۱۴۰۱ آبان ۳, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ب) بیگانگی (الیناسیون، از خودبیگانگی) (۶)

 

پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور

برگردان

شین میم شین

 

۵

·    اینکه هدف آنان نه ارزیابی مجدد آموزه مارکس، بلکه بی اعتبار سازی آن است، به خودی خود روشن است و تحلیل های نقادان مارکس، تأییدی بر صحت این ادعا ست:

 

الف

·    اریش تیر اثر خود تحت عنوان «انسان ـ تصویر مارکس جوان» را با این جمله آغاز می کند:

·    «مارکس جوان کشف زمانه ماست!»

·    و نتیجه نهائی بررسی او این می شود که «آنتروپولوژی مارکس کاملا قابل توسعه است، بی آنکه به قانون ارزش و مسائل مربوط بدان نیاز» افتد و این امر موجب طرح مسئله «رابطه میان مارکس واپسین نسبت به مارکس جوان» می شود.   

 

ب

·    روبرت توکر در همان راستا در کتابش به نام «کارل مارکس ـ توسعه اندیشه او از فلسفه به اسطوره» می نویسد:

·    «کشف این سیستم اولیه مارکس به نظریات جدید در باره مارکسیسم پر و بال داده است که به ویژه در غرب مدت زمان طولانی جدا از یکدیگر توسعه یافته اند.

·    حداقل می توان گفت که تصور عام در باره مارکس در قرن بیستم عوض شده است.»

 

پ

·    «تصور جدید، مارکس را نه به عنوان یک تحلیلگر اجتماعی، که قصد شدنش را در سر داشت، بلکه بیشتر به عنوان یک مورالیست (معلم اخلاق) و یا فردی از قبیل متفکران مذهبی نشان می دهد.

 

ت

·    نظر قبلی که سوسیالیسم علمی یک سیستم علمی است، هر چه بیشتر جای خود را به این نظر می دهد که سوسیالیسم علمی در هسته خود یک سیستم فکری مورالیستی (اخلاقی) و مذهبی است.»  

 

ث

·    دو جمله آخر بسیار مهمند:

 

الف

·    تیر، مارکس را بدون قانون ارزش و نهایتا بدون قانون اضافه ارزش می خواهد.

 

ب

·    توکر می خواهد مارکس تحلیلگر جامعه بورژوائی را با مارکس مورالیست جایگزین سازد که مسئولیتی به عهده نمی گیرد، در پی احقاق حق و حقوق کسی نیست و «بیشتر شبیه متفکران مذهبی» است. 

 

۶

·    ما اینجا با یک گرایش اصلی بورژوائی انتقاد از مارکس سر و کار داریم:

 

الف

·    گرایشی که آثار علمی مارکس را از آرمان سیاسی او که با هم پیوند تنگاتنگ و ناگسستنی دارند، جدا می کند.

 

ب

·    گرایشی که آموزه مارکس را چنان مورد تفسیر قرار می دهد که آن با طبقه کارگر به مثابه جنبش تاریخی واقعی و با سوسیالیسم به مثابه قدرت تاریخی واقعی عصر حاضر در تضاد قرار می گیرد.

 

۷

·    توکر این نیت را آشکار و بی پرده بر زبان می راند:

·    «امروزه بسیاری با شنیدن مفهوم مارکسیسم به سادگی به ایدئولوژی کمونیستی می اندیشند.

·    عمارت دکترینی که فقط قسمتی از آن بر ایده های مارکس بنا شده است و همه اعضای احزاب کمونیستی بدان اقرار می کنند.

·    در صفحات بعد در صحبت از مارکسیسم چیز دیگری از آن مورد نظر خواهد بود.

·    ما تحت عنوان مارکسیسم ایده های مارکس را در نظر خواهیم داشت.

·    موضوع ما عبارت از مارکسیسمی خواهد بود که از خود مارکس است و ـ قبل از همه ـ از اولین اثر او (دفاتر اقتصادی ـ فلسفی) که با سیستم مدون مارکس تفاوت بسیار دارد، سیستمی که مارکس و همکارش انگلس بدان عنوان ماتریالیسم تاریخی و یا سوسیالیسم علمی داده اند.»

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر