۱۴۰۲ آذر ۲۵, شنبه

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «فلسطین و تناقض چپ» (۱۹) (بخش آخر)

 

مهدی تدینی

(۱۳۵۹)

پروژهٔ اصلی دیگر او انتقال و شرح اندیشه‌ها و نظریات ارنست نولته،

متفکر و تاریخ‌نگار آلمانی و از شاگردان مارتین هایدگر

است.

درنگی

از

میم حجری 

تدینی

بهتر است همان اهمیتی که چپ‌ها برای «میهن فلسطینیان» قائلند،

 برای نفس میهن هم قائل باشند، 

و هر گونه میهن‌دوستی را با عناوین «شووینیسم»، «فاشیسم» و «نژادپرستی» تضعیف نکنند

منظور تدینی

از

اهمیت قائل شدن به نفس میهن چیست؟

خلق های ساکن ایران و ترکیه و عراق و سوریه و غیره میهن دارند؟

آخر این چه میهنی است که خلق ها حق تکلم و تحصیل و تدریس به زبان مادری خود را ندارند؟

چپ مارکسیستی

کی و کجا

تحفه نطنز میهن دوستی ر ا با ناسیونالیسم و شووینیسم و فاشیسم و راسیسم «تضعیف» کرده است؟

ما تک تک این مفاهیم را ترجمه و منتشر کرده ایم.

کدام چپ کهنه و نوئی خوانده است؟

 

تدینی

بهتر است همزمان که از میهن فلسطینیان دفاع می‌کنند، 

مراقب افکار ضدمیهنی خود هم باشند 

و 

دست از گسل‌سازی‌های مصنوعی بردارند 

و

 بپذیرند

 بازی با میهن 

بازی با سرنوشت

 است.

این آخرین نصیحت تدینی به چپ کذایی است.

چپ کذایی در قاموس تدینی دارای افکار ضد میهنی است.

چون

در پی مطالبه حق خودمختاری برای خلق های کشور است.

 

چپ کذایی

در قاموس تدینی

با میهن به بازی برخاسته است و بازی با میهن به معنی بازی با سرنوشت است.

چپ کذایی

حق دارد از خودمختاری خلق فلسطین دفاع کند،

ولی حق ندارد از خودمختاری خلق آذربایجان، کرد و عرب و بلوچ و غیره دفاع کند.

چنین کاری به معنی بازی با سرنوشت خواهد بود.

راستی چرا و به چه دلیل؟

 پس این تاریخ کجا ست که تدینی مرتب به رخ خواننده لاطائلات خود کشیده است؟

مگر خلق های اتحاد جماهیر شوروی و چکوسلواکی و یوگوسلاوی و غیره

سال های سال

خودمختاری نداشته اند و در صلح و صفا با خلق های دیگر نزیسته اند؟

چرا نباید خلق های فارس و ترک و کرد و بلوچ و عرب در ایران و ترکیه و عراق و سوریه و غیره واحد

از حق خودمختاری برخوردار باشند؟

فاجعه کجا ست؟

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر