۱۴۰۰ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) استدلال

 Beweis ohne Beweiskraft

 پروفسور دکتر گئورک کلاوس

برگردان

شین میم شین
 

۱

·      استدلال (اثبات) به معنی  عام کلمه عبارت است از روشی که به کمک آن حقیقت یک حکم اثبات می شود.

 

۲

·      استدلال مستقیم و بی واسطه را می توان تنها در پرتو عمل پراتیکی (کردوکار عملی) انسانی و آزمایش تحقق بخشید.

 

۳

·      استدلال می تواند به شیوه ها و متدهای گوناگون صورت گیرد:

·      هر استدلال (اثبات) سختگیرانه تئوریکی، یعنی هر اثبات منطقی وقتی می تواند جامه عمل بپوشد که از احکامی آغاز به کار شود که حقیقت شان اثبات شده است.

 

۴

·      بدین طریق، به کمک قواعد استنتاجی، زنجیری پایانمند از احکام تشکیل می یابد، که به کمک آن، حکم مثبته (اثبات شده) پا به عرصه وجود می گذارد.

 

۵

·      شرط لازم این است که هر حلقه این زنجیر به کمک قواعد منطقی از حلقه قبلی نتیجه گرفته شود.

 

۶

·      مفهوم استدلال (اثبات)، برای اولین بار توسط ارسطو پا به میدان وجود گذاشت، که فقط به گذار از عام به خاص محدود می شد.

 

۷

·      هرگامی که منطق صوری از چارچوب نظرات منطقی ارسطو، استوئا و فلاسفه اسکولاستیک فراتر نهاد، فرم های جدید و فراگیرتری را پدید آورد که در مجموع بر استدلال استقرائی مبتنی بوده اند.

 

۸

·      علاوه بر آن، فرم دیگری از استدلال تئوریکی به نام استدلال تقلیلی (تخلیصی) پدید آمده است.

 

۹

·      مثال ساده برای توضیح فرم های اصلی استدلال:

 

«p» حکمی است به معنی «باران می بارد!»

«q» حکمی است به معنی «سنگفرش خیس می شود!»

« p à q » حکمی است حقیقی، مبنی بر این که «اگر باران ببارد، سنگفرش خیس می شود.»

 

۱۰

·      در همین مثال مشاهده می شود که فرم استقرایی استدلال کاملا متقاعد کننده نیست و به یک دلیل خاص اضافی نیاز هست:

·      درست است که بارش باران اغلب دلیل خیسی سنگفرش است، ولی سنگفرش می تواند به دلایل دیگری هم خیس شود.

 

۱۱

·      استدلال (اثبات) را هرگز نباید با استخراج یکی پنداشت.

 

·      مراجعه کنید به استدلال استقرائی و استدلال تقلیلی.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر