۱۳۹۰ فروردین ۲۲, دوشنبه

گفت و گوی کسروی با مدعی (1)

احمد کسروی (1269 ـ 1324)
تاریخ‌ نویس، زبانشناس و پژوهشگر برجستهٔ ایرانی
آثار:
تاریخ مشروطهٔ ایران
تاریخ هجده‌ سالهٔ آذربایجان
در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان کسروی، برای نخستین بار این نظریه را مطرح کرد که زبان تاریخی منطقهٔ آذربایجان قبل از رایج شدن زبان ترکی آذربایجانی که مورخان از آن به نام "آذری" یاد کرده‌اند، زبانی از خانوادهٔ زبانهای ایرانی بوده‌است. این نظریه هنوز مخالفانی میان قوم‌گرایان دارد اما در نزد زبان‌شناسان دنیا به صورت عام پذیرفته شده‌است
نشریات :
کسروی نشریهٔ پیمان (از ۱۳۱۲ تا ۱۳۲۰) و پس از اشغال ایران و برکناری رضاشاه پهلوی، نشریهٔ پرچم را منتشرکرد و درآن‌ها به ترویج دیدگاه‌های خود دربارهٔ دین و زبان و باورهای ایرانیان پرداخت. کسروی حزب یا جمعیتی نیز تشکیل داد و آن را باهماد آزادگان نامید
وی مبلغ «پاک‌دینی» (زدودن خرافات از مذهب) بود
کسروی از طرف‌داران سره ‌نویسی در زبان فارسی بد ، تا به جایی که در انتهای کتاب‌هایش لغت‌نامه‌ای برای کمک به خواننده لازم به نظر می‌رسید. البته اکثر این معادل‌هایی که کسروی به کار می‌برد بود، بعدها خود به تدریج وارد زبان رایج شدند.
در اواخر عمر، نوشته‌های کسروی بسیار تندتر شد؛ و کتب و نوشتارهایی حاوی حملات شدید به برخی از شاعران فارسی‌ گو، بهاییت، صوفی‌ گری، شیعه و شیخی ‌گری منتشر کرد.
سرانجام احمد کسروی در ساختمان کاخ دادگستری تهران در سکوت دولت و روشنفکران وقت، توسط فدائیان اسلام به اتهام الحاد و ارتداد، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید.
قاتلین وی هرگز مجازات نشدند.

ویکی پیدیا

گفت و گوی کسروی با مدعی
سرچشمه:
kasravi-ahmad.blogspot.com

• روزي به يكي گفتم:
• «خيام چه مي گويد كه اينهمه نامش به زبان ها افتاده؟»

• گفت:
• «فلسفة مخصوصي دارد.»

• گفتم:
• «چه فلسفه اي؟»

• گفت:

• «مي گويد:
• «من نمي دانم از كجا آمده ام و به كجا مي روم.»

• گفتم:
• «اگر مي دانست، مي شد فلسفه.
• ندانستن كه فلسفه نيست.
• پيره زن های روستائي نيز نمي دانند كه از كجا آمده اند و به كجا مي روند.»

• گفتم:
• «بسيار خوب، نمي داند، از كجا آمده و به كجا مي رود، چه كار بايد كرد؟»

• گفت:
• «مي گويد:
• «بايد دم را غنيمت دانست و به خوشي گذرانيد.»

• گفتم:
• «آيا اين فلسفه است؟!
• پس بگوييد، شما فلسفه را به چه معني مي آوريد؟
• اگر فلسفه به معني انديشه ها يا دستورهاي بخردانه است، اينكه بسيار بي خردانه مي باشد.
• اين شيوه هر بي غيرت و بي درد است كه پرواي گذشته و آينده نمي كند، تنها در انديشة خوشي آن دم مي باشد، ولي خردمند با غيرت چنين رفتاري را به خود نتواند پسنديد.»

پایان
ویرایش متن از دایرة المعارف روشنگری است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر