۱۴۰۰ فروردین ۷, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) آزمایش (۲)

mother and two children doing a balloon blow-up science experiment at home  

پروفسور دکتر گئورگ کلاوس

 پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

 

۱۱

·      آزمایش ها را می توان به دو دسته زیر تقسیم کرد:

 

الف

·      آزمایش هائی که برای بررسی قانونمندی های خاصی انجام می یابند.

·      اینگونه آزمایش ها عمدتا برای تعیین روابط کمی در چارچوب کیفیت معینی انجام می یابند:

·      مثلا آزمایشات گالیله برای تعیین قانون سقوط آزاد.

 

ب

·      آزمایش هائی که برای بررسی روابط و یا گذار های کیفی واقعیت انجام می یابند:

·      مثلا آزمایشات مربوط به تعیین تأثیرگذاری تشعشع کیهانی بر کردوکار حیاتی موجودات زنده و یا آزمایشات مربوط به تولید مواد آلی از مواد معدنی و غیره.

 

۱۲

·      توسعه آزمایش با توسعه تولید و نیروهای مولده پیوند تنگاتنگ دارد.

 

۱۳

·      تولید ساده ترین ابزار کار ـ حتی ـ آزمایش معینی را و همچنین فرمولبندی فکری اهداف معینی را به عنوان پیش شرط لازم دارد.

 

۱۴

·      موفقیت هر آزمایش، به دانش انسانها می افزاید، کردوکار عملی آنها را به عرصه هائی که تا آن زمان با پراتیک بشری تماس نداشته اند، گسترش می دهد.

 

۱۵

·      بدین طریق مسائل و وظایف جدیدی مطرح می شوند که برای حل آنها آزمایشات جدیدی  لازم می آید.

 

۱۶

·      توسعه آزمایش ـ به مثابه  عنصر مهم روند کار ـ مشخصه همه فرماسیون های ما قبل سرمایه داری بوده است.

 

۱۷

·      پیدایش و توسعه سرمایه داری، صنعت ماشینی و توسعه توفانی علوم طبیعی که در رابطه با آن صورت می گیرد، سبب می شوند که آزمایش تدریجا از حوزه بی واسطه تولید به عرصه علوم وارد شود.

 

۱۸

·      در این دوره، آزمایش واقعا علمی پا به عرصه وجود می گذارد که متکی است بر توسعه بعدی علوم بر پایه نظری وسیعتر و بر مبانی فنی رشد یابنده.

 

۱۹

·      آزمایش نه فقط  نیازهای پراتیک تولید بی واسطه را بر آورده می سازد، بلکه علاوه بر آن حل مسائل نظری دیگر علوم را نیز به عهده می گیرد و راه های جدیدی برای پیشرفت بعدی آنها باز می کند.

 

۲۰

·      آزمایش هم بر ویژگی های شناخت حسی و هم بر تفکر انتزاعی و تئوریکی متکی است.

 

۲۱

·      در توسعه تاریخی نظریات جریانات مختلف فلسفی راجع به آزمایش، گاهی گشتاور حسی شناخت و گاهی گشتاور انتزاعی و تئوریکی شناخت به طور یکجانبه عمده شده اند.

 

۲۲

·      لئوناردو داوینچی، گالیله و بعدها فرانسیس بیکن (مهمترین نمایندگان علوم طبیعی آزمایشی آغازین در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی) گشتاور حسی شناخت در آزمایش را به طور یکجانبه عمده می کنند و در مبارزه علیه جزم های مبتنی بر حدس و گمان فلسفه اسکولاستیک به کار می برند.   

 

۲۳

·      گوته ـ بعدها در آثار مربوط به علوم طبیعی اش ـ در مخالفت با آن یاد آور می شود که هر آزمایشی شامل نظریه پردازی (تئوریزه کردن) نیز می شود.

 

۲۴

·      این نظر گوته به معنی  وحدت تئوری و پراتیک است.

 

۲۵

·      انکار نقش تفکر تئوریک در شناخت که مشخصه اصلی امپیریسم (تجربه گرایی) بود، اکنون مشخصه فلسفه بورژوائی و قبل از همه مکاتب مختلف پوزیتیویسم شده است.

 

۲۶

·      ماخ آزمایش را به مثابه  جستجوی مستقل روابط جدید میان پدیده ها می دانست.

 

۲۷

·      نئوپوزیتیویسم معاصر در شخص شخیص استوارت چیس، امپیریسم خالص و بی غل و غش را برای فیزیکدان ها توصیه می کند:

·      چون تنها تجارب حاصل از آزمایش اند که دانش جدید را پدید می آورند.

 

۲۸

·      نظریه ضد امپیریستی یکجانبه در باره آزمایش، به انکار نقش آن به مثابه  وسیله شناخت می پردازد و به طور مبالغه آمیزی بر جنبه نظری آزمایش تأکید می ورزد.

 

۲۹

·      بدین طریق است که نمایندگان نئوکانتیانیسم هرگونه ارزش روش یابانه آزمایش را انکار می کنند:

·      چون آزمایش همواره برای تعیین صحت و سقم ایده ای انجام می یابد، پس نتیجه آن می تواند یا تأیید و یا تکذیب این ایده باشد.

 

۳۰

·      توسعه علوم و پراتیک تولیدی انسانها اما برخلاف این درک اگنوستیسیستی (ندانمگرائی) نشان داده اند که آزمایش وسیله مهمی برای کسب معارف جدید و تغییر واقعیت است.

 

۳۱

·      خودویژگی آزمایش در مقایسه با متدهای دیگر شناخت، مثلا مشاهده در این است، که انسان در آزمایش به مثابه  یک گشتاور اکتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی) شرکت می ورزد.

 

۳۲

·      مبنای آزمایش ایده های معینی اند که باید صحت شان کنترل شود.

 

۳۳

·      انسان در حین آزمایش تأثیر آگاهانه و هدفمند بر پدیده مورد آزمایش اعمال می کند.

 

۳۴

·      آزمایش در مغایرت با مشاهده ساده، امکان بازتولید پدیده مربوطه را تحت شرایط مختلف فراهم می آورد و راه را برای مطالعه این یا آن جنبه آن هموار می سازد.

 

۳۵

·      آزمایش مشاهده را در بر دارد، ولی در مشاهده خلاصه نمی شود.

 

۳۶

·      آزمایش به مثابه  وسیله شناخت، در عین حال فرم خاص پراتیک هم هست و لذا به مثابه  معیار حقیقت عمل می کند.

 

·      (آزمایش، یکی از فرم های بسط و تعمیم پراتیک است. مترجم)

 

۳۷

·      به کمک آزمایش، ایده معینی هم می تواند مورد تأیید قرار گیرد و هم بطلان آن می تواند اثبات شود.

 

۳۸

·      این امر با خصلت نسبی پراتیک، به مثابه  معیار و محک حقیقت در پیوند است.

 

۳۹

·      آزمایش می تواند نه فقط حدس علمی مورد نظر را تأیید و یا تکذیب کند، بلکه علاوه بر آن به نظرات کاملا جدید و غیرمترقبه منجر شود.

 

۴۰

·      مثلا بکرل پدیده رادیواکتیویته را در آزمایش مربوط به تأثیرگذاری مواد حاوی تشعشع فسفری بر صفحات عکاسی کشف کرد.

 

۴۱

·      کشف اشعه ایکس نیز در حین آزمایش به هدف دیگری، صورت گرفته است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر