۱۳۹۰ فروردین ۱۸, پنجشنبه

کردوکار (3)

کردوکار
پروفسور ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین

• تحول پرولتری ـ انقلابی فلسفه و تئوری جامعه در رابطه با مسئله کردوکار ـ قبل از همه ـ با انتشار «رساله های اقتصادی ـ فلسفی» و « تزهائی در باره فویرباخ» از سوی مارکس آغاز می شود.

مارکسیسم ـ لنینیسم نشان می دهد که کردوکار انسانی ـ کردوکار عملی، نظری و ایدئولوژیکی ـ پایه و اساس، ملاک، نیروی محرکه و پیوند تاریخی خود را در تحلیل نهائی در کردوکار اجتماعی مادی و شیئی انسان ها دارد.


کردوکار مجموعه روند حیاتی اجتماعی ـ مادی انسانها را شامل می شود که طی آن افراد بشری با عمل آگاهانه و هدفمند خود شرایط حیاتی طبیعی و اجتماعی خود را تغییر می دهند و با چند و چون آن آشنا می شوند.


I
فرم های اصلی کردوکار

• فرم های اصلی این کردوکار به شرح زیرند:

1

• کردوکار تولیدی مادی

2

• کار اجتماعی که شاخص های آن عبارتند از سطح معینی از توسعه نیروهای مولده و سیستم معینی از مناسبات تولیدی.

• کردوکار برای تغییر و نوسازی مناسبات تولیدی در جامعه منقسم به طبقات آشتی ناپذیر به شکل مبارزه طبقاتی و انقلاب اجتماعی صورت می گیرد.

کردوکار برای تغییر و نوسازی مناسبات تولیدی در نظام اجتماعی سوسیالیستی از طریق هدایت برنامه ریزی شده توسعه و تکثیر نیروهای مولده و از طریق ایجاد ساختارهای ثمربخش خلقی تحقق می یابد.

مقوله های ماتریالیسم تاریخی که پیوندهای اجتماعی ماهوی کردوکار فردی و کلکتیف انسان ها را منعکس می کنند، به شرح زیرند:

1

• نیروهای مولده

2

• مناسبات تولیدی

3

• طبقات

4

• انقلاب

• مراجعه کنید به نیروهای مولده، مناسبات تولیدی، طبقات اجتماعی، طبقه، انقلاب

درک ماتریالیستی ـ تاریخی مسئله کردوکار انسانی در پیوند ناگسستنی با تئوری مناسبات اجتماعی مادی و ایدئولوژیکی هر کردوکاری در فرم های تاریخی معین روابط متقابل انسان ها قرار دارد.

• مناسبات اجتماعی ـ بمثابه جمعبندی و یا مجموعه پیوندهای افراد انسانی ـ خود نتیجه کردوکار انسان ها هستند.


• مناسبات اجتماعی اما در عین حال پیش شرط این کردوکار بشمار می روند و فرم هائی را تشکیل می دهند که در چارچوب آنها کردوکار انسانی تحقق می یابد و بوسیله آن، فرم اجتماعی، هدفمندی، سمت و سو و فونکسیون هدفمند خود را کسب می کنند.

• از این رو تجزیه و تحلیل مناسبات اجتماعی و تأثیر متقابل آنها با نیروهای مولده برای تعیین چند و چون تاریخی کردوکار انسانی ضرورت دارد.

• حل ماتریالیستی مسئله کردوکار اجتماعی انسان ها و عمده کردن خصلت تاریخی آن راه را برای پاسخگوئی به مسائل زیرین فراهم می آورد:

1

• از چه رو انسان ـ بطور کلی ـ سوبژکت زندگی خویش است؟

2

• انسان ـ بمثابه سوبژکت تاریخی ـ چگونه می تواند بطور دم افزون جهان را به ابژکت کردوکار عملی و نظری خود بدل سازد و آن را بطور کلی به موضوع مورد علاقه خویش مبدل کند؟

II
دستاوردهای حل ماتریالیستی مسئله کردوکار اجتماعی انسان ها

1

• حل ماتریالیستی مسئله کردوکار اجتماعی انسان ها امکان تعیین تاریخی ـ مشخص هم سوبژکت و هم ابژکت را پدید می آورد.

2

• حل ماتریالیستی مسئله کردوکار اجتماعی انسان ها راه را برای کشف نقش مشخص هم سوبژکت فردی و هم سوبژکت کلکتیف هموار می سازد.

• منظور از سوبژکت کلکتیف نه مجموعه ای از افراد، بلکه «کلیتی» از افراد و به قول مارکس، «افراد در رابطه متقابل با یکدیگر» است.

• در مارکسیسم ـ لنینیسم با مفهوم کردوکار بویژه نقش تاریخساز کردوکار توده های مردم ـ کارگران، دهقانان و روشنفکران زحمتکش ـ هم در روند تولید و باز تولید و هم در مبارزه طبقاتی و انقلاب اجتماعی عمده و برجسته می شود.
• اینجا ـ علاوه بر آن ـ نقش سازمان اجتماعی آشکار می گردد، بویژه نقش سازمان انقلابی کردوکار طبقه کارگر و نقش کردوکار انسان های سوسیالیستی بمثابه ابزار تحقق و اعتلای نقش انسان به مثابه سوبژکت آشکار می گردد.

• کردوکار اجتماعی انسان در دوره ساختمان سیستم اجتماعی سوسیالیسم پیشرفته زیر رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی آن، درجه عالی تری از آگاهی، هدفگرائی، سازمانیابی و نیروی خلاق کسب می کند.

• بر بنیان کردوکار عملی ـ شیئی، فرم های مختلف از آن خود کردن روحی و معنوی پدید می آیند که در آنها انسانها هم نسبت به محیط طبیعی و اجتماعی خود و هم نسبت به خویشتن خویش آگاهی کسب می کنند.

• کردوکار نظری پس از جدا شدن کار جسمی از کار فکر ی در روندی طولانی به عرصه کردوکار نسبتا مستقلی بدل شده است، به کردوکار علمی با روش ها و فنون خاص خود بدل شده است.

کردوکار معرفتی ـ نظری و از آن خود کردن جهان عینی با روند زندگی عملی و قبل از همه بواسطه از آن خود کردن عملی ـ فکری جهان عینی پیوند دارند.

• به قول کلاسیک های مارکسیسم، «انسان کردوکار حیاتی خود را خود به موضوع خواست و شعور خود بدل می کند.
• انسان دارای کردوکار حیاتی آگاهانه است.»

• انسان مدل های فکری از جهان خارج و از عمل و رابطه خود بوجود می آورد که برای تنظیم کردوکار او مورد استفاده قرار می گیرند.
عمل و رفتار عملی انسان ها نتایج کردوکار فکری آنها را بمثابه واسطه های روحی، یعنی بمثابه انعکاس واقعیت عینی و بمثابه وسیله تنظیم کردوکار در بر می گیرند.

• مراجعه کنید به عمل، رفتار.

کردوکار نظری ـ روحی انسان ها، این حقیقت امر که شعور انسانی نه فقط جهان عینی را منعکس می کند، بلکه همچنین پدید می آورد (لنین) بر فونکسیون واسطه گری و تنظیمگری کردوکار روحی استوار می شود.

• شعور تنها در پیوند کلی عمل و رفتار عملی اجتماعی انسان ها، در روند عینی کردوکار هدفمند انسان ها ست که می تواند بر واقعیت عینی تأثیر برگشتی فعال بگذارد و به وسیله تحول آن مبدل گردد.


• گذار از کردوکار معرفتی ـ نظری به کردوکار عملی در فرم های از آن خود کردن عملی ـ معنوی جهان، در تعیین اهداف، در ترکیب و همآهنگ کردن ابژکت ها، عملیات و اطلاعات، در اتخاذ تصمیم و در تنظیم هنجاری کردوکار جامه عمل می پوشد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر