خواب گندمزارها در چشمه مهتاب
آمدن ، رفتن ، دويدن
عشق ورزيدن
در غم انسان نشستن
پا به پاي شادمانيهاي مردم پاي كوبيدن
كار كردن ، كار كردن
آرَميدن
چشم اندازبيابانهاي خشك و خسته را ديدن
جرعه هايي از سبوي تازه آب پاك نوشيدن
گوسفندان را سحرگاهان به سوی کوه راندن
همنفس با بلبلان کوهی آواره خواندن
در تله افتاده آهو بچگان را شير دادن و رهانيدن
نيمروز خستگي را در پناه دره ماندن
گاهگاهي
زير سقف اين سفالين بامهاي مَه گرفته
قصه هاي در هم غم را ز نم نم هاي بارانها شنيدن
بي تكان گهواره رنگين كمان را
در كنار بام ديدن
يا شب برفي
پيش آتشها نشستن
دل به رؤياهاي دامنگير و گرم شعله بستن

آري آري زندگي زيباست
زندگي ، آتشگهي ديرنده پابرجاست
گر بيفروزيش ، رقص شعله اش در هر كران پيداست
ور نه خاموش است و خاموشي گناه ماست

۷۵۷۹   

سنگ سخنگو

⁠تا زمانی که تودۀ مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نمی کنند در آن جامعه هرگز عدالت اجتماعی تحقق نخواهد یافت!
هلن کلر

هی هلن
دیوار توده کوتاه است
و
بالارفتن از ان کار هر علیل و ذلیل و عوامفریبی است.

توده هزارسودا دارد و یک سر
و
نه چیزی دیگر.

گرسنه ای به هزار مصیبت
گنجشکی را شکار کرده بود و قصد خوردنش را داشت.

حریفی سر رسید و گفت:
یک لقمه هم ازغذایت به من بده.

گرسنه گنجشکش را به دست حریف داد و گفت:
حالا تو یک لقمه از ان به من بده.

۷۵۸۰   

سنگ سخنگو

 هی کویر
مردم انتزاعی که وجود ندارند.
مردم به طبقات اجتماعی تقسیم شده اند.
تو خودت
جزو کدامین طبقه اجتماعی تشریف داری
که هارت و پورت می کنی؟

حزب چپ اصلا حزب کدامین طبقه اجتماعی است؟

چپ
اصلا
به چه معنی است؟
هیتلر هم چپ بود
موسولینی هم چپ بود.
ترامپ هم چپ است و مرتب از کارگران یانکی حرف می زند.
چپ
واژه عوامفریبانه ای است که هر محتوایی می تواند داشته باشد

۷۵۸۱   

سنگ سخنگو

شما حتی همین کامنت ما را نخوانده اید و حرف مفت می زنید. ما کی و کجا منکر نقش غریزه شده ایم. 

نشان بدهید؟

۷۵۸۲   

سنگ سخنگو

ای بیسوادان.
هارت و پورت نکنید و آبرو نبرید.
اگر شما کارگرید،
 پس تهدید جنقوری به ریختن کارگران به خیابان دیگر چه صیغه ای است


۷۵۸۳   

سنگ سخنگو

هوش مصنوعی دستاورد بزرگ انقلاب علمی وفنی است.


۷۵۸۴   

سنگ سخنگو
⁠ما کارگران صنایع فولاد اعلام میکنیم
که امروزه
مهمترین موثرترین واصلی ترین هدف کارگران
افزایش دستمزد هاست.
عطاء الله


سگ سخن جو

 

کارگری که اصلی ترین هدفش افزایش دستمزد باشد
در بهترین حالت کارگر درخود است.
پیرو اکونومیسم است.
خر است.
عقب مانده است و بدبخت است.
از خود بیگانه است.
بنده شکم است.
هنوز از سرچشمه مارکسیسم
لبی تر نکرده است.

به حال چنین کارگری
باید نشست و بدون مرثیه
زار زد.

۷۵۸۵   

سنگ سخنگو

چرا؟ 

فکر می کنی ما بورژوا هستیم و یا فئودال و یا آخوند؟ 

ما عمله و دهقان زاده ایم. 

سگ کارگران و دهاقینیم. 

مربی ما کارگران و دهاقین بوده اند.
شعور کارگران و دهقانان حتی از شعور رهبران حزب کارگران و دهقانان بالاتر بوده است. 

دیدیم به چشم خود.


۷۵۸۶   

سنگ سخنگو
مارکسیسم چیست؟

ما تعریف مفاهیم را به خون دل ترجمه و منتشر کرده ایم و می کنیم.
بخوانید تا بدانید.
مارکسیسم
ایده ئولوژی کارگران صنعتی است.
کارگران صنعتی
اصولا مارکسیستی می اندیشند.

قدرتمندان چه فرقی با توده دارند؟
به جامعه نگاهی بیندازید.
همین آخوندها
دیروز گدایی می کردند.
امروز چرا خدایی می کنند.
قدرتشان ناشی از چیست؟

۷۵۸۷   

سنگ سخنگو

کسی را دوست بدار که قلب گل و گشادی داشته باشد
تا برای جاگرفتن در آن
مجبور به کوچک کردن خود نباشی.
حریفه


سگ سخن جو

 

منظور از دوست داشتن کسی چیست؟

هر تعریفی از مقوله «دوست داشتن» داشته باشیم،
منبعی جز نیاز نخواهد داشت.
هر موجود زنده از میکرو موجود تا ماکرو موجود
عاشق چیزی و یا کسی می شود که بدان نیاز مبرم دارد.

یعنی
رابطه عاشق و معشوق = رابطه گدا و توانگر، فقیر و غنی

یعنی
عاشق
به سبب عشق
مجبور به تحمل حقارت و کثافت و رذالت و ذلت می شود.

عاشق ـ تصور و عاشق ـ تصویر کلاسیک = گدا ـ تصور و گدا ـ تصویر

عاشق در شعر کلاسیک ما
فردی پر رو، بی شرم، بی شعور، بی شخصیت، فرومایه است.

عاشق
تازیانه معشوق و یا رقیب (بادی گارد) را می خورد
دشنام و توهین او را می شنود
ولی علیرغم آن دست برنمی دارد و مثل توله سگ معتادی دنبال بوی او می رود.

شاعری هم به این حقیقت امر واقف بوده است:
آنچه عاشق را کند روبه مزاج
احتیاج است
احتیاج است
احتیاج


۷۵۸۸   

سنگ سخنگو

ج.ا.
جامعه ای کاپیتالیستی است که با متد فئودالیستی اداره می شود.
طبقه حاکمه در هر جامعه کاپیتالیستی
سودایی جز تولید و تهیه و خرید و فروش برای تکثیر ثروت و سود
در سر ندارد.

آب
بسان نفت
کالا ست.
آب
در آینده نزدیک
حکم طلا خواهد داشت.

به محتکرین بگو:
آب احتکار کنند و قارون شوند.


آب در ایران از هزاران سال قبل
مهم ترین نعمت مادی بوده است.
سیستم استبدادی ایران
(وجه تولید آسیایی)
ضمنا به دلیل نیاز مبرم به سازماندهی سانترال انتقال آب بوده است

امپریالیسم دیری است که
بزرگ ترین ساقی آب فروش جهان است.

یکی از مسائل مهم برای امپریالیسم تهیه و تولید و فروش آب آشامیدنی به عربستان سعودی و غیره بوده است.


۷۵۸۹   

سنگ سخنگو

این حرفها را
و چه بسیار حرف های نغزتر و پرمغز تر دیگر را
سعدی
صدهزار بار زیباتر و عمیقتر و دقیق تر
ضما
به طرز دیالک تیکی تر
آنهم ۷۰۰ سال قبل از حریفان بیسواد فرنگی
بیان داشته است.

ضمنا نه یکبار
بلکه دهها بار
نه در یک فرم
بلکه در دهها فرم
چه بسا به شعر
و یا
به نثر شیواتر از شعر
بیان داشته است:
نا برده رنج
گنج میسر نمی شود


این فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک ریاضت و لذت
به شکل دیالک تیک رنج و گنج است


۷۵۹۰   

سنگ سخنگو

“خسرو روزبه در نخستین دوران از زندگی مخفی‌اش، سلسله مقالاتی به نام مستعار «ستخر» در افشاء مفاسد سران ارتش و همچنین، دعوت افسران و درجه‌داران به مبارزه علیه حکومت نگاشت. کتاب «اطاعت کورکورانه» را نیز در همین دوران منتشر کرد که بازتاب وسیعی در کشور یافت و افکار عمومی را متوجه وجود افسری در درون ارتش کرد که پذیرای سنت حاکم، یعنی اطاعت کورکورانه نیست. او در این کتاب، از احساسات میهن‌دوستانهٔ خود، از نفرتش نسبت به استعمار و دست‌نشاندگان امپریالیسم انگلیس در ارتش و از عشق و علاقه‌اش به مردم محروم، سخن گفته‌است. روزبه همچنین نویسندهٔ چندین رساله دربارهٔ شطرنج و جنگ‌افزارهای توپخانه‌ای بود و به همراه آوانسیان؛ نخستین فرهنگ واژگان سیاسی در ایران را با عنوان «فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی واقتصادی و سیاسی» به رشته تحریر درآورد.
خسرو روزبه به مارکسیسم و تساوی مردم، وفاداری خاص داشت ولی بارها اصرار کرده بود که کمونیسم را در ایران «مزدکیسم» بنویسند، زیرا که ایرانیان را نخستین فرضیه پردازان آن می‌دانست. او اکثر رهبران حزب توده را «اصلاح‌طلب محض»، «لیبرال بورژوا» و «لابی‌گر پارلمانی» می‌دانست. آوانسیان در خاطرات خود، بی‌ریایی و صداقت روزبه را ستوده و در عین حال او را رادیکال و ناشکیبا که خواستار انضباط سختگیرانه‌تری است، توصیف می‌نماید.”
من شخصأ از تمامی اعتقادات و اعمال خسرو روزبه دفاع نمی کنم؛ ولی نظریهٔ او در مورد “اطاعت کورکورانه” را می پسندم.


سگ سخن جو

 

این مزخرفات را از کجا رونویسی کرده ای و پوز می دهی؟

اینها را می توان تحلیل کرد.

خیال می کنی  روزبه خردمندتر از ما بوده است؟  


۷۵۹۱   

سنگ سخنگو

 

بهرام محمدی علامه

۱
شما نه معنی چپ را میدانید و نه ادب را .


سگ سخن جو

 

چپ
از مفاهیم عوامفریبانه است.
هر ننه مرده ای خود را چپ جا می زند
در حالیکه ماهیتا مرتجع است.

ادب از مفاهیم اخلاقی فئودالی ـ روحانی است.
همه فضلای قرون و سطایی از سعدی تا مولوی
در مدح ادب
شعرها سروده اند.
بی ادب محروم گشت از لطف رب.

ما از سگان توده ایم
و
فقط پارس یادمان داده اند
پارس به زبان پارسی بر همه مزخرفات و خرافات فئودالی و بورژوایی واپسین.

۲
در گدام کتاب خوانده اید که هیتلر چپ بوده.


سگ سخن جو

 

ما که اهل کتاب نیستیم.
ما مسلمانیم
قبله مان یک گل سرخ
جانمازمان توده
مهرمان زحمت و کار

موسولینی از اعضای حزب سوسیالیست ایتالیا بوده است
یعنی چپ بوده است
بعد
مؤسس فاشیسم و سیاهپوش شده است و دل از هیتلر و چرچیل ربوده است.

اسم حزب هیتلر چه بوده است ای اهل کتاب با ادب.
اسم حزب هیتلر
حزب ناسیونال ـ سوسیالیستی کارگری آلمان بوده است
هتیلر هم خود را ملی می دانست و هم سوسیالیست و هم کارگری
مثل چپ های جمکران که بچه فئ<دال و بچه بازاری اند و داس و چکش به دوش می کشند

۳
اگر یک فاکت اوردید که چپ یعنی این مزخرفات که من مرید شما شوم


سگ سخن جو

 

لازم نکرده مرید ما شوی
سعی کن آدم شوی و بی نیاز از مراد شوی.
ما دنبال نوچه نمی گردیم
ما فقط پارس می کنیم تا خواب خفتگان در غارها را به هم بزنیم.

۴
شعار اصلی فاشیست ها مبارزه با کاپیتالیسم و کمونیست بود و بعد یهودیت هم اضافه شد


سگ سخن جو

 

باسوادی جمکرانی ات از همین مفاهیم درب و داغانت عربده می کشد:
فاشیسم ایده ئولوژی هارترین جناح بورژوازی است.
بورژوازی = طبقه کاپیتالیست و یا سرمایه دار
فاشیسم مثل فوندامنتالیسم (خمینیسم) عوامفریب بوده است
خمینی هم خود را منجی مستضعفین جا زده است.
حالا خامنه ای مفهوم عوامفریبانه مستضعف را تحریف میکند و اعلام می دارد:
مستضعف = ائمه و اولیا و انبیا و فقها و علما و شرکا
البته در فاشیسم تمایلات عهد بوقی و حتی سنتگرایانه مثلا برگشت به عهد بوق هم به وفور وجود داشته است.
باور به عجوزه ها، خرافه ها و آیه ها
فرق کمونیسم با کمونیست چیست؟
دلیل خصومت فاشیسم و خمینیسم با خلق یهود چیست؟

۷۵۹۲   

سنگ سخنگو

دلیل زن ستیزی فقر فرهنگی و دین و مذهب است
فرهاد


سگ سخن جو

 

 یا فراگیری مارکسیسم و یا ساده لوحی و سطحی اندیشی و سرگردانی مادام العمر

زن ستیزی همزاد جامعه طبقاتی است.
یعنی
با فروپاشی کمون اولیه و تشکیل طویله طبقاتی برده داری
شروع شده است.

زن ستیزان بدون چون و چرا
زحمتکش ستیزند
پرولتر ستیزند
کمونیسم ستیزند
هومانیسم ستیزند.

زن ستیزی ربط تعیین کنند های به سطح فکری و فرهنگی ندارد.
دین و مذهب
ایده ئولوژی است
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است
یعنی هر طبقه اجتماعی
ایده ئولوژی خاص خود را دارد.

دین دهقانان فقیر که با دین اربابان فئودال یکی نیست تا دین علت چیزی باشد.

دین
چیزی ثانوی است.
دین
ضمنا
معلول شرایط کار و زندگی است.

اسلام اولیه
به زن ستیزی جاری در جامعه در حال تجزیه و تلاشی
خاتمه می دهد.

یعنی با زنده به گور سازی نوزادان دختر
مخالفت می ورزد.

بخش اعظم پیروان عیسی مسیح
زنان بوده اند که از طریق خودفروشی زندگی می کردند

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر