میم حجری
احساس من این است
که
کاپیتالیسم
چیزی زننده است.
کثیف و تهوع آور و بیگانه ساز است.
برای اینکه ان
علت جنگ و عوامفریبی و رقابت است.
فیدل کاسترو
فیدل
توان تفکرمفهومی ندارد.
چون با مفاهیم بیگانه است.
تفکر = شناخت به مدد مفاهیم.
کانت.
یعنی
پیش شرط شناخت
وقوف به تعریف مفاهیم است.
فیدل
به همین دلیل به کاپیتالیسم برخورد احساسی و عاطفی دارد
و
نه برخورد علمی و فلسفی.
با احساس که نمی توان چیزی را شناخت.
کاپیتالیسم
یک فرماسیون اقتصادی است.
از این لحاظ
فرقی بین فئودالیسم و کاپیتالیسم و سوسیالیسم وجود ندارد.
کاپیتالیسم
صدهزار بار بهتر از برده داری و فئودالیسم
است.
کاپیتالیسم
آستانه سوسیالیسم
است.
در
بطن کاپیتالیسم
است
که
سوسیالیسم
نطفه می بندد و پس از رسیدن به حد عینی تولد می یابد.
تمام تلاش حزب کمونیست چین
تشکیل جامعه کاپیتالیستی و کسب توان رسیدن به سوسیالیسم است.
صفحات آغازین مانیفست حزب کمونیست
در
مدح کاپیتالیسم
است.
در دامن کاپیتالیسم نیروهای مولده غول آسایی تشکیل می یابند و سطح زندگی توده را بالا و بالاتر می برند.
چگونه می توان عاشق سعادت بشریت بود و اعلام داست
که
کاپیتالیسم
چیزی زننده است.
کثیف و تهوع آور و بیگانه ساز است.
برای اینکه آن
علت جنگ و عوامفریبی و رقابت است.
کاپیتالیسم
در مقایسه با سوسیالیسم
فرماسیونی منفی و منفور و معیوبی است
و
نه
در مقایسه با فئودالیسم و برده داری.
فیدل
اوبژکت
را
کاپیتالیسم
را
با
سوبژکت
با
طبقه حاکمه
(بورژوازی)
عوضی می گیرد.
به همین دلیل هرچه بد و بیراه دارد،
نه
نثار بورژوازی،
بلکه
نثار کاپیتالیسم
می کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر