۱۴۰۱ مهر ۲۹, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۵۳۳)

Keine Fotobeschreibung verfügbar.
میم حجری

 

مجید صالحی

 

شعار زن، زندگی، آزادی، 

بیشتر نیمه پوپولیستسی بنظر می رسد تا فمینیستی 

حتی مشکل بتوان آن را امپریالیستی دانست.

 نشانی حاکی از اینکه زنان در این خیزش دنبال برتری جوئی خود بوده اند

 نمی توان پیدا کرد 

و 

میتوان دید که مردان این خیزش در کنارشان بوده اند و جان خود را از دست داده اند.
اما این شعار ابهام دارد.

 «زندگی» و «آزادی» در آن ابهام آمیز است ولی زن بخصوص در حکومتی از ابتدای آمدنش زن ستیزی را یکی از ارکان حکومتش قرار داده است 

جلو دار راسخ این خیزش بوده است. 

این خیزش خود جوش، شعار های انقلابی مرگ بر جمهوری اسلامی، مرگ بر خامنه ای و یا مرگ بردیکتاتور کم ندارد.

 یعنی «محتوائی» انقلابی دارد. 

اما اِشکال اصلی آن، در عرصه «شکل» آن است که اسیر شعار زن، زندگی آزادی شده است

 که

 در دیوار نویسی ها و حتی در آواز «برای» میتوان رد آن را دید والبته نمی توان به آنرا به همه نسبت داد و این جنبی منفی آنست. تلویزیون های وابسته به ارتجاع منطقه و امپریالیست ها که خود را در ظاهر، انقلابی و مردمی جا زده اند با تکیه بر این شعار، مشغول ربودن این خیزش به نفع ارتجاعی هستند که خود را زیر پرچم شیر و خورشید همه با هم جمع کرده است.

 این جنبه ارتجاعی آن است که بخصوص در خارج از ایران خود را به عنوان حاکم مطلق و آلترناتیو نشان داده اند.
البته قصد من در این پست تحلیل محتوی این خیزش نبود بلکه بحث بر سر شعار ها بود.
شما چه شعاری پیشنهاد می کنید؟ 

نظر شما در باره شعار آزادی، دموکراسی، سوسیالیسم چیست؟

ضمناً فراموش کردم یکی دیگر از شعار های انقلابی را بنویسم:
«مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر»
با این حال این شعار های انقلابی همه نفی هستند یعنی «دیگری» دیالکتیکی اش را که اثبات است کم دارند [نفی، اثبات].
خطر جدی است. 

آیا میخواهیم دوباره ارتجاعی را جایگزین ارتجاع حاکم کنیم؟ 

هر چند ارتجاع جایگزین متعلق به مدرنیته باشد که میخواهد به جای ارتجاع قرون وسطائی بنشیند.
بنابراین شعارمان نیز باید آلترناتیو مان را در بر داشته باشد.

پایان

 

 در شعار زن ـ زندگی ـ آزادی

زن

به عنوان طبقه ای اجتماعی جا زده می شود.

به همین دلیل می توان آن را شعار فمینیستی ـ امپریالیستی عوامفریبانه ای محسوب داشت.

زنان اما بسان روشنفکران،

تعلقات طبقاتی مختلف، متفاوت و حتی متضاد دارند.

هم روزا و ستگین و نادژدا و مریم فیروز زن بوده اند

و

هم

تاچر و هلری و مرکل و می و غیره زن اند.

هم

زنان حزب اللهی و داعشی و طالبانی

زن اند

و

هم

زنان شاه اللهی

و

هم

زنان دهقان و پیشه ور و کارگر. 

شعارهای دیگر

بیشتر خصلت تصادفی دارند.


محتوای واژه آزادی

در این شعار زنان و جوانان

  فمینیستی ـ آنتی کلریکالیستی ـ بورژوایی

است. 

محتوای واژه زندگی

تعدیل ستم و سرکوب سیستماتیکی ـ فوندامنتالیستی بر زنان و جوانان است

و

امکان پذیر گشتن زندگی در استیل امپریالیستی است.

دورنمای انقلابی در بین نیست.

 قرن ۲۱

قرن عنگلابات فوندامنتالیستی در خاورمیانه

و 

قرن عنگلابات اولیگارشیستی در کشورهای پسا سوسیالیستی 

و

قرن عنگلابات نئوفاشیستی در کشورهای امپریالیستی است.

 پایان

 

۲ نظر:

  1. این عصیان جوانان ایران ، در تحلیل نهایی، محتوای ضد فوندامنتالیستی دارد.
    هرچند کسی آن را نشناسد.

    پاسخحذف