۱۳۹۱ شهریور ۲۹, چهارشنبه

کمونیست ها امروز (50)

 
 طرح از مجله ارجمند هفته
(حزب و جهان بینی آن)
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان یدالله سلطانپور

تصورش را می توان کرد که برای مدتی، تعادل میان انباشت سرمایه و بازتولید توده های کارگر سلب توان کار خویش شده از طریق اقدامات به اصطلاح دولت اجتماعی در یک سیستم حاکمیت فاشیستی گونه به نفع و مصلحت سرمایه های بزرگ حفظ شود.
اما تضاد اصلی انباشت را بدین طریق نمی توان نیست و نابود کرد، بلکه فقط می توان لحظه انفجار آتشفشانی آن را به تعویق انداخت.
تمام ارضی شدن (گلوبالیزاسیون) خودستیزی سرمایه داری و فرم بازتولید سرمایه و نیروی کار ناشی از آن، در آینده شرایط نوینی برای بین المللی شدن واقعی مبارزه طبقاتی پدید خواهد آورد.

IV
تزهای روبرت کورتس و آنتی تزهای هانس هاینتس هولتس

پ
آنتی تز چهارم هانس هاینتس هولتس
ادامه
 
9
·      نیروهای کارگران مورد چپاول قرار می گیرد.
·      اما بدون همین کارگران، کاپیتالیسم نمی تواند وجود داشته باشد.
·      سرمایه داری برای برآوردن «نیازهای مربوط به گردش سرمایه» به همین کارگران نیاز مبرم دارد.

10
·      حق با روبرت کورتس است، وقتی که او از «خودستیزی منطقی» این سیستم سخن می گوید، همانطور که مارکس از «خصلت آنتاگونیستی انباشت کاپیتالیستی» سخن گفته است.
·      (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 675، «سرمایه»)

·      (آنتاگونیسم کلمه ای یونانی است و به معنی تحت اللفظی مبارزه بر ضد یکدیگر، جنگ و تضاد است.
·      در فلسفه مارکسیستی مفهوم «آنتاگونیسم» بمعنی نوع خاصی از تضاد دیالک تیکی در عرصه جامعه بکار می رود، که با وجود جامعه طبقاتی پیوند دارد و بر تضاد آشتی ناپذیر میان منافع طبقات جامعه و گروه های اجتماعی مختلف استوار است. مترجم)

الف
·      چون کارگران، هر چه بیشتر از روند تولید حذف شوند، به همان اندازه هم قدرت خرید مصرف کنندگان کاهش می یابد.
·      مصرف کنندگانی که تولید کالائی برای فروش کالاها جهت تحقق اضافه ارزش و انباشت بعدی سرمایه به آنان نیاز بی چون و چرا دارد.
ب
·      بحران های سیکلی تولید مازاد خاص سرمایه داری ـ بدین طریق ـ به بحران مداوم ساختاری بدل می شوند، بحرانی که بر آن، فقط بطور موقت می توان از طریق گسترش سرمایه به جای گسترش کالا سرپوش نهاد.

ت
·      تصورش را می توان کرد که برای مدتی، تعادل میان انباشت سرمایه و بازتولید توده های کارگر سلب توان کار خویش شده از طریق اقدامات به اصطلاح دولت اجتماعی در یک سیستم حاکمیت فاشیستی گونه به نفع و مصلحت سرمایه های بزرگ حفظ شود.
·      اما تضاد اصلی انباشت را بدین طریق نمی توان نیست و نابود کرد، بلکه فقط می توان لحظه انفجار آتشفشانی آن را به تعویق انداخت.

پ
·      انباشت سرمایه ـ در هر حال ـ به استخراج ذخایر زیر زمینی (مواد خام، نفت و گاز و غیره) وابسته است.
·      بنابرین، بر خلاف ادعای روبرت کورتس، دلیلی وجود ندارد که سرمایه داری «حوصله امپریالیسم بودن را نداشته باشد

1
·      چون می توان انتظار داشت که سرمایه داری مناطقی از کره زمین را به خاطر ذخایر زیر زمینی شان، زیر سلطه خود داشته باشد.
·      در نتیجه باید جمعیت کشور مربوطه را تحت ستم و سرکوب قرار دهد.
2
·      با تشدید روزافزون ذلت توده ای، تضمین شرایط تولیدی سرمایه داری در مقابل ناآرامی های اجتماعی، سیل مهاجرت و غیره برای سیستم سرمایه داری ضرورت مبرم کسب خواهد کرد.
3
·      آنگاه، حفظ سیطره امپریالیستی وظایف و میدان های عمل جدیدی را مطرح خواهد کرد، که با وظایف و میدان های عمل کنونی آن از زمین تا آسمان فرق خواهند داشت.

4
·      این بار هم توده های حق باخته تحت استثمار و ستم و سرکوب خواهند بود که به مقاومت بر ضد این سیستم برخواهند خاست.

 5
·      آری!
·      تمام ارضی شدن (گلوبالیزاسیون) خودستیزی سرمایه داری و فرم بازتولید سرمایه و نیروی کار ناشی از آن، در آینده شرایط نوینی برای بین المللی شدن واقعی مبارزه طبقاتی پدید خواهد آورد.

6
·      اولین نشانه های این شرایط نوین را امروز می توان دید.
·      (مراجعه کنید به اثر جیانفرانکو پالا، تحت عنوان «بازار جهانی، سازمان کارگری و انترناسیونالیسم پرولتری»، توپوس، دفتر اول، تاریخ جهان، ص 103، 1993)

7
·      اگر هم امروز نتوان پیشگوئی کرد که مبارزه حق باختگان بر ضد سیستم سرمایه داری چه فرم هائی به خود خواهد گرفت، اما بنا بر منطق دیالک تیکی ساختارها و بنا بر روندهای تاریخی، شکی نیست که این مبارزه از تضادهای سیستم سرچشمه خواهد گرفت و بمثابه مبارزه میان نیروهای آنتاگونیستی تشکیل دهنده سیستم، بمثابه مبارزه میان اعضای طبقات آنتاگونیستی این جوامع صورت خواهد گرفت.
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر