۱۴۰۲ آذر ۲۶, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۲۷)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت بیستم

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۴ ـ ۷۵)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
   

۱

پدر زار و گریان همه شب نخفت

پسر بامدادان، بخندید و گفت:

زر از بهر خوردن بود، ای پدر

ز بهر نهادن، چه سنگ و چه زر

  معنی تحت اللفظی:

پدر به دلیل از دست دادن دارای اش آشفته گشت.

پسرش گفت:

پول را باید حیف و میل کرد و نه پس انداز.

 

سعدی در این دو بیت شعر،

دیالک تیک تولید و مصرف

را

 به شکل دیالک تیک هیچ و همه چیز بسط و تعمیم می دهد.

بدین طریق،

 تولید از دیده ها پنهان می ماند و مصرف یکه تاز میدان می شود.

این شیوه برخورد به ثروت اجتماعی (زر)، شیوه برخورد طبقات طفیلی، انگل و بی شعور است.

 

آنها در ثروت اجتماعی تنها جنبه مصرف و حیف و میل را می بینند، نه جنبه تولید و تکثیر ثروت اجتماعی و نعمات مادی را.

زر

فقط از برای خوردن نیست.

 زر می تواند سرمایه اولیه باشد،

برای تأسیس کارگاهی، شرکتی، مطبی.

برای افتتاح مدرسه ای، کودکستانی، آموزشگاهی، حزبی.

برای انتشار کتابی، مجله ای، مقاله ای، شعری.

برای قابل کشت کردن زمین بایری، کشت نهالی، پرورش دامی و مرغی.

 

این یاوه سعدی بر خلاف نظر رئالیستی سابق او ست، که انسان بی زر را حتی از رفتن پیش محبوبش منع می کند:

 

تهیدست، در خوبرویان مپیچ!

که بی سیم مردم، نیرزند هیچ.

معنی تحت اللفظی:

اگر نهیدست هستی، قید زیبارویان را بزن.

ارزش افراد به اندازه دارایی آنها ست.

 

حالا چه باید کرد؟

وقتی زر برای خوردن باشد، چگونه می توان تهیدست نبود؟

 

تناقض

تار و پود فلسفه و فقه سعدی را در نوردیده است.

شاید

دلیل افراط و تفریط طلبه اش (حافظ)

همین باشد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر