۱۴۰۲ آذر ۲۲, چهارشنبه

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «فلسطین و تناقض چپ» (۱۶)

 

مهدی تدینی

(۱۳۵۹)

پروژهٔ اصلی دیگر او انتقال و شرح اندیشه‌ها و نظریات ارنست نولته،

متفکر و تاریخ‌نگار آلمانی و از شاگردان مارتین هایدگر

است.

درنگی

از

میم حجری

تدینی

تاریخ 

موهوم بودن مفاهیم و نگرش‌های جهان‌میهن و ضدمیهنی 

را

 نشان داده است.
کسی که می‌خواهد بهروزی، رفاه و حقوق مردم یک کشور را تأمین کند، 

اول باید درک کند

 واحد بهروزی میهن 

است

 ــ نه اینکه میهن را «برساختی» تصادفی، الله‌بختکی، ارتجاعی و بی‌اهمیت جلوه دهد و در عوض تا می‌تواند گسل‌های درون مرز را تحریک کند.

برای تحلیل این خرافه تدینی باید آن را تجزیه کرد:

 

۱

کسی که می‌خواهد بهروزی، رفاه و حقوق مردم یک کشور را تأمین کند، 

اول باید درک کند

 واحد بهروزی میهن 

است

معنی تحت اللفظی:

پیش شرط بهروزی و رفاه و حقوق  (برخورداری از حقوق) داشتن میهن است.

بگذارید مثال مشخص بزنیم:

بنا بر جامعه شناسی میهنی تدینی، خلق های کشورهایی از قبیل ایران و اسپانیا و فرانسه و امریکا و کانادا و استرالیا و ترکیه و سوریه و روسیه و جمهوری خلق چین و غیره  باید به کشورک های میهنی (قومی، ملی، مذهبی) تقسیم شوند.

مثال:

در این کشورها خودمختاری خلق های فارس و ترک و عرب و کرد و بلوچ و مهاجر و بومی و غیره تشکیل یابند.

در این صورت هر کدام از خلق های مربوطه بهروز و مرفه و حقوق مند خواهند گشت.

این همان شق القمری است که در بالکان صورت گرفته است.

آیا سکنه این کشورک های خودمختار

 بهروزتر و مرفه تر و حقوقمندتر از قبل گشته اند؟ 

آیا جزو مستعمرات امپریالیسم نگشته اند؟


اتفاقا 

خلق های این کشورها هم همین را می خواهند:

ترک های ایران

نه تنها قصد تجزیه از ایران، بلکه قصد پیوستن به آذربایجان و ترکیه و ترکمنستان و اویغورستان و غیره را و تشکیل ترکستان بزرگ را دارند.

کردها هم به همین سان.

عرب ها هم به همین سان.

حالا چه باید کرد؟

قاعدتا

در قاموس تدینی همه جای جهان باید بالکانیزه شود.


۲

نه اینکه میهن را «برساختی» تصادفی، الله‌بختکی، ارتجاعی و بی‌اهمیت جلوه دهد و در عوض تا می‌تواند گسل‌های درون مرز را تحریک کند.

معنی تحت اللفظی:

میهن را نباید دستکم گرفت و تجزیه واحدهای میهنی را  تحریک کرد.

 باورکردنش دشوار است.

همان تدینی 

که
پیش شرط بهروزی و رفاه و حقوق  (برخورداری از حقوق) را داشتن میهن،

 اعلام کرده است،

 اکنون ساز مخالف می زند و نهی از تحریک تشکیل میهن می کند.


سؤال این است که من ـ زور تدینی از این نعل وارونه زدن ها چیست؟

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر