۱۳۹۷ مرداد ۱۲, جمعه

تحلیلی از «تحلیلی» که تحلیل نیست. (۴)



هدایت‌ الله خادمی 
( ۱۳۳۸) 
سیاستمدار و مدیر ارشد اجرایی
   نماینده دورهٔ دهم مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیهٔ ایذه و باغملک در استان خوزستان

   دانش آموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه بنگلور (هندوستان)
  فعالیت شغلی خود 
را 
از سال ١٣۶۴ در گروه ملی صنعتی فولاد ایران آغاز کرده است.
 و از سال ۱۳۶۷ به شرکت ملی حفاری ایران پیوست.
 در فاصله سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ مدیرعامل شرکت حفاری شمال بود. 
ویرایش و تحلیلی
از
 یدالله سلطانپور

با
سپاس
از
منوچهر مقصودنیا  
  منبع: 
گویا 
 
۱
  از کردستان زیبا و کوله‌ بران پیر و معلول آن، 
از سیستان و بلوچستان قهرمان با فقر و بیکاری عمیقش، 
هرمزگان، کرمانشاه و ... 
و 
تمام ایران را ببینید. 
هنوز بر پیکره برخی شهرها آثار تجاوز بعثی‌ ها را می‌ بینیم. 
اگر خسارت جنگ را نخواسته یا نتوانستیم بگیریم
 این رافع مسئولیت‌ دولت‌ ها در بازسازی این شهرها نیست. 
شهرستان‌ های مظلوم ایذه و باغ ملک فریادرسی نداشته‌ اند و آن را با فقر و بیکاری رها کرده‌ اید.
 
معنی تحت اللفظی:
به
کردستان زیبا
نظر اندازید.
با 
حمالان پیر و علیلش
 
به
بلوچستان قهرمان
نظر اندازید
با
فقر و بیکاری عمیقش
 
به 
کرمانشاه
نظر اندازید.
به 
هرمزگان
نظر اندازید.
به 
تمامی ایران 
نظر اندازید.

هنوز خرابه های جنگی تعمیر نشده اند.

اگر نخواسته ایم و یا نتوانسته ایم
خسارات جنگی وارده را بگیریم،
این به معنی  مسئولیت نداشتن دولت در بازسازی این شهرها نیست.
شهرستان ایذه و باغملک
فریادرسی نداشته و در فقر و بیکاری رهایش کرده اید.
 
ما بهتر است این فراز دوم از مواعط نماینده ایذه و باغملک
را
تجزیه و بعد تحلیل کنیم:
 
۲
  از کردستان زیبا و کوله‌ بران پیر و معلول آن، 
از سیستان و بلوچستان قهرمان با فقر و بیکاری عمیقش، 
هرمزگان، کرمانشاه و ... 
و 
تمام ایران را ببینید. 
 
فرمولبندی این جمله معیوب است:
 
الف
منطقی و دقیق و درست،
این است
که
از ایکس تا ایگرگ
از کردستان تا بلوچستان
نوشته شود.
 
اعضای طبقه حاکمه و هیئت حاکمه در طویله جماران
عاجز از فرمولبندی بی عیب و نقص جملات خویش اند.

در فیس آباد
معرکه برپا ست:
یک جمله درست با چندین غلط املایی و انشایی می نویسند.
بگذریم از محتوای خرافی و ضد علمی و ضد منطقی آن جمله.

همه از دم
کسب و کاری جز تخریب زبان فارسی ندارند.
 
ب
واژه «کوله بر» معنی دیگر دارد.
کوله بر 
نوعی صمغ است.
صمغ انگدان (انجدان) سفید
است.

پ
کوله بار
 به معنی باری است که بر پشت کشند 
 
کوله بار آرزویی بست دل
 کاسمان زد زور از جا بر نداشت
 ظهوری 

ت
من ـ زور علامه جماران
کولبر
است.
 
کول کردن یعنی حمل کردن چیزی بر پشت خود و یا بر روی شانه خود
به معنی حمال است.
 
۳

  از کردستان زیبا و کوله‌ بران پیر و معلول آن 
 
کردستان اگر زیبا ست، به چه دلیل زیبا ست.
ضمنا
کولبران کرد
چه پیر و چه برنا
چه زن و چه مرد
در این کوله بارهای عظیم الجثه چه حمل می کنند؟
 
ضمنا
چرا از آسمان و زمین به گلوله بسته می شوند؟
 
۴
از سیستان و بلوچستان قهرمان با فقر و بیکاری عمیقش
 
سیستان و بلوچستان
خطه و خاک اند.
 
خطه و خاک قهرمانخیز و یا قهرمان پرور داریم و نه خطه و خاک قهرمان.
 
قهرمان
به اوبژکت اطلاق نمی شود.
 
قهرمان
به 
سوبژکت
به
افراد
اطلاق می شود.

۵
از سیستان و بلوچستان قهرمان با فقر و بیکاری عمیقش، 
اگر مردم این سامان بی سامان قهرمان اند، قهرمان در چیستند؟
 
قهرمان در فقر و بیکاری اند؟
 
۶
هرمزگان، کرمانشاه و ... 
 
مگر کرمانشاه بخشی از کردستان زیبا نیست،
ای علامه هندی حواس پرت؟
 
۷
هنوز بر پیکره برخی شهرها آثار تجاوز بعثی‌ ها را می‌ بینیم. 
اگر خسارت جنگ را نخواسته یا نتوانستیم بگیریم
 این رافع مسئولیت‌ دولت‌ ها در بازسازی این شهرها نیست. 
 
از چه کسی می خواستید خسارت بگیرید و نتوانستید؟
 
صدام بدبخت به ضرب شمر ذی الجوشن به یزید پیوسته است.
 
انتقاد از عدم بازسازی شهرها و تعمیر خرابات جنگی
از آن انتقادهای بندتنبانی است 
که
در مجالس همه ممالک امپریالیستی برای خر کردن خلایق نشخوار می شوند.
 
شهرها
 بی دلیل توسعه نمی یابند.
 
دلیل توسعه شهرها و آبادانی آنها،
توسعه نیروهای مولده در آنها ست.
 
تشکیل مراکز تولیدی و مراکز آموزشی و علمی و فنی
در شهرها
موجب توسعه کمی و کیفی آنها می شود.
 
در غیر این صورت، بازسازی شهرها به معنی خریت محض خواهد بود.
 
خود حفار جماران هم می داند.
 
۸
شهرستان‌ های مظلوم ایذه و باغ ملک فریادرسی نداشته‌ اند و آن را با فقر و بیکاری رها کرده‌ اید.
 
اینکه ایذه و باغملک
بی فریاد رس است،
ننگی بر خود حفار جماران است
که
نماینده کذایی سکنه آن دیار است.
 
نماینده هر شهری باید فریادرس سکنه آن شهر باشد.
 
حفار جماران
خود را جزو مطهرین و قدیسین استنباط و احساس می کند 
و
به اجنه نامرئی، انتزاعی و بی نام و نشان هجوم می برد:

شهرستان‌ های مظلوم ایذه و باغ ملک فریادرسی نداشته‌ اند 
و آن (؟) را با فقر و بیکاری رها کرده‌ اید.
 
حفار گردنکلفت جماران
آخرین کسی است
که
نداند 
که
فقر و بیکاری
از دیرباز
در هر طویله طبقاتی
امری بایدی است.

فرماسیون های اقتصادی طبقاتی جوامع بشری
منجلاب فقر و بیکاری بوده اند، هستند و خواهند بود.

نمایندگان مجلس شلم شوربا که هیچ،
حتی خدا نمی تواند در جامعه طبقاتی
فقر و بیکاری و ذلت و بیماری و بی عاری
را
ریشه کن سازد.

به بالا رود کار افتادگان
لنینی کند چون در ایران ظهور.

ادامه دارد.
 

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    در فیس آباد
    معرکه برپا ست:
    یک جمله با چندین غلط املایی و انشایی می نویسند.
    بگذریم از محتوای خرافی و ضد علمی و ضد منطقی آن جمله.

    پاسخحذف