ماهیت (ذات، باطن، بود) (۶)

پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

۴۳

·      در فلسفه بورژوائی معاصر، بویژه در فرم های مختلف پوزیتیویسم و  فنومنولوژی (پدیده شناسی) درک ایدئالیستی ـ ذهنی راجع به رابطه ماهیت و  پدیده غالب است.

۴۴

·      دیالک تیک ماتریالیستی بر آن است که ماهیت چیزها بطور عینی، یعنی مستقل از شعور انسانی و در خارج از آن وجود دارد.

۴۵

·      ماهیت از دید دیالک تیک ماتریالیستی، عبارت است از عامیت و ضرورت (جبر) در تعویض پدیده ها.

·      مراجعه کنید به دیالک تیک جبر و اختیار (دیالک تیک   ضرورت و آزادی)، دیالک تیک  ضرورت و تصادف، دیالک تیک منفرد (خاص) و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۴۶

·      ماهیت از دید دیالک تیک ماتریالیستی، عبارت است از جنبه ثابت و تغییرناپذیر در تعویض سیستم های مختصات.

·      (در گذار از یک سیستم به سیستم دیگر. مترجم)

۴۷

·      همان طور که هر ثابتی نمی تواند از گروه تبدل های مربوطه (که نسبت به آنها ثابت نامیده می شود) مستقل باشد، ماهیت هم به همان سان، نه به مثابه موجودیت متافیزیکی مطلقا مستقل، به معنای ایدئالیستی ـ عینی آن (افلاطون، رئالیسم، هگل و بقیه)، بلکه فقط در چیزها، روندها و غیره مادی و در وحدت ناگسستنی با مظاهر و نمود های (پدیده های)  مشخص آنها می تواند وجود داشته باشد.

۴۸

·      ماهیت در پدیده  خودنمائی می کند و هر پدیده ای نیز ـ در تحلیل نهائی ـ ماهوی است و «تجلی (جاوه گری) ماهیت» است.

۴۹

·      ماهیت و پدیده در چارچوب وحدت دیالک تیکی، با هم جفت متضادی را تشکیل می دهند.

·      (دیالک تیک ماهیت و پدیده را تشکیل می دهند. مترجم)

۵۰

·      ماهیت از ثبات نسبی برخوردار است.

·      یعنی نسبتا ثابت واستواراست.

۵۱

·      ماهیت خصلت عام و ضرور (جبری) دارد. 

۵۲

·       پدیده ـ برخلاف ماهیت ـ  متغییر و متحرک است و خصلت منفرد و تصادفی دارد.

·      مراجعه کنید به  دیالک تیک  ضرورت و تصادف، دیالک تیک منفرد (خاص) و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۵۳

·      ما تنها به واسطه پدیده، از وجود ماهیت با خبر می شویم.

·      به عبارت دیگر ماهیت فقط بطور باواسطه قابل دسترسی است.

·      (برای دستیابی به ماهیت به وساطت و میانجیگری پدیده  نیاز مبرم داریم. مترجم)

۵۴

·      در حالیکه برای دسترسی به پدیده واسطه ای لازم نیست.

۵۵

·      ماهیت چیزها، روندها و غیره نه فقط در تضاد با  پدیده، بلکه از آنجا که آن بیانگر چنینی چیزها، روندها و غیره است، در تضاد با هستی عینی ـ واقعی آنها نیز قرار دارد.

۵۶

·      بنابرین مسئله ماهیت چیزها، روندها و غیره مسئله نحوه و نوع هستی آنها ست، در حالیکه مسئله هستی عینی ـ واقعی چیزها، روندها و غیره فقط مسئله بودن و یا نبودن آنها ست.

ادامه دارد.