۱۳۹۷ مرداد ۲۵, پنجشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۵۹)


پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.


۱۹۹
·    اما بخشی از طبقه کارگر چین نیز وجود داشته که به مقاومت سرسختانه مبادرت ورزیده است.

۲۰۰
·    در ماه ژانویه سال ۱۹۶۷ بخشا حتی به برخوردهای مسلحانه در شهرهای شانگهای، نانکینگ، شنیانگ، سیان، کانتون و غیره منجر شد.

۲۰۱
·    در این زمان کارگران، فونکسیونرهای (فعالان) سندیکایی، فونکسیونرهای محلی حزب کمونیست چین و مدیریت های کارخانه ها به تشکیل همبودهای (اجتماعات) اکسیونی (عملی) مبادرت ورزیدند.

۲۰۲
·    در همان ماه، کارکنان راه آهن در سراسر چین دست به اعتصاب زدند.

۲۰۳
·    در شهرهای شانگهای، تینستین و دایرن کارگران بنادر اعتصاب کردند.

۲۰۴
·    در شهر شانگهای  به دلیل دست کشیدن کارگران از کار، آب رسانی، برق رسانی و حمل و نقل بخشا مختل شد.

۲۰۵
·    در استان های هنان و شانکسی معادن ذغال سنگ تعطیل شدند.
·    کارگران دست از کار کشیدند و خواهان دستمزد بیشتر شدند.

۲۰۶
·    در سراسر کشور، جنبش مقاومت نسبتا وسیعی وجود داشت که در وهله اول بر ضد تجاوزات غیرقانونی باندهای (واحدهای شبه نظامی) مائو بود.

۲۰۷
·    این جنبش مقاومت اما پیوسته به هم نبود.
·    فاقد کوئوردیناسیون بود.
·    فاقد رهبری یکدست و یکپارچه بود تا بتواند آن را نه فقط بر ضد باندهای مائو، بلکه بر ضد گروه مائو در رهبری کشور سوق دهد.

۲۰۸
·    گروهبندی گرد آمده دور مائوتسه تونگ توانسته بود بخش نسبتا کوچکی از طبقه کارگر چین  را و قبل از همه کارگران به لحاظ اجتماعی فقیر را مثلا کارگران کمکی و فصلی را مورد سوء استفاده مستقیم قرار دهد.
·    در نیتجه،  در ماه دسامبر ۱۹۶۶ در کارخانه ها به تشکیل سازمان های «زعوفان» (شورش) نایل آمد. 

۲۰۹
·    تشکیل این سازمان های «زعوفان» (شورش)، نقطه اوج تفرقه افکنی در طبقه کارگر چین بوده است.

۲۱۰
·    گروه مائو به کمک اقشار فقیر طبقه کارگر، حمله بر شرایط مادی زندگی کل طبقه کارگر را جامه عمل می پوشاند.  

۲۱۱
·    در جریان «انقلاب فرهنگی» در تداوم بخشیدن به گرایشات موجود در سال ۱۹۶۵، دوباره پرداخت مزایای کارگران قطع شد.
·    جای پرداخت دستمزد بنا بر تعداد قطعات را، بسان دوره سیاست «جهش بزرگ به پیش»، پرداخت دستمزد بنا بر ساعات کار گرفت.
·    (الف ابر، «توسعه وضع مادی طبقه کارگر چین از سال ۱۹۵۷»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۱۲۴)   

۲۱۲
·    گروه مائو پس از تخریب نظام دموکراتیکی ـ خلقی در مرحله اول «انقلاب فرهنگی»، اکنون در مرحله دوم آن، (از فوریه ۱۹۶۷ تا پلنوم نهم در آوریل ۱۹۶۹) به تشکیل ارگان های دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی خود تحت عنوان «کمیته های انقلاب» پرداخت.

۲۱۳
·    این ارگان ها تحت سیطره کامل ارتش بودند و اعضای آنها که عمدتا نظامی بودند، توسط ارتش تعیین می شدند.

۲۱۴
·    زحمتکشان چین کمترین تأثیری در تشکیل «کمیته های انقلاب» نداشتند.

۲۱۵
·    این ارگان ها («کمیته های انقلاب») با منافع خلق چین مطابقت نداشتند.
·    آنها  ابزارهای سیطره بر خلق بودند.

۲۱۶
·    در ماه اکتبر ۱۹۶۷ رهنمود لازم برای تشکیل حزب مائوئیستی صادر شد.

۲۱۷
·    گروه مائو به ابزاری جهت بسیج توده پهناوری در راه سیاست ابرقدرتگرایی شووینیستی و برای سیطره خود بر پایگاه سیاسی و اجتماعی وسیع نیاز داشت.

۲۱۸
·    برای رسیدن به این آماج ها از اسامی و سنن انقلابی حزب کمونیست چین سوء استفاده به عمل آوردند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر