۱۴۰۲ آذر ۲۴, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) توصیف (۱)


پروفسور دکتر گونتر کروبر

 پروفسور دکتر ولفگانگ سگت

برگردان

شین میم شین

   

۱

·      توصیف به تبیین منظم و سیستماتیک واقعیات امور مادی و یا فکری به کمک وسایل فکری ـ زبانی اطلاق می شود.

 

۲

·      توصیف هر واقعیت امر و یا توصیف داده های ادراک حسی، آزمایش، مشاهده و غیره قاعدتا نقطه آغازین کردوکار معرفت علمی را تشکیل می دهد.

 

۳

·      توصیف، همواره سیستم های معینی از سمبل های زبانی را به خدمت می گیرد:

·      سمبل های زبان طبیعی، سمبل های زبان علائم خاص، ارقام، گرافیک و غیره را.

 

حد و مرز توصیف

 

·      توصیف ـ به مثابه روش شناخت علمی ـ قادر به انجام وظایف معرفتی زیر است:

 

۱

·      توصیف ـ در بهترین حالت ـ می تواند تصویر نسبتا دقیقی از واقعیت امر مورد نظر ترسیم کند.

 

۲

·      توصیف اما نمی تواند از نشان دادن چگونگی ساخت واقعیت امر پا فراتر نهد.

 

۳

·      توصیف نمی تواند به ارائه دلیل چند و چون واقعیت امر مورد نظر نایل آید.

 

۴

·      توصیف عمدتا فقط  نمود (ظاهر) واقعیت امر مربوطه را مورد توجه قرار می دهد.

·      ولی نمی تواند به ماهیت آن نفوذ کند و علل و دلایل وجودی آن را توضیح دهد.

 

·      مراجعه کنید به دیالک تیک پدیده و ماهیت

 

پدیده

(نمود، ظاهر، ضد دیالک تیکی ماهیت)

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11557

 

پایان

 

ماهیت

 (جامعه شناسی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8227

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8226

 

 

۵

·      از این رو می توان توصیف را به مثابه اولین و ساده ترین مرحله شناخت علمی محسوب داشت.

 

۶

·      و لذا سوبژکت شناسنده باید برای شناخت ماهیت چیزها، پدیده ها و سیستم ها توضیح و تئوری را به عنوان مکمل به خدمت گیرد.

 

·      مراجعه کنید به توضیح، دیالک تیک پراتیک و تئوری   

 

پراتیک

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11454

 

نظریه (تئوری)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3738

 

۷

·      در حالیکه بخش اعظم علوم طبیعی دیری است که راه گذار از توصیف به توضیح را پیدا کرده اند، علوم جامعتی تنها با کشف ماتریالیسم تاریخی قادر به این امر مهم گشته اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر