۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

دیالک تیک کمیت و کیفیت (22)


 حد (2)
پروفسور دکتر هلموت میلکه
برگردان شین میم شین
 
1
·       مفهوم فلسفی حد به معنی رایج در زبان عامیانه نیست که برای همه چیزها، سیستم ها و غیره حد واحدی وجود داشته باشد.

2
·       حد بیشتر وابسته به نوع مشخص سیستم مربوطه است.

3
·       قاعدتا سیستم هرچه بغرنجتر باشد، خودتنظیمگری و خودسازماندهی آن هرچه بهتر صورت گیرد، سیستم به همان اندازه نحوه های رفتاری بیشتری را در اختیار خواهد داشت، تا بتواند بکمک آنها، کیفیت خود را علیرغم تغییرات کمی حفظ کند و به همان اندازه حد همه جانبه تری در اختیار داشته باشد.

4
·       اما سیستم هرچه ساده تر باشد، به همان اندازه میدان عمل تنگتری در اختیار خواهد داشت تا بتواند علیرغم تغییرات کمی، کیفیت خود را حفظ کند.

5
·       کیفیت جدیدی که در روند توسعه پدید می آید، بوسیله روابط، ساختارها، نحوه های رفتار و غیره جدید، همواره مناسبات حدی  و عرصه ثبات جدیدی بوجود می آورد، حتی اگر کیفیت کهنه بلحاظ تعداد عناصر خود با کیفیت جدید فرق اندکی داشته باشد:

مثال
 کوئازروات
فاز میان فرم پنیری (کولوئیدال) و محلول

·       هر مولکول آلی (ارگانیک) بغرنج می تواند بلحاظ نوع و تعداد اتم های بهم پیوسته، فرق چندانی با کوئازروات ابتدائی نداشته باشد.
·       اما علیرغم آن، مولکول آلی (زنده) مناسبات حدی جدیدی دایر می سازد.
·       زیرا محدوده ای که در درون آن مجموعه اتم های مولکول های غیرآلی (غیرزنده) می توانند سیستم های ثابتی تشکیل دهند، دیگر برای مولکول های آلی مصداق پیدا نمی کند.
·       مولکول های آلی عرصه ثبات جدیدی که بوسیله کیفیت جدید مشروط می شود، بدست می آورند.

مثال دیگر
·       سوسیالیسم بلافاصله پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی در کشوری حتما نباید در مقایسه با جامعه سرمایه داری قبل از انقلاب راندمان تولیدی بمراتب بالاتری داشته باشد.
·       اما مناسبات تولیدی سوسیالیستی امکانات کاملا جدیدی برای بالا رفتن راندمان تولید پدید می آورند که در جامعه سرمایه داری قبل از انقلاب هرگز نبوده اند. 

6
·       حد اگرچه بلحاظی خصوصیت شیئی دارد (یعنی برای هر شیئی حد خودویژه ای وجود دارد)، اما بلحاظی دیگر حاوی وجوه خاصیتی است که امکان طبقه بندی سیستم های کیفیتا متفاوت را (مثلا در عرصه موجودات زنده و جامعه) بنا بر ساخت عرصه ثبات شان پدید می آورند.

7
·       از این روست که لانگه  سیستم ها را به سه دسته زیر تقسیم بندی می کند:

الف
·       سیستم های «نابالغ»
ب
·       سیستم های «بالغ»
ت
·       سیستم های « فرتوت»

8
·       هم سیستم های «فرتوت» و هم سیستم های «نابالغ» فقط بکندی می توانند اختلالات وارده بر سیستم را حل و فصل کنند و لذا سیستم بتدریج می تواند به هنجار پیشین خود برگردد.

الف
·       دلیل این امر در مورد سیستم های فرتوت را باید در کهولت مکانیسم های تنظیمگر دانست.

ب
·       دلیل آن در سیستم های نابالغ عبارت است از اینکه مکانیسم های تنظیمگر هنوز بطور کامل قوام نیافته اند و علاوه بر آن عرصه ثبات تنگی در اختیار دارند.

ت
·       سیستم جوان در برابر اختلالات بدشواری می تواند تاب بیاورد و  سیستم «فرتوت» رفته رفته از توان مقاومتش کاسته می شود.

9
·       بلوغ هر سیستم خود را  دو  مشخصه زیر نمایان می سازد:

الف
·        در وسعت عرصه ثبات  

ب
·       در سرعت حل و فصل اختلالات
·       (او. لانگه، 1966)
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر