۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۷, چهارشنبه

سیری در جهان «بینی» بیژن جزنی (6)

 
بیژن جزنی (1316 ـ 1354)
تحلیل واره ای از یدالله سلطان پور
  
خاوری
 او تحت تاثیر جنبش انقلابی به رهبری کاسترو و چه­گوارا 
به شیوه و راه انقلابیون آمریکای لاتین می­ اندیشید و عشق می­ورزید.

·        این توصیف خاوری از آوانتوریسم وطنی، رد خور ندارد و  بی عیب و ایراد است.
·        توصیف سطحی چیزها اما هنر بزرگی هم نیست.
·        می توان حتی سر در گریبان داشت و بدون کمترین زحمتی به کشف پدیده های جاری در سطح روشن چیزها نایل آمد، ولی همزمان از پاسخ به این پرسش بازماند که به چه دلیل و چرا؟

1

·        چون جزنی و شرکاء در این میان و در این رابطه که تنها نبوده اند و نیستند.
·        ژان پل سارتر ـ فیلسوف امپریالیسم و رویزیونیست معروف ـ با اعوان و انصارش به کوبا می شتابد و با شخص شخیص چگوارا جلوی دوربین های بین المللی گپ «انقلابی»  می زند.

2

جنگ شکر در کوبا
نام مجموعه مقالاتی است که ژان پل سارتر از سفرش به کوبا و مشاهداتش از انقلاب آن کشور نوشته است.
ژان پل سارتر دو بار به کوبا رفت، در سال ۱۹۴۹ و در سال ۱۹۶۰
 سفر دوم مقارن است با پیروز شدن طرفداران فیدل کاسترو و روزهای تشکیل نهادهای انقلابی در آن کشور.
این کتاب در ایران در همان ایام در روزنامه کیهان به چاپ رسید و سپس توسط انتشارت امیرکبیر به صورت کتابی با ترجمه جهانگیر افکاری    به بازار کتاب عرضه شد.
 


·        ژان پل سارتر اثری پر های و هوی و پرطمطراق، ولی بی محتوا تحت عنوان عوامفریب «جنگ شکر در کوبا» (احتمالا با الهام از «جنگ توتون و تنباکو در ایران») می نویسد و دربار به توصیه مستشاران امریکائی   ترجمه و توزیع می کند و عوامفریبانه آن را کتاب خطرناک کمونیستی جا می زند و بظاهر ممنوع می کند تا بر جذابیتش بیفزاید.

3

·        همزمان دکان ها و دکه های ایدئولوژیکی خیلی خیلی «مارکسیستی»  از قبیل و قبیله ی «مکتب فرانکفورت» در آلمان و فرانسه و غیره افتتاح می شوند و هربرت مارکوزه ها و شرکاء (با سوابق کمونیستی خیلی خیلی درخشان) به تولید و تبلیغ تئوری های جدیدی کمر می بندند تا کمر مارکسیسم ـ لنینیسم را بشکنند.
·        آن سان که سوبژکت تاریخ رفته رفته عوض می شود و جای پرولتاریای صنعتی را سکنه حواشی متروپول ها یعنی حلبی آبادهای دیر آشنای خودمان و یا دانشجویان و روشنفکران و غیره می گیرند.

4
او تحت تاثیر جنبش انقلابی به رهبری کاسترو و چه گوارا 
به شیوه و راه انقلابیون آمریکای لاتین می­اندیشید و عشق می­ورزید.

·        ایرانی ها ضمنا اگر نان در سفره هم نداشته باشند، در زمینه تقلید از این و آن کم و کسر و کمبودی ندارند.
·        امروزه فیس بوک هر ضرر و زیانی هم داشته باشد، از یک نظر خیلی مفید است و آن بلحاظ ایرانی شناسی است:
·        همین چند ماه قبل صدها هزار ایرانی فعال در فیس بوک موضوعی جز تخریب اعتبار احمدی نژاد نداشتند.
·        عقل اندیشنده در کله کیمیا ست، ولی چشم تقلید از امپریالیسم و صهیونیسم باز و بینا ست.

·        سکوت امپریالیسم و صهیونیسم نسبت به روحانی (که کمترین تفاوت طبقاتی و ماهوی با احمدی نژاد ندارد) همان و بی پیشنماز ماندن ایرانیون انگلابی و نو اندیش هپیلی هپو همان.

·        حضرات حالا دیگر حقیقتی برای کشف و افشا ندارند.
·        یا عکس اقوام و خویشان و یاران و جانان خود را منتشر می کنند و یا عکس هیتلر و چنگیز و تیمور و غیره را با اعوان و انصار و حواریون شان.

5
او تحت تاثیر جنبش انقلابی به رهبری کاسترو و چه­ گوارا 
به شیوه و راه انقلابیون آمریکای لاتین می­اندیشید و عشق می­ورزید.

·        بعضی ها ظاهرا از همه چیز خبر دارند، مگر از دیالک تیک، خواه دیالک تیک ایدئالیستی و خواه دیالک تیک ماتریالیستی.
·        البته این بی خبری  اصلا و اصولا حیرت انگیز نیست.
·        کمتر کسی در ایران درک روشنی از دیالک تیک دارد.

6
 به شیوه و راه انقلابیون آمریکای لاتین می­اندیشید و عشق می­ورزید.

·        آره، جزنی و شرکاء بلحاظ بینش فرمالیستی رد خور ندارند.
·        همه ی هم و غم همه ی اعضای همه ی طبقات اجتماعی واپسین معطوف فرم و ظاهر چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی می شود.


·        پافشاری و تأکید خشن و خونین فوندامنتالیسم اسلامی بر حجاب و های و هوی تمام ارضی اوپوزیسیون ضد فوندامنتالیستی بر بی حجابی (لخت شدن جلوی رسانه ها، تبلیغ شبانه روزی فواید فحشاء و غیره)  خود فرمی از بینش فرمالیستی اند.
·         
·        در بینش فرمالیستی، آنچه در حاشیه می ماند، چه بسا تحقیر می شود و از میدان دید خود و توده بدر رانده می شود، محتوا و ماهیت چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی اجتماعی است.
·        دیالک تیک دیر آشنای فرم و محتوا، نمود و بود، پدیده و ماهیت.

·        «شیوه و راه کاسترو و چگوارا» فقط فرمی از فرم های رزم رهائی بخش آنها بوده است و نه محتوا و ماهیت طبقاتی آن.

7
به شیوه و راه انقلابیون آمریکای لاتین می­اندیشید و عشق می­ورزید.

·        چریک های کذائی خلق دیروز فرم به اصطلاح مسلحانه «مبارزه» بر ضد بورژوازی مدرن بسرکردگی دربار و امپریالیسم را مطلق می کنند، تا به مدد گرد و غبار چشم کور کن ناشی از آن، محتوا و ماهیت طبقاتی خود و «مبارزه» خود را سرپوش نهند.
·        امروز رهبری همان چریک های کذائی خلق، فرم مسالمت آمیز «مبارزه» کذائی را مطلق کرده اند، تا باز هم محتوا و ماهیت طبقاتی خود و «مبارزه» کذائی خود را سرپوش نهند. 

·        وفاداری حضرات به بینش فرمالیستی اما دست نخورده مانده است.

·        بینش و کنش فرمالیستی اگر از سر نادانی نباشد، بهترین وسیله برای خود فریبی و عوامفریبی است.

8
به شیوه و راه انقلابیون آمریکای لاتین می­اندیشید و عشق می­ورزید.

·        مارکسیسم ـ لنینیسم برای پوز دادن و افاده فروشی نیست.
·        مارکسیسم ـ لنینیسم علم تمیز حقیقت از دروغ است.

·        بهتر است که نظری بر محتوای افکار این و آن بیندازیم و ببینیم که ایدئولوژی کدام طبقات اجتماعی تکثیر و توزیع و تبلیغ می شود.

10
به شیوه و راه انقلابیون آمریکای لاتین می­اندیشید و عشق می ­ورزید.
این علاقه را من در سال 1344 نیز همراه و همدم او می­ دیدم.

·        عشق جزنی و شرکاء نه به انقلاب و نه به انقلابیون امریکای لاتین، بلکه به آوانتوریسم چپ بوده است.
·        کسانی که به سبب فقر فلسفی در سطح چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندها پرسه می زنند، قادر به نفوذ در ذات آنها نمی شوند.
·        فرمالیست ها فرم نمودین چیزها و کس ها را می بینند، شیفته آن می گردند، کف می زنند و هورا می کشند، اما توان تئوریکی لازم برای گذار از فرم نمودین آنها به محتوای ماهوی شان را ندارند.

·        دیری است که کاربست عملی دیالک تیک ماتریالیستی در تارنمای بی مشتری دایرة المعارف روشنگری تمرین و منتشر می شود.

·        اما طوایف مدعی طرفداری از توده کمترین علاقه و اعتنائی به تئوری رهائی بخش ندارند و با تولید و بازتولید یاوه به اتلاف وقت گرانبهای خود و همنوعان خود می پردازند.

·        تراژدی استالینیسم هم همین است:
·        درنگ سماجت آمیز در سطح پدیده ها و بتون ریزی نادانی خود و همرهان  و همنوعان خود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر