الیاس
علوی
امشب انگار گنجینه ی کوچکی را یافته باشم،
دستنوشته
های اولین شعرهایم را
که نمی
دانستم وجود دارند.
سرشار
شوق شدم
از به
یاد آوردن آن حس ها و خاطره ها
که پشت
آن کلمات پنهان بودند.
در میان
آنها چندین شعر بلند،
در فضای
خاصی نوشته شده
که امیدوارم
روزی
ـ حداقل ـ
امکان
انتشار الکترونیکی شان را بیابم.
تلخ
لب
(پنجشنبه سوم مرداد ۱۳۹۲)
·
زیبایم
·
تلخ لب
·
سياه مو
·
سیاه گونه
·
سیاه پیراهن
·
زيبايم چنين است.
·
با دستان جو گندمي اش
·
دكمه هايم را می کند
·
سينه ام را مي شكافد
·
و از ميان لخته هاي خون
·
بيرون مي کشد
·
پرنده ای نحیف را.
·
تا گلو در غم، غرق مي شوم
·
و او مي خندد.
·
زيبايم چنين است.
پایان
خواب ِ ریواس ها را
·
فریاد مادرم
·
از ناجوها گذشت
.....
·
از رود گذشت،
·
به کوه رسید
·
و خواب ریواس ها را پریشان کرد
·
و من اول بار گریستم
·
بلند گریستم
·
زنان با آرزوهای دور، اسپند دود كردند:
·
«
بلا به دور
·
بلا به دور»
·
درست در همان لحظه
·
سِل، دختر زیبای محله را با خود می برد
·
مردی را سنگسار می کردند، به گناهِ هماغوشی
·
و گرسنگی سگی را در خیابان می بلعید
·
در آن لحظه که مرا می برند
·
چه کسی اول بار خواهد گریست؟
پایان
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر