هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل هجدهم
در رد پای پدر
پیشگفتار
در اواخر سال های ۶۰ و اوایل سال های ۷۰ قرن نوزدهم
خانواده مارکس
بزرگتر شد.
دختران بالغ جنی و مارکس
ازدواج کردند و دامادها به خانواده اضافه شدند
و
طولی نکشید
که
سر و کله نوه ها پیدا شد.
انگلس هم که دختران مارکس، به عنوان پدر دوم تصورش می کردند،
در این تغییرات شریک بود.
فکر و ذکر دختران سه گانه جنی و مارکس
از
همان ایام کودکی
مبارزه در راه فردای سعادتمند
برای
انسان های زحمتکش
و
برای
جهانی عاری از استثمار و ستم
بود.
جو حاکم بر خانه مادری ـ پدری شان
همین بود.
دلیلش این بود
که
پدر
دخترکان در حال رشد خود
را
در
کار علمی و سیاسی اش
شرکت می داد.
وظیفه مطالعه و تصحیح مکاتبات بین المللی اش
را
و
نوشتجات در مطبوعات بین المللی اش
را
به عهده آنها می گذاشت.
زنان و مردان انقلابی بیشماری
نیز
که
از کشورهای مختلف می آمدند و در خانه مارکس به روی شان باز بود،
تفکر و احساس دخترکان جنی و مارکس
را
تحت تأثیر قرار می دادند.
میان بسیاری از آنان و دختران سه گانه جنی و مارکس
پیوند دوستی و مودت برقرار شده بود.
از میان آنان نیز همسران خود را پیدا کرده بودند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر