۱۴۰۰ تیر ۱۹, شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۵۳۲)

 File:Bij de tegel van Hannie Schaft worden bloemen gelegd, Bestanddeelnr 931-8332.jpg  

مراسم خاکسپاری هانی شافت

آنتی فاشیست  شهید هلند

میم حجری



۷۲۶۱  

سنگ سخنگو

اخوان مسلمین اردوغان نسبت به اخوانی ها سمپاتی دارد، خامنه ای و شیخ نشین قطر نیز به همان نسبت با اخوانی ها خویشاوندی دارند.
آنان آغاز گر یک جنگ نیابتی گسترده، مانند داعش و طالبان. ......
برای هزینه منابع و درآمد های نفتی و گازی کشورهای خاورمیانه برای خرید تسلیحات و ایجاد کانون بحران برای تامین مقاصد انگلستان و فرانسه..... هستند
صلاح الدین


سگ سخن جو

 

در تحلیل شما
ذراتی از حقیقت هست
ولی فقط ذراتی از حقیقت
و
نه حقیقت.

چون متد فکری شما
اقتصادی ( اکونومیستی) است.
برای کشف حقیقت باید فلسفی اندیشید.
یعنی با مقولات ماتریالیسم تاریخی کار کرد.
خمینیسم و عردوغانیسم و طالبانیسم و داعشیسم و غیره
فرمی از مقاومت اشراف فئودال و روحانی به انضمام بورژوازی سنتی ـ تجاری و خرده بورژوازی بازاری ـ بقالی در مقابل دو نیروی طبقاتی مترقی است:


۱
از سویی در مقابل بورژوازی مدرن لائیک


۲
از سوی دیگر در مقابل طبقه کارگر (چه سازمان یافته در فرم دولت سوسیالیستی و چه به صورت جنبش کارگری)


نه شرقی ـ نه غربی
است
نوعی خط سه است

فوندامنتالیسم اسلامی
هم ضد امپریالیستی است
و
هم ضد کمونیستی است.

آنتی کمونیسم فوندامنتالیسم
هارتر، وحشی تر، غلیظ تر، عمیقتر و قوی تر از انتی کمونیسم بورژوایی است.
شبیه انتی کمونیسم نازیستی (فاشیستی) است.
مثال:
به روایت مأمور سیا در تلویزیون آلمان
سربازان سرخی را که در افغانستان
مجاهدین اسیر می کردند
جلوی چشم از دهشت دریده مأمورین سیا
زنده زنده
مثل سیب زمینی
پوست می کندند.
توحش فوندامنتالیسم
چه بسا
بیشتر از توحش نازیسم است.

مثال دیگر:
حریفی پیران حزب توده را که در اسارت سپاه (اس اس و گشتاپوی خمینی) بودند
دیده بود که به قدری ذلت کشیده بودند که از پوست خیاری که زیر پا له شده بود، حتی نمی گذشتند.
در حالیکه حزب توده به این جماعت حتی چپ نگاه نکرده بود و عمیقا از اینها حمایت کرده بود.
مثال سوم:
شکنجه ای که بر شلتوکی از افسران حزب توده وارد شده توسط پزشکی منتشر شده است.
وحشت انگیز است.
آنسان که شلتوکی کلکسیونی از بیماری های ناشناخته گرفته بود.
اصلا دلیلی برای این توحش وجود ندارد.
فوندامنتالیسم اسلامی ضمنا نماینده پانیسم است:
نماینده پان اسلامیسم از سویی و نماینده پان ترکیسم و پانیسم های دیگر است.
امپریالیسم با فوندامنتالیسم بازی میکند
می زند و می نوازد،
می خواند و می راند.
ولی نمی توان اینها را
مخلوق امپریالیسم قلمداد کرد.
این توطئه ـ تئوری را اجامر فوندامنتالیسم شیعی در ج. ا. و استالینیست های بیسواد از قبیل مزارعی و غیره تبلیغ می کنند.


۷۲۶۲  

سنگ سخنگو

دیالک تیک بیگانه ستیزی و بیگانه گرایی
دلیل فرار چوخ بختیاران از ایران چیست؟
چرا توله های سران و سرداران جمکران به عوض زندگی در بهشت وطن
به متروپل های فرنگ فرار می کنند؟


۷۲۶۳  

سنگ سخنگو

امپریالیسم از اسلام سیاسی بهره می‌برد
صلاح الدین


سگ سخن جو

 

مفهوم اسلام سیاسی
یکی از مفاهیم امپریالیستی که حزب توده (نامه مردم) هم به خدمت می گیرد تا جبهه متحد ضد ولایی کذایی را توجیه کند.

اایده ئولوگ های امپریالیستی شب و روز مفهوم می سازند تا تفکر بشری را
منحرف ومانی پولیزه کنند.
مفهوم اسلام سیاسی یکی از این مفاهیم است.
برای اختراع نامی برای نئوفاشیسم، ترامپیسم، دولت اسلامی و غیره کلی کلنجار رفتند و مفاهیم بند تنبانی معینی را سرهم بندی کردند که در رسانه های به کار برده می شوند.

اولین ایراد مفهوم اسلام سیاسی
باور و باوراندن مردم به این خرافه است که اسلام غیرسیاسی یعنی اسلام شخصی و ماورای اجتماعی و ماورای طبقاتی هم می تواند وجود داشته باشد.

هدف از اختراع مفهوم اسلام سیاسی
عجز از تحلیل تئوریکی فوندامنتالیسم شیعی و سنی و موضعگیری راسیونالیستی نسبت بدان است

بدین طریق
فوندامنتالیسم شیعی
به سرکردگی خمینیسم
گاهی اسلام سیاسی قلمداد می شود
گاهی تئوکراسی
گاهی حکومت ولایی
تا بتوانند با آن داد و ستد کلان سود آور را حفظ کنند و زباله های خود را بفروشند.

اسلام
ایده ئولوژی است
و
ایده ئولوژی
چیزی از سر تا پا طبقاتی است.
اسلام توده دهقانی
با اسلام اشراف فئودالی، روحانی و فوندامنتالیستی و بورزوازی سنتی تفاوت و حتی تضاد دارد.

امپریالیسم
پیمان های مصلحتی و موقت با هر ننه قمر می بندد تا به آماج های تاکتیکی و استراتژیکی خود برسد.

مثال:
عردوغان به عنوان عضوی از پیمان امپریالیستی ناتو
از فوندامنتالیسم سنی
برای نیل به اماج های پان ترکیستی (فاشیستی) خود حد اعلای استفاده را می کند.
اویغورها در ج. خ. چین
هر روز بمبی بر کمر می بستند و آشوب می آفریدند که مورد حمایت همین پان ترکسیست ها بوده اند.

فوندامنتالیسم شیعی
از حماس و جهاد که اصلا شیعه نیستند و به امام زمان تره حتی خرد نمی کنند
حمایت همه جانبه می کند.
یعنی به دلیل خصومت شان با خلق یهود
پیمان پراگماتیستی می بندد.
«نوهای» حماس و جهاد در زمینه تولید موشک از ج. ا. است.
آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی) فوندامنتالیسم شیعی و سنی را به هم جوش می دهد.
در حالیکه همین خمینیسم داعش را ساخته امپریالیسم جا می زند تا بر ضد آن بجنگد.

ایراد سوم مفهوم اسلام سیاسی
این است که فوندامنتالیسم شیعی و سنی
ماهیتا ضد مذهبی اند.
مذهب آلت دست قرار داده شده است.
نازیسم و فاشیسم و کوکلوس کلان هم مسیحیت را آلت دست قرار می دادند و می دهند.
اسلام و مسیحیت که اینهمه جنایت در حق بشریت را مجاز نمی دارند.


۷۲۶۴  

سنگ سخنگو

هستی به طور کلی
از ذره تا کاینات
خصلت دیالک تیکی دارد.
هر چیزی وحدت اضداد است.
مثال:
اتم
وحدت پروتون با بار الکتریکی مثبت و الکترون با بار الکتریکی منفی است.
سعدی ۷۰۰ سال قبل میلیون ها بار به این مسئله اشاره کرده است:
گل و خار
و
گنج و مار
و
غم و شادی
به هم اند.

 
موتور تحولات در هستی
تضاد اقطاب دیالک تیکی است.
اگر تضاد نبود همه چیز می گندید.

۷۲۶۵  

سنگ سخنگو

نه.
پیش شرط داشتن شخصیت،
داشتن پیشاپیش شعور است.
فراد بیشعور فاقد شخصیت اند.

۷۲۶۶  

سنگ سخنگو

تفاوت کاشانی با خمینی
مثل تفاوت شوپنهاور با نیچه است.
تفاوت پیرو مارکسیسم با پیرو اکلکتیسیسم
مثل تفاوت اندیشنده و تکرار کننده اندیشه های حاضر و آماده از قبل است

۹۹ درصد خلایق
پیرو اکلکتیسیسم اند:
اندیشه های درست و غلط این و آن را جمع آوری و تکرار می کنند و خیال میکنند که می اندیشند.
پیرو اکلکتیسیسم
حمال اندیشه است
و
مغزش انبار اندیشه است و نه ارگان اندیشیدن.

۷۲۶۷  

سنگ سخنگو

مگر افراد بیشعور و بی شخصیت وجود دارند.
نون از شیراز


سگ سخن جو

 

۹۹ در صد افراد
بی شعورند و لذا بی شخصیت اند.

طوطی وش اند.
به قول خواجه شیراز:
آنچه استاد ازل گفته بگو
می گویند.


استاد ازل شان
طبقات حاکمه است.
کمتر کسی می توان یافت که دارای شعور طبقاتی خاص خویش باشد.
شعور افراد معمولا نه شعور طبقاتی خویش
بلکه شعور طبقاتی مخدوش طبقات حاکمه است.
شعور واره است و نه شعور.
شعور کاذب و قلابی است.

به همین دلیل بخش اعظم اعضای جوامع طبقاتی
فاقد شعور طبقاتی اند.
به همین دلیل دشمنان خود را دوست تلقی می کنند و دوستان خود را دشمن.
اصولا
کسی نمی اندیشد.
نمی تواند هم بیندیشد.
 

چون نیک بنگری
همه نشخوار می کنند.

 
اندیشه های درست و غلط این و ان را ازبر می کنند و نشخوار میکنند و خیال میکنند که می اندیشند.
این هنوز بد نیست.
بد این است که حاضر به فراگیری فوت و فن اندیشیدن هم نیستند.
بخواهی چیزی که می دانی بیاموزی
عن فرند میکنند

۷۲۶۸  

سنگ سخنگو

نظم ایرانی خرافه ای بیش نیست. 

نظامات طبقاتی اند


۷۲۶۹  

سنگ سخنگو

نژاد در عالم جانوران وجود دارد نه در جامعه
در جامعه طبقات اجتماعی وجود دارند

۷۲۷۰  

سنگ سخنگو

حقیقت یک واقعیت جهانی است و احتیاجی به تعبیر و تفسیر ندارد.
اگر مخالفید، پس بفرمائید حقیقت برای شما چه معنایی دارد؟
حریف


سگ سخن جو

 

 

 حقیقت و واقعیت
مفاهیم فلسفی اند و تعریف دارند.
واقعیت چیست؟
واقعیت هم می تواند عینی باشد و هم می تواند ذهنی باشد.
واقعیت عینی
مفهومی است که در ان همه چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های مادی تجرید می یابند.
همه چیزها از ذره تا کاینات
از لنگه کفش تا عمامه و عبا و تسبیح و نعلین و عصا
واقعیت
عینی است
یعنی بی اعتنا به این و ان و میل و هوس این و ان وجود دارد.

چیزهای فکری و روحی و هنری مثلا موسیقی و ترانه و غیره که چیزهای فکری اند نیز واقعی اند.

حقیقت یکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی است.
حقیقت
انعکاس نسبتا درست و نسبتا دقیق واقعیت عینی در ایینه ضمیر بشریت است.
مثال:
آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد به جوش می آید.
این حکم (جمله) یک یک حقیقت امر است.
در هر نقطه زمین تحت همین فشار آب در ۱۰۰ درجه س. می جوشد.
هر واقعیت امر اما حقیقت امری نیست.

مثال:
زمین سیاره ای از طلا ست.

این یک واقعیت امر است
ولی نه حقیقت امر.
برای اینکه کره زمین از طلا نیست.
زمین سیاره ای است.
این یک حقیقت امر است.

معیار حقیقت پراتیک (تجربه، آزمون، آزمایش، عمل) است:
حافظ هم می دانست:
خوش بود گر محک تجربه اید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر