جمعبندی از
مسعود بهبودی
اشتباهاتی را که دوست دارید
اشتباه به معنی حقیقی کلمه نیستند.
1
زمین می تواند یخ زده باشد
و رهرو زمین بخورد و برخیزد.
این اشتباه نیست.
2
این اما تجربه است که آدمی را داناتر می سازد و به احتیاط وامی دارد.
3
شما تجارب خود را
ـ بدرستی ـ
به عنوان منابع دانش خود می دانید.
4
مگر بقیه اشتباهات خود را که دوست ندارید،
جزو تجارب خود حساب نمی کنید؟
5
اتفاقا عکس این قضیه صادق است:
یعنی تجارب تلخ تر از زهر زندگی هستند
که مادام العمر روان آدمی را عذاب می دهند
و در سر بزنگاه به صورت هشدار و یا حتی اخطاری تجلی می یابند.
مسعود بهبودی
اشتباهاتی را که دوست دارید
اشتباه به معنی حقیقی کلمه نیستند.
1
زمین می تواند یخ زده باشد
و رهرو زمین بخورد و برخیزد.
این اشتباه نیست.
2
این اما تجربه است که آدمی را داناتر می سازد و به احتیاط وامی دارد.
3
شما تجارب خود را
ـ بدرستی ـ
به عنوان منابع دانش خود می دانید.
4
مگر بقیه اشتباهات خود را که دوست ندارید،
جزو تجارب خود حساب نمی کنید؟
5
اتفاقا عکس این قضیه صادق است:
یعنی تجارب تلخ تر از زهر زندگی هستند
که مادام العمر روان آدمی را عذاب می دهند
و در سر بزنگاه به صورت هشدار و یا حتی اخطاری تجلی می یابند.
جنگلبانی و اجامر
این تداوم تاریخی همان کله ـ پاچه ئیسم است:
شروع کردن از مغز زدائی و اشاعه پاچه خواری
1
اول هر کسی که توان تفکر دارد،
یا به «گل دار» (سیاوش کسرائی) زده می شود
و یا دربدر دیار غربت می گردد
تا از طریق گدائی ادامه حیات دهد.
2
بعد در کله تهی از مغز اندیشنده ی
ملت «محروم از نعمت چشم و گوش و زبان»
یعنی سلب آدمیت شده
خرافه چپانده می شود.
3
این تداوم تاریخی همان کله ـ پاچه ئیسم است:
شروع کردن از مغز زدائی و اشاعه پاچه خواری
1
اول هر کسی که توان تفکر دارد،
یا به «گل دار» (سیاوش کسرائی) زده می شود
و یا دربدر دیار غربت می گردد
تا از طریق گدائی ادامه حیات دهد.
2
بعد در کله تهی از مغز اندیشنده ی
ملت «محروم از نعمت چشم و گوش و زبان»
یعنی سلب آدمیت شده
خرافه چپانده می شود.
3
آدم ها مسخ می شوند
و جامعه
ـ رفته رفته ـ
به طویله و تیمارستان استحاله می یابد
4
آنگاه
و جامعه
ـ رفته رفته ـ
به طویله و تیمارستان استحاله می یابد
4
آنگاه
بیماران
به قوه دعا
و با دخیل بستن بر ضریح امامان داخلی و خارجی
شفا می یابند
و جنگل ها
شفا می یابند
و جنگل ها
به برکت دعا و ندبه و زاری
حفظ و حراست می شوند.
زندگی و پسیمیسم
هر حکایت دارد آغازی و انجامی،
جز حدیث رنج انسان، غربت انسان
آه، گویی هرگز این غمگین حکایت را
هر چه هم باشد، نهایت نیست.
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده کوچک
میم
چرا؟
1
اگر آغازمندی و انجام مندی همه چیزهای هستی قانونمند است،
یعنی اگر قانون عامی است،
پس چرا وقتی نوبت به رنج و غربت ما رسید،
سلب قانونیت و عامیت
شد؟
2
دلیل این پسیمیسم (بدبینی فلسفی ـ تاریخی) بعضی ها چیست؟
3
مگر جامعه بشری در طول این 2 تا 3 هزار سال
ـ بزعم بعضی ها ـ
سقوط کرده و ن هصعود؟
رو به عقب رفته و نه رو به جلو؟
4
در این شعر بحث بر سر زندگی است و نه اجامر و اوباش.
5
زندگی رودی پیش رونده است.
باغی بالنده است.
6
اجامر حتی اگر حداکثر تلاش خود را به خرج دهند،
نمی توانند مانع این روند عینی شوند.
7
آنها
ـ در بهترین حالت ـ
این روند را کند می کنند.
8
این بحث شورانگیزی است.
9
آنها گاهی حتی
ـ ناخواسته ـ
آب به آسیاب این روند می ریزند.
10
مثلا پرولتاریای زن را سرکوب می کنند
ولی عملا و نهایتا
موجب رشد شعور و تشکل این بخش از زحمتکشان می شوند.
11
آنها زنان را به جنگ یکدیگر سوق می دهند
ولی
ـ عملا ـ
زنان را وارد جامعه می سازند و فعال می کنند.
12
فرم فعال سازی زنان متفاوت است
ولی نهایتا و ماهیتا یکی است:
13
زن بدین طریق
در جنگل اجامر صرفنظرناپذیر می شود که
ن خود فاتحه ای بر توطئه ی خانه نشین سازی زنان است.
هر حکایت دارد آغازی و انجامی،
جز حدیث رنج انسان، غربت انسان
آه، گویی هرگز این غمگین حکایت را
هر چه هم باشد، نهایت نیست.
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده کوچک
میم
چرا؟
1
اگر آغازمندی و انجام مندی همه چیزهای هستی قانونمند است،
یعنی اگر قانون عامی است،
پس چرا وقتی نوبت به رنج و غربت ما رسید،
سلب قانونیت و عامیت
شد؟
2
دلیل این پسیمیسم (بدبینی فلسفی ـ تاریخی) بعضی ها چیست؟
3
مگر جامعه بشری در طول این 2 تا 3 هزار سال
ـ بزعم بعضی ها ـ
سقوط کرده و ن هصعود؟
رو به عقب رفته و نه رو به جلو؟
4
در این شعر بحث بر سر زندگی است و نه اجامر و اوباش.
5
زندگی رودی پیش رونده است.
باغی بالنده است.
6
اجامر حتی اگر حداکثر تلاش خود را به خرج دهند،
نمی توانند مانع این روند عینی شوند.
7
آنها
ـ در بهترین حالت ـ
این روند را کند می کنند.
8
این بحث شورانگیزی است.
9
آنها گاهی حتی
ـ ناخواسته ـ
آب به آسیاب این روند می ریزند.
10
مثلا پرولتاریای زن را سرکوب می کنند
ولی عملا و نهایتا
موجب رشد شعور و تشکل این بخش از زحمتکشان می شوند.
11
آنها زنان را به جنگ یکدیگر سوق می دهند
ولی
ـ عملا ـ
زنان را وارد جامعه می سازند و فعال می کنند.
12
فرم فعال سازی زنان متفاوت است
ولی نهایتا و ماهیتا یکی است:
13
زن بدین طریق
در جنگل اجامر صرفنظرناپذیر می شود که
ن خود فاتحه ای بر توطئه ی خانه نشین سازی زنان است.
دیالک تیک نظر و صاحبنظر
1
خود آدم ها
باید قابل احترام باشند
و نه نظرات شان.
2
نظرات آدم ها باید نقد شوند.
3
دوستی هم یعنی همین:
رابطه مبتنی بر احترام و برابری و مهر،
ضمن کلنجار نظری به نیت کشف حقیقت عینی
4
احترام به نظرات باطل و ارتجاعی همنوع
خصومت با او و جامعه و همبود است.
5
احترام به خود همنوع
ـ صرفنظر از نظرات او ـ
عشق حقیقی به او و به جامعه و جهان است.
هومانیسم اصیل و ناب است.
6
در لحظه (دم) نمی توان زندگی کرد.
در دیالک تیک دم و عمر،
در دیالک تیک لحظه و روند می توان زیست و کار و پیکار کرد.
7
تعیین کننده در این دیالک تیک عینی
نه دم، بلکه عمر است.
نه لحظه، بلکه روند است.
8
چون در دیالک تیک جزء و کل
نقش تعیین کننده از آن کل است،
بی آنکه جزء، هیچ واره و هیچکاره باشد.
1
خود آدم ها
باید قابل احترام باشند
و نه نظرات شان.
2
نظرات آدم ها باید نقد شوند.
3
دوستی هم یعنی همین:
رابطه مبتنی بر احترام و برابری و مهر،
ضمن کلنجار نظری به نیت کشف حقیقت عینی
4
احترام به نظرات باطل و ارتجاعی همنوع
خصومت با او و جامعه و همبود است.
5
احترام به خود همنوع
ـ صرفنظر از نظرات او ـ
عشق حقیقی به او و به جامعه و جهان است.
هومانیسم اصیل و ناب است.
6
در لحظه (دم) نمی توان زندگی کرد.
در دیالک تیک دم و عمر،
در دیالک تیک لحظه و روند می توان زیست و کار و پیکار کرد.
7
تعیین کننده در این دیالک تیک عینی
نه دم، بلکه عمر است.
نه لحظه، بلکه روند است.
8
چون در دیالک تیک جزء و کل
نقش تعیین کننده از آن کل است،
بی آنکه جزء، هیچ واره و هیچکاره باشد.
سطل ننه ات طلبیسم و باستانگرائی
1
باستانگرا؟
2
این جفنگواژه ها
از کدام آکادمی علوم کدام خراب شده هستند؟
از کدام دار العلم کدام علمای با و بی عمانه؟
3
مرتجع داریم
واپسگرا داریم
بنیادگرا (فوندامنتالیست) داریم
و نه باستانگرا
4
دخیل بستن بر ضریح مقبره ی
صدر اسلام
و یا
صدر کوروش
و یا
عیران قدیم
انواع مختلف فوندامنتالیسم اند
و نه باستانگرائی کذائی
1
باستانگرا؟
2
این جفنگواژه ها
از کدام آکادمی علوم کدام خراب شده هستند؟
از کدام دار العلم کدام علمای با و بی عمانه؟
3
مرتجع داریم
واپسگرا داریم
بنیادگرا (فوندامنتالیست) داریم
و نه باستانگرا
4
دخیل بستن بر ضریح مقبره ی
صدر اسلام
و یا
صدر کوروش
و یا
عیران قدیم
انواع مختلف فوندامنتالیسم اند
و نه باستانگرائی کذائی
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر