۱۴۰۰ فروردین ۴, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) ارگانیسم (اندام) (۳) (بخش آخر)

Von oben links, im Uhrzeigersinn: Rote Mauerbiene, Fichtensteinpilz, Schimpanse, das Wimpertierchen Isotricha intestinalis, Asiatischer Hahnenfuß und eine Grünalge (aus der Ordnung Volvocales)

 
پروفسور دکتر کامیلا وارنکه

پروفسور دکتر گئورگ کلاوس

برگردان

شین میم شین

 

۴

نظریه ماتریالیستی ـ دیالک تیکی راجع به ارگانیسم

 

۱

·      ماتریالیسم دیالک تیکی ضمن قبول جنبه های معقول نظرات کانت و هگل، بر هر دو نوع ایدئالیسم (ایدئالیسم ذهنی و عینی) غلبه می کند و شیوه هستی ماده به مثابه  ارگانیسم را بربنیان عوامل زیر تعیین می کند:

 

الف

·      ارگانیسم می تواند به برکت عوامل زیر رفتار خاص منطبق با قانونمندی های خود را توسعه دهد و تکامل بخشد:

 

۱

·      به برکت پیوند متقابل اجزای خود  

 

ب

·      به برکت تضادهای درونی خود

 

·      مراجعه کنید به تضاد

 

پ

·      به برکت دیالک تیک ارگانیسم و محیط زیست

 

۲

·      «حیات عبارت است از شیوه هستی ترکیبی از پروتئین ها که گشتاور ماهوی آن را جذب و دفع مدام ارگانیسم با طبیعت پیرامون و بیرونی تشکیل می دهد.»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۵۵۹)

 

۳ 

·      علیرغم این همه معارف موجود، نظریات مکانیسیستی و ویتالیستی راجع به مفهوم ارگانیسم تا چند دهه قبل از این رواج داشته اند:

 

الف

·      نظریات مکانیسیستی با استفاده از معارف علوم طبیعی و نظریات ویتالیستی با بهانه قرار دادن مسائل هنوز حل نشده.

 

ب

·      علل این امر را باید نه تنها در کوته بینی طبقاتی، بلکه علاوه بر آن در سطح نازل رشد معرفتی بیولوژی جست.   

 

پ

·      مدارک مشخص لازم برای توضیح دقیق و جزء به جزء تعادل سیال، اکوی فینالیاته (وضع واپسین واحد)، خود تنظیمگری، خود سازماندهی و امثالهم هنوز در اختیار نبود.

 

·      مراجعه کنید به تعادل سیال و اکوی فینالیته

 

۴

·      بر بنیان فاکت های بیولوژیکی بیشمار در نقطه عطف قرن بیستم، بررسی مسئله ماهیت ارگانیسم مجددا در دستور روز قرار گرفت.

 

۵

هانس آدولف ادوارد دریش

 (۱۸۶۷ ـ ۱۹۴۱)

طبیعتفیلسوف و زیست شناس آلمانی

نظریه ویتالیستی دریش در باره طبیعت از سوی ناسیونال ـ سوسیالیسم (فاشیسم آلمان) به مثابه  مبانی فلسفی ـ علمی ایدئولوژی نازی به کار گرفته شد.

خود او پاسیفیست بود و لذا در سال ۱۹۳۳ بازنشسته گردید.

 

·      آنگاه دریش از ماشینی سخن آغاز کرد که به وسیله یک مکانیسین ماورای تجربی به حرکت انداخته می شود.

 

۶

جان اسکات هالدین

(۱۸۶۰ ـ ۱۹۳۶)

فیزیولوگ اسکاتلندی و مؤسس هولیسم متدی

 

·      هالدین ـ پدر هولیسم ـ مدعی شد که ساختار ارگانیسم زنده هیچ تشابهی به ماشین ندارد.

·      او هم مکانیسیسم را و هم ویتالیسم را به مثابه  اصول توضیحی، باطل نامید.

·      بدون اینکه خود بتواند جانشینی برای تئوری ماشینی ارائه دهد.

 

۷

·      للوید ـ مرگان و وایت هد مفهوم «ارگانیسم» را (همانند روانشناسی هیئت در آلمان) به اشیاء جامد نیز بسط دادند. 

 

۸

·       در طی این کشمکش ها مفهوم مدرن ارگانیسم توسط فون برتالانفی، هارتمن و دیگران وارد صحنه شد

 

۹

·      در سال های اخیر سیستمتئوری سیبرنتیکی تعریف دقیقتری از ارگانیسم ارائه داد:

·      ارگانیسم عبارت است از یک سیستم سیبرنتیکی خود تنظیمگر، خودسازمانده، خودتعمیرگر و خودبازتولیدگر، که عناصرش از پروتئین ها و اسیدهای نوکلئینی تشکیل یافته اند.

                                                                   

۱۰

·      طبیعت شیمیائی سنگپایه های سیستم (یعنی چند و چون پروتئین ها و اسیدهای نوکلئینی) را شیمی مدرن می تواند بی کم و کاست مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.

·       فونکسیون های سیستم ها را می توان به وسیله آلات فنی مدل سازی کرد و در ماشین های محاسبه کلی الکترونیکی قابل رؤیت نمود و مورد بررسی قرار داد.

 

۱۱

·      خودتنظیمگری، خودسازماندهی و امثالهم را اکنون دیگر می توان به طور ماتریالیستی توضیح داد و فاتحه نهائی بر ویتالیسم را خواند.

 

۱۲

·      ارگانیسم هائی که ما تاکنون شناخته ایم، اجزای اصلی شان از پروتئین ها و اسیدهای نوکلئینی بسیار بغرنج تشکیل یافته اند.

 

۱۳

·      اما احتمال این نیز وجود دارد که از عناصر دیگری فونکسیون های ارگانیسمی خاص قوام یابند.

 

۱۴

·      برای اثبات صحت و سقم این احتمال یا باید بر اساس عناصر دیگری به طور مصنوعی ارگانیسم هائی را تولید کرد و یا در سیارات دیگر به کشف آنها نایل آمد.

 

۱۵

·      استفاده از مفهوم «ارگانیسم» برای علامتگذاری ساختار و فونکسیون سیستم ها و یا زیرسیستم های اجتماعی (آن سان که ارگانیسمتئوری انجام می دهد) به معنای قطعی علمی آن مجاز نیست.

·      زیرا (علیرغم وجوه مشترک بیشمار) خودویژگی حوادث اجتماعی را نمی توان از روندهای بیولوژیکی نتیجه گرفت.

·      عکس این مسئله نیز صادق است.    

 

·      مراجعه کنید به ارگانیسمتئوری.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر