۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه

قانون (1)


 پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

·        قانون به پیوند  عینی، ضرور، عام و ماهوی موجود میان چیزها، واقعیات امور، روندها و غیره طبیعت، جامعه و تفکر اطلاق می شود که مشخصه اش (مشخصه پیوند یاد شده) ثبات نسبی و تکرار تحت شرایط یکسان و واحد است.

1
·        قوانین علمی عبارتند از انعکاس فکری قوانین عینی مؤثر در ضمیر انسانی.

 2


·        قانونمندی یعنی جریان روندها و یا حالات بر اساس قوانین ذاتی شان.
·        هر قانونمندی همواره کلیتی از قوانین را شامل می شود که خود را هنوز در تأثیرگذاری قانونمندی آشکارا برملا نساخته اند و بدان خصلت گرایشی را اعطا می کنند.

3
·        باید میان قانون به معنای فلسفی آن و قانون به معنای حقوقی آن، تفاوت قائل شد که حاکی از امر و نهی عمومی است، بوسیله دستگاه مقننه دولتی وضع شده و اجرای آن بوسیله ارگان های خاصی کنترل و تضمین می شود.

4
·        قانون حقوقی جزو پدیده های روبنائی هر جامعه است.

5
 لوکرتس (97 ـ 55 ق. م.)
شاعر و فیلسوف رومی
از طرفداران اتومیسم
  او با ارائه 28 دلیل به اثبات فناپذیری روح می پرداخت.
خدایان را قادر به مداخله در امور بشری نمی دانست
فساد اشراف، جنگ و فجایع ناشی از آن را انتقاد و محکوم می کرد.

 اثری از لوکرتس تحت عنوان «راجع به طبیعت چیزها»
چاپی از سال 1675

·        اگرچه مفهوم «قانون طبیعی» در فلسفه نسبتا قدیمی در قرن اول قبل از میلاد در فلسفه روم در اثر لوکرتس تحت عنوان «راجع به طبیعت چیزها»  مطرح می شود، ولی اندیشه پیوند  قانونمند میان پدیده های طبیعی جهان پیرامون انسان ها بمراتب زودتر مطرح بوده است.

6
·        در بررسی فلسفی جهان که با فلاسفه طرفدار مکتب فلسفه طبیعت، معروف به فلاسفه ایونی در یونان باستان آغاز می شود، به اندیشه نظم و قانونمندی در کاینات جای اصلی اختصاص داده می شود.

الف
·        بنظر آنان کاینات بر بنیان قوانین ذاتی خود حرکت می کند.

ب
·        پیدایش و زوال، زاد و میر جای یکدیگر را می گیرند و بنا بر قانونمندی حاکم بر کلیه حوادث، یکدیگر را مشروط می سازند.

ت
·        در این تحول ابدی قانونمند تنها خود اصل و قانون است که تغییر ناپذیر است. 

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر