۱۴۰۱ مهر ۱۴, پنجشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۷۱)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل هفدهم

حزب طبقاتی انقلابی بر ضد آنارشیسم

 

۷

انترناسیونال اول

خواهان تشکیل احزاب طبقاتی ـ  پرولتری است.

 

در کنگره انترناسیونال

(۲ ـ ۷ ماه سپتامبر سال ۱۸۷۲)

اوپوزیسیون آنارشیستی نیرومندی عرض اندام کرد.

 

این اوپوزیسیون آنارشیستی

بار دیگر

مخالف شرکت کارگران در مبارزه سیاسی

بود

و

وحدت پرولتاریا در احزاب سیاسی خود

را

مردود می دانست.

 

آنارشیست ها

به

تجلیل از اعمال خودپو

 (خودجوش، خود به خودی، بدون تحزب و سازمان و تدارک و رهبری)

می پرداختند.

 

مراجعه کنید

به

خودپویی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6721

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6720

 

 

آنها از قدر قدرتی اعمال سازمان نیافته دم می زدند.

 

آنها

چه بسا

حتی

به

ستایش

از

ترور فردی

مبادرت می ورزیدند.

 

اما

طولی نکشید که معلوم شد

که

مارکس و انگلس

نه فقط دارای استدلالات بهتری اند، بلکه علاوه بر آن،

 اکثریت نمایندگان پرولتاریا در کنگره انترناسیونال را پشت سر خود دارند.

 

در کنار مارکس و انگلس، همرزمان مجرب و آبدیده و به لحاظ نظری (تئوریکی) ورزیده قرار داشتند:

یوهان فیلیپ بکر

از

سوئیس.

 

تئودور کونو

از

ایتالیا.

 

اویگن دوپونت

از

انگلستان.

 

یوزف دیتسگن، آدولف هپنر، لوئی کوگلمان

از

آلمان.

 

پل لافارگ، چارلز لانگه و آگوست سریلر

از

فرانسه.

 

والری وروبلوسکی

از

 لهستان.

 

نیکولای اوتین

از

 روسیه.

 

فریدریک آدولف سورگه

(عموی بزرگ ریچارد سورگه ـ آنتی فاشیست معروف)

از

ایالات متحده امریکا.

 

به کمک آنها، پس از روزها بحث،

اکثریت نمایندگان کنگره

به

تصویب قوانین اساسی ئی پرداختند

که

مارکس و انگلس

از دیرباز نمایندگی می کردند

و

صحت شان در کمون پاریس به محک تجربه خورده بود و اثبات عملی شده بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر