۱۴۰۱ دی ۲۱, چهارشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۷۶)

 


 
میم حجری

 

یکی از معایب سکنه جنقوری
بیگانگی با تعریف علمی مفاهیم است.
مثال:
تعریف انقلاب را نمی دانند
به همین دلیل از انقلاب اسلامی خمینی مرتجع دم میزنند.
روحانیت شیعه به قول شاه حتی مظهر ارتجاع سیاه است و نه اهل انقلاب.
به همین دلیل کسی حرف دهن خود را نمی فهمد چه رسد به فهم حرف همنوعش.



توده اگر حزب و سازمان خاص خود را نداشته باشند
گول هر لاشخوری را می خورند.
هیتلر هم با رأی مردم روی کار امد
به همین دلیل
طبقات حاکمه
حزب توده را سرکوب می کنند تا صحنه از مزاحم خالی شود


آیت‌الله محمدرضا باقرزاده، رئیس بسیج اساتيد
قم:
مردم گوسفند هستند
باید مثل "علی" چندهزار نفر را کشت

رئیس بسیج
بی شرمانه
به
تحریف تاریخ میپردازد.
حضرت علی نه برای رفع محاربه
بلکه برای تحمیل بردگی در لفافه اسلام
۱۰۰۰ گرد گردنفراز را که تن به بردگی نداده اند، گردن زده است.
ضمنا
حضرت علی ۱۴۰۰ سال قبل
یعنی در عهد چوب و چماق و بوق و چپق این جنایت را مرتکب شده است و نه در دهه سوم قرن ۲۱

بعد حضرت علی از عذاب وجدان جنون گرفته است و لب چاه های کور
شب ها زار زده است.

علاوه بر این
علی به شما زباله ها چه ربطی دارد؟
علی حاضر به دادن پشیزی از بیت المال به برادرش نمی شد
شما
دار و ندار مردم را به جلادان و جانیان خودی و بیگانه ازرانی می دارید.
حزب الله لبنان
پس از صرف صدها هزار دلار و زدن تونل و غیره
دو سرباز اسرائیل را ترور کرد و جنازه های شان را گروگان گرفت
و
اسرائیل
جنوب لبنان را با خاک یکسان کرد تا جنازه های سربازان شان را به خانواده های شان برگرداند
و
لاشخورهای جنقوری
به
سکنه لبنان
هزینه خانه های شان را دست و دل بازانه پرداخت کردند.
علی از این خریت ها
هرگز مرتکب نمی شد

چقد غم داره این روزا، پر از احوال آشوبیم
ته خطیم همه، اما، تظاهر می کنیم خوبیم.
سارا_یوسفی
خوبی و بدی حال
از مفاهیم نامعین و سوبژکتیو و شخصی اند.
پیری که به نظر این و ان شکسته و ضعیف و بدحال جلوه گر می شود
می تواند از نظر خود او چنین نباشد و وقتی ازش می پرسند:
چطوری؟
می تواند بگوید:
عالی.
چون تعریف او از خوبی حال مثلا سلامتی درخور سن و سال باشد


نمیشه قبل از اینکه منو بلاک کنید اول دلیلش رو به خودم بگین؟ شاید من بخوام زودتر بلاکتون کنم
هنگامه

این چیزها مهم نیستند.
خلایق برای اعمال خود
چه بسا
دلیل ندارند.
خیلی از دلایل شان هم خرکی اند
نشنوی بهتر است تا بشنوی.


رفتم مصاحبه برای کار
یارو می‌پرسه
جسارتا چرا انقدر لاغری؟
مگی

ما در عصر ظاهر بینی به سر می بریم.
خر جماعت جز ظاهر چیزی نمی بینند و نمی شناسند.

عصر ما عصر عکس است.
عصر عکس ساکن و ثابت و سیار.
عکس هم هر چه بی همه چیز تر باشد،
مطلوبتر است.



پاسخ نشریه شارلی عبدو
به تهدید سران رجیم آخوندی:
یک هفته طول کشید تا آیات عظام راه خروج را پیدا کنند.

شناخت علمی
فقط یکی از فرم های بیشمار شناخت است.
شناخت انواع مختلفی دارد.
بدون شناخت کسی
نمی توان با دوستداران او همدردی کرد.


طنزی از برتولت برشت.

سرقت بانکی
کسب و کار سارقین ناشی است.

تأسیس بانک
کسب و کار سارقین حرفه ای است.



شعر در کشور ما
عمدتا
اسباب عوامفریبی و خر پروری است.
فقر شناخت هنری با شناخت علمی و غیره همینجا ست.
شناخت هنری
لازم است
ولی کافی نیست.
شناخت هنری باید تحلیل فلسفی ـ علمی (مارکسیستی) شود تا مفید افتد.
مثلا
صائب نوحه سرا
اصلا نمیداند و نمی کوشد تا بداند که دود و شعله چه تفاوتی با هم دارند.
چشم و ابرو چه فونکسیونی دارند.
دلیل تفاوت کمی انگشتان دست و پا چیست؟
فرق آهن و پولاد چیست؟
فرق نعل و گوهر چیست؟
فرق کس و ناکس چیست؟


فریتس
اگر کسی حرفی برای گفتن ندارد،
بهتر است که خفه شود.

سخن
چه عقلی و چه ضدعقلی
چه علمی و چه خرافی
بهتر از سکوت است.

سکوت را نمی توان تحلیل کرد و چیزی یاد گرفت و یاد داد.
سخن را ولی می توان.
پس
زنده باد سخن

پس
مرگ بر سکوت



درنگی در دیالک تیک ریال و ریا

مشخصه مهم عنگلاب اسلامی
تبدیل اشراف فئودال و روحانی
به بورژوا ست.
بچه های خود آیات عظام
در ممالک غربی
اصلا حجاب ندارند.

۹۹ درصد سکنه جنقوری
هم
مذهبی قلابی و تقلبی و ریایی و ریالی اند


ما در ایام خریت
هوادار شاملو و صمد و غیره
بوده ایم.
پس از خروج از خریت
اشعار و افکار او را عمدتا تحلیل کرده ایم.
شاملو
از شعرای ارتجاعی انقلابی نما ست.
شاملو از شعرای عنقلابی است.
طرفداران شاملو
قادر به تحلیل و درک شعر او نیستند.
عمدتا عیاش اند و در شعر شاملو
اسباب گرم و نرم و خام و خر کردن محبوب موقتی خود را می یابند و موقع لیس و لاس
نشخوار می کنند.
با شعر شاملو
میتوان خود را باد زد و به صورت سام نریمان و رستم دستان در اورد و محبوب خود را تحت تأثیر قرار داد و به اهداف بند تنبانی خود رسید.
هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و شاد
...



آره.
زندانیان در زمان شاه
آرمان و ایدئآل و امید و دورنمای سیاسی انقلابی و یا ارتجاعی داشته اند.
امیدواران و آرمان داران
عاشق زندگی اند و دست به خودکشی نمی زنند.
اوپوزیسیون جنقوری در خیزش ها و اعتراضات اخیر
اصلا سیاسی نیستند
و
تفاوت طبقاتی ماهوی با طبقه حاکمه جنقوری ندارند.
چه بسا جناح دیگری از همان طبقه حاکمه اند.
هراس طبقه حاکمه از پرولتاریا ست که حزبش را تار و مار کرده اند و حتی دار و دسته های قلابی تحت نام حزب توده
پدید اورده اند که کسب و کارشان ریختن ابروی حزب توده است


دلم گرفته است
 دلم گرفته است
به ایوان می‌روم
 و انگشتانم را بر پوست کشیده‌ی شب می‌کشم
چراغ های رابطه تاریکند
 کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشگ‌ها نخواهد برد
 پرواز را بخاطر بسپار
 پرنده مردنی است
فروغ_فرخزاد

این شعر فروغ
شعری فلسفی است.
فروغ در این شعر
دیالک تیک پرنده و پرواز را کشف و فرمولبندی کرده است.
فروغ فیلسوفشاعر بوده است





شناخت و رنج
چنین چیزی محال است.
خلایق
معنی شناخت را نمی دانند
و
با
آشنایی شخصی
عوضی می گیرند.
انتقام شارلی عبدو

انتقام
کار خران است و نه کار خردمندان
کار خردمندان چیست؟
کار خردمندان
خرد ورزی است
انتقاد از خود و انتقاد از همنوع خود است
کار خردمندان
انقلاب است
انقلاب است
انقلاب


آسمان ایران گرچه تاریک است
صبح آزادی لیک نزدیک است
حریف

آره
این عکس
اثر هنری غیبگویانه ی ستایش انگیزی است:
آزادی از قید و بند ارتجاع فوندامنتالیستی
نه
از
زمین
بلکه از آسمان نازل خواهد شد
و
از جنقوری
نه نامی باقی خواهد ماند و نه نشانی.
بیابانی شاید باقی بماند.
بی حشره ای حتی

وزارت نفت و آخوندها



آره.
خوارج وقتی برای انجام کاری مثلا کشیدن راه اهن به جنقوری می روند
علاوه بر حقوق مقرره شان
حقوق مازادی به عنوان حقوق توحش می گیرند.
تمدن را ما باید در خواب ببینیم.

از پسر حریفی که پدرش تازه از جنقوری برگشته بود،
پرسیده بودند:
نظر پدرت راجع به جنقوریان چیست؟
گفته بود:
ملت کودنی هستند.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل


مهسا دختر و دوچرخ تندیس

شاهکار
تندیس دختر دوچرخه سوار از یخ


دختر ایت الله و هواداران آیت الله

مسیج علی نجات هم روزی شبیه همین آیة الکرسی ها بود.
فردا اینها هم می توانند مسیح دیگری باشند.
حجاب و می نی ژوپ
فرم پوشش اند.
مثل پالانند که تعیین کننده نیستند.
پالان
ربطی به ماهیت خر ندارد.
ضمنا
فرزند هر کس نافی او ست.
استثنا زمانی هست که فرزند ناتنی و نامشروع باشد.

بدترین دشمن جنتی
پسرش بود که مجاهد بود و اعدامش کردند.
دختر استالین و کاسترو
هردو در ایالات متحده امریکا هستند.
فرزندان توده ای ترین شاعر جهان
ضد توده ای اند.
انتقاد باید ماهوی باشد و نه نمودین و صوری و فرمال


بحث بر آثار مائو ست.
از موضوع بحث نباید خارج شد.
و گرنه هماندیشی مختل می شود.
بحث بر سر مائو نیست.



آره.
توده
خدا ست
و
حزب توده
حزب خدای حقیقی است

این مفتخور های جنایتکار اقتصاد ایران را در حساب بانک‌های خصوصی در خارج از ایران گذاشتند و در داخل در قصر های زیبا سکونت دارند.

چرا آدم‌ها …قبولش کردند و ۴۳ سال اجازه ادامه دادند؟
حریف

قضیه در همه جوامع طبقاتی از همین قرار است.
فقط جنقوری جنون و جنایت که نیست.
تسخیر حاکمیت توسط طبقه حاکمه
از دیرباز
برای تکثیر ثروت خویش است.
به قول دختر کوسه رفسنجان
خمینی فقط در شمال تهران ده هزار مترمربع زمین دارد
خامنه ای به قول رسانه های غربی
۷۹۴ میلیارد دلار ثروت دارد.
کوسه رفسنجان را رسانه های غربی
خرپول ترین فرد در کشور قلمداد میکنند
جنایات اینان هم برای خالی کردن عرضه از مزاحم بوده است.
خاوران قتلگاه شریف ترین اعضای جامعه است.
حمله بوش به عراق و لیبی و غیره
حمله پوتین به اوکراین
و
حمایت امپریالیسم از اوکراین
برای تکثیر ثورت خویش است
مابقی دعاوی حضرات
یاوه اند.
مردم
چاره ای جز تسلیم در مقابل طبقات حاکمه ندارند
به ویژه وقتی که حزب و سازمان و رهبر ندارند
دنبال هر لاشخوری می افتند تا از گرسنگی نمیرند.

بحث بر سر جهان بینی است.
نان مقدم بر جان و دین و ایمان است.

قبل از هارت و پورت از هر نوع
باید جلو سگ گرسنه شکم
استخوانی انداخت.
باید سرپناهی داشت.
پوشاکی و بهداشتی داشت.
بحث بر این این تز مهم فلسفی است.
اقتصاد مال خر نیست.
خر از اقتصاد بی خبر است.



آره.
همه ادیان برای خر کردن خلایق اند.
ولی خلایق به دین نیاز دارند تا جهنم جامعه را تحمل کنند.
دین دیالک تیک آه و افیون است
هم
امید واهی میدهد
و
هم تخدیر می کند



آقای خامنه‌ای، شما ازون دست رهبران کاریزماتیک نیستی که لااقل تحت تاثیر سخنان و پروپاگاندای شما درگیر مفاهیم شما بشیم، مشتی خاک بر سرِ کم‌هوش به شما علاقه‌مند هستن [مخلصین شما و نه منفعت طلب‌ها] -این کتاب سرخ مائو, که این اخر عمری دست گرفتید هم برای شما کار نخواهد کرد!
جستارهای وابسته

خاتمی
با زباله های پوپر
پوز می داد تا دل غربی ها را برباید.
سیدعلی
هم
می تواند با زباله های مائو
پوز بدهد
تا دل شرقی ها را برباید.
مواعظ مائو
فرقی با مواعظ سید علی ندارند.
در صد صفحه از کتاب سرخ مائو و صد ساعت موعظه سیدعلی
نمیتوان اندیشه ای پیدا کرد




نمی‌خورید زمانی غمِ وفاداران
ز بی‌وفاییِ دورِ زمانه یاد آرید
حافظ]

معنی تحت اللفظی:
اگر اعتنایی به وفاداران ندارید
بدانید که روزگار هم بی وفا ست.

خوب
منظور؟
مشد حافظ.


شاملو توی یکی از نامه هاش به آیدا میگه : من با تو انسانی را که هرگز در زندگی خود نیافته بودم پیدا کردم . و چقدر قشنگه یکی بیاد تو زندگیت که کل عمرش دنبال آدمی شبیه تو بوده
زپوری

هروئینی ها
خیلی هارت و پورت میکنند.
شاملو خیلی حرف ها زده است.
فروزان هنرپیشه را
ک. ابگوشتی نامیده است.
زنگرایی را باش.
خودش را شرف کیهان نامیده است
خودگرایی را باش



اصراری بر گفتنِ واقعیت به آدمی که با دروغ شنیدن حالش بهتره نداشته باش‌. آفریده شدم که هر روزِ زندگی برام یه درس باشه
نیلوفر

واقعیت به چه معنی است؟
خلایق
از دیرباز
جای حقیقت را با واقعیت عوض کرده اند.
در مفهوم فلسفی واقعیت
همه چیزهای واقعی مثلا همین لنگه کفش و لنگه در و لنگ حمام
تجرید می یابند.
مگر گفتن لنگه کفش هنر است تا خلایق بپذیرند ویا نپذیرند؟
ضد دروغ نه واقعیت بلکه راست است.
ضد واقعیت
رؤیا ست.



پاپ و شیخ
ولی هر دو اهل لواطند.
به ویژه کودکان مردم را مورد تجاوز جنسی قرار می دهند و مادام العمر بدبخت و بیچاره می کنند



این ادعای فریدون فرخزاد
ادعایی ایدئالیستی است.
جهان بینی فریدون با جهان بینی روح الله خمینی و اراذل و اوباش دیگر
فرقی ندارد.
روح الله خمینی هم همین حریف فریدون را می زند
وقتی ادعا می کند که
اقتصاد مال خر است.
هر دو وارونه اندیش، وارونه بین و وارونه نما هستند.
مایحتاج حیاتی
برای هر موجود زنده
از نبات تا جانور و آدم
صرفنظر ناپذیر است.
محتوای تز مهم معروف
به
درک ماتریالیستی تاریخ
همین است.
زیربنای اقتصادی جامعه
تعیین کننده روبنای ایده ئولوژیکی آن است
و
نه
برعکس.


مهسا حی علی خیرالعمل


اولا
فضایل کسی
چه ربطی به سود وزیان این و ان دارند؟
ثانیا
کسی که خودخواه نباشد،
حتی
خر نیست
چه رسد به اینکه انسان باشد.
هیچکس
قربة الی الله
کاری نمی کند.
حتی ننه و بابای افراد.
دیالک تیک داد و ستد
دیالک تیکی یونیورسال است
و
حتی در روز قیامت
معتبر است:
به خدا و در راه خدا
ندهی
در روز قیامت خدا به صدها فرسنگی بهشت هم راهت نمیدهد
چه رسد به نزد حوری و غلمان و شط عسل و خامه و شراب




خدا رحم کنند به کسانی که حرفی برای گفتن ندارند
و
علیرغم آن
دهن باز نمی کنند.
کورت توخولوسکی
طنز پرداز بزرگ آلمان
و
پاسفیست سلحشور




هی هدایت حواسپرت
نه
فانوس ها
بیهوده روشنند
و
نه
سگ ها
بیهوده بیدارند و در پارس مدامند
و
نه دزد ها به میهمانی کدخدا می روند.
تو حواست پرت است و بیسوادی
به همین دلیل
مثل رئیس آنارشیست ها
عاجز از تمیز استثمار از دزدی
و
استثمارگر از دزدی


آره.
ما سگان توده های بی همه چیز مولد همه چیزیم
و
به عوض توهین
تحلیل می کنیم
تا مانع تبدیل جامعه به طویله بشویم



عرزشیا به سید و امام حسین هم اعتقاد ندارن اگه داشتن سیدمحمدحسینی رو اعدام نمیکردن امیدوارم همون جدش که قسمتونه و میگید بهش اعتقاد دارید زودتر رسواتون کنه وتقاص پس بدید اگه وجود داره که نفرین منو برآورده میکنه
ماری

ماری تازگی ها متوجه قضیه شده است.
سید که سهل است
پسر جنتی را اعدام کرده اند.
فاطمه مدرس
نوه مدرس را اعدام کرده اند


جامعه
را
نمی توان به کوتاهمدت و درازمدت طبقه بندی کرد.
جامعه چیست؟
جامعه
دیالک تیکی از زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی است
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از ان زیربنای اقتصادی است.
جامعه را هم بر اساس زیربنای اقتصادی طبقه بندی می کنند:
جامعه اشتراکی آغازین
برده داری
فئودالی
سرمایه داری
سوسیالیستی

بر خلاف تصور حریف
حکام عوض می شوند:
مثلا جای سلاطین قاجار را سلاطین پهلوی می گیرند
جای سلاطین پهلوی
را
روحانیان با عمامه و بی عمامه می گیرند.

حریف
بیگانه با ساده ترین مفاهیم فلسفی است.
او
طبقه حاکمه را با حکام جایگزین می سازد.
طبقه را  با افراد.
حریف
تفاوت طبقه حاکمه با هیئت حاکمه را نمیداند.
حریف
بیسواد است.


شعر
وقتی تقدیم به کسی می شود
و
عکس آن کس حتی
بدان ضمیمه می شود
خصلت خاص کسب می کند
و به درد خواننده نمیخورد.


دلیل بیگانه پرستی عیرانیان چیست؟



پس این طنز هم واقعیت دارد که زندگی. با زن شروع می شود و مردن با مرد. یعنی رنان حق زنده بودن دارند و مردان مستحقدمردنند.
این استدلالهای شوینیستی را از کجا در می آورند اخر. یکبار دوبار و چند بار مطلب را بخوانید ایا منطقی در این نوشتار می یابید ؟ نمیدانم کی باور میکنیم که چه بودیم مهم نیست بلکه اکنون چه هستیم مهم است. نصف کلماتی که بکار میبریم اصلا پارسی نیستند و عاریتی یا تحمیلیند. امروزه جامعه ما یکی از بیمارترین جوامع دنیاست چون هویتش را بجای شخصیتش در گذشته اش میجوید. امیدوارم در نظام اینده کاستیهایمان را برطرف کنیم نه انکه با پیوند ریش و سبیل سعی در پوشاندن کاستی ها کنیم.
محسن

زندگی. با زن شروع می شود و مردن با مرد
طنز نیست.
منظور احتمالا این است که زنان زاینده اند
و
نران کشنده.
دلیل دخیل بستن سماجت امیز به ماضی و فخر کردن به بند تنبان ماضی
این است که کفگیر به ته دیگ خورده است.
یکی از خصایص مرتجعین همین است:
به قول هرمان هسه
خلایق بخشی از ایدئال های خود را در ماضی می جویند.
نظر هسه را باید تدقیق کرد و از صراحت طبقاتی گذراند:
مرتجعین بخشی از ایدئال های خود را در ماضی می جویند
و
نه انقلابیون.

پرولتاریا تمامی ایدئال های خود را در آینده می جویند.
ماضی پرولتاریا
شرایط بردگی و ارباب ـ رعیتی است و چنگی به دل نمی زند.



دلیل انتحار جوانان پس از آزادی از زندان
تحمل شکنجه جسمی و روحی و روانی است.
حریف
آره.
ولی جوانان زمان شیخ
چه کم از جوانان زمان شاه دارند
که بر عکس آنان
دست به انتحار نمی زدنند؟
شکنجه جسمی و روحی و روانی در طویله که تازگی ندارد.



بغضی بی پایان
علی صبوری

در دستان ِ هر کدام ِ مان
گل سرخی بود
وبرلبان ِ هرکدام ِ مان
ترانه ای ناپیدا
گل ها را
یک
یک
بر مزارت گذاشتیم
با بغضی بی پایان
و ترانه های شعله ور
. درگلو
که مجال شکفتن نداشت
به خانه بر گشتیم
خانه تاریک بود
و پیراهن ِ راه ، راهت
بر بند رخت
درباد
تاب می خورد.

پایان

شعر زیبایی است
و
عطرافکار عاشقانه فروغ فرخزاد را با خود دارد.
یکی از مدهای مرسوم در جهان
تقدیم شعری (بالاخص) به کسی و به یاد کسی و غیره است.
شعر بدین طریق
مسخ و مثله و مخدوش می شود.
چون
خصلت خاص و فردی کسب می کند
و
عامیت معمول خود را از دست می دهد.
خواننده دیگر نمی تواند آن را به عنوان شعر شخصی خود به خدمت گیرد
و از شاعر و شعر منزجر می شود.


نوری در وجود تو ست
که
منتظر تابش است.
این نور
حقیقت تو
نیروی تو
و
تعین (تقدیر) تو ست.

هی حریف جاهل
حقیقت
چیزی عینی است. (لنین)
به همین دلیل
حقیقت این و ان خرافه است و بس.


کارگر محمد حسینی اعدام


یزید و حسین

یزید را باید از نو شناخت.
یزید
از هر نظر فرزانه تر از حسین بوده است.
حسین اصلا سواد نداشته است.
از حسین بیسواد جمله ای باقی مانده است
که
گلسرخی بیسواد در دادگاه با هارت و پورت بر زبان رانده است:
زندگی = اعتقاد و جهاد.
اگر گلسرخی از چشمه های مارکسیسم لبی تر کرده بود
به
خرافه بودن این تحریف حسین از زندگی پی برده بود.
یزید شاعر بوده است.
اولین مصراع شعر در دیوان حافظ از یزید است:
الا یا ایها الساقی
ادر کأسا و ناولها
حسین
برده دار بوده است و ۷۴ تن از شهدای کربلا برده های حسین و یاران بوده اند
که
به دلیل برده بودن اسمی از انها برده نمی شود.
برده دار که نمی تواند آزادیخواه باشد




سلیمانی فقط یک فرد نیست یک تفکر است یک اعتقاد است درختی است که از لحظه ای که خون سردار سلیمانی آن را آبیاری کرد در حال رشد و ریشه دواندن در جهان است
جانفدا

هیتلر چطور؟
هیتلر ۶ میلیون نفر از خلق یهود را پس از کشیدن شیره جان شان
در اجاق های آدم سوزی خاکستر کرده است و از خاکسترشان به عنوان کود استفاده کرده است.
هیتلر و اوباشش
صدها هزار تن از کودکان خلق یهود را کشته است.
هیتلر چه کم از سلیمان دارد




انتحار پس از آزادی

دلیل انتحار جوانان پس از آزادی از زندان چیست؟



انتشار خرافات نیچه ها شرم انگیز است.
نیچه
مؤسس خردسیتزی است.
نیچه
نظریه پرداز فاشیسم است
نیچه
مبلغ آوشویتس و اجاق های آدمسوزی است
نیچه
کثافت محض است
در زمان هیتلر
زباله های نیچه در مدارس طویله
تدریس می شدند.
بدون نفوذ افکار ضد خلقی نیچه
فاشیسم
نمی توانست به اسانی در المان دل و دین خلایق را برباید
و موجب کشتار ۱۰۰ میلیون نفر گردد.


شاعر میفرماید :اونکه رفته دیگه رفته دیگه برگشتن نداره اگه دوستت داشت نمیرفت حتی واسه ی یه لحظه
هنگامه
شعرا ول معطلند
شعرا
اهل هارت و پورتند و نه اهل تفکر و تعمق وتعقل.
ماندن و رفتن کسی
ربطی به دوست داشتن تو ندارد.
ای بسا کسا که به دلیل دوست داشتن بیش از حد تو
می رود
و
ای بسا کسا که برای زجرکش کردن تو میماند.
مسائل جامعتی ساده نیستن
د و ساده کردن شان مجاز نیست.

باغ و قفس




خریت خود را با فحاشی و تحقیر پنهان داشتن و چیزی فرا نگرفتن.
مشخصه اصلی سکنه طویله همین است

تنها سعادت بشر در این است که اصلا متولد نشود چون قانون ، قانونِ جنگل است .
داون

عجب دلیلی.
اگر جنقوری جنگل است وحاکم بودن قانون جنگل در آن امری طبیعی است
می توان
به مدد انقلاب
جنگل را جامعه کرد تا بر ان قوانین جامعتی حاکم گردند
صمنا
ساختار جنقوری وقوانین حاکم بر آن
طبقاتی اند و نه جنگلی.
راه حل
تعویض طبقه حاکمه است
و
نه
صرفنظر از تولد و تولید



کفشدوزک
رشکهای (شپش های) نباتات را می خورد.
از این رو در باغبانی و کشاورزی
به عوض مواد شیمیایی
از کفشدوزک استفاده می کنند


حافظ خودش
ریاکارترین فرد بوده است.
رفیق شفیقش
تیمور لنگ بوده است
حافظ تیمور را شفیع روز جزا و سلیمان زمان می نامد
و
پسرش زین العابدین برای تربیت نزد تیمور می فرستد.
ضمنا از تیمور کتبا قول گرفته که در روز قیامت شفاعتش بکند
ما وصیت نامه شرم انگیز حافظ را منتشر کرده ایم



ای همه مردم، در این جهان به چه کارید…؟
عمر گران‌مایه را چگونه گذارید…؟
هرچه به عالم بود،اگر به‌کف آرید…
هیچ ندارید ،اگر که عشق ندارید!
وای شما دل به عشق اگر نسپارید،
گر به ثریا رسید، هیچ نیرزید!
عشق بورزید… دوست بدارید…
فریدون مشیری

این نقطه ها برای چی اند؟
چرا نگارش فارسی را تخریب می کنید؟

عشق
چیست؟
عاشق شدن
نشانه خریت است و نه نشانه خردمندی.
عاشق شدن
در شأن انسان نیست.
عشق
آدمیان را سلب آدمیت میکند
و
به زباله تهوع انگیزی تبدیل می کند.




يَا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَهُ
ای همدم آنکس که همدم ندارد
احسان

کسی یافت نمی شود که همدم نداشته باشد.
هر کس با من درونی خود همدم است.
علاوه بر این
هر کس با دیدن فبلمی
شنیدن ترانه ای
ددین تندیسی
مطالعه کتابی
با همنوع خود همدم است.
خدای واهی
نمی تواند همدم کسی باشد.
خدای واهی
برای عوامفریبی و خرپروری است.
خدا را اخوندهای خودخواه برای گسترش خریت و تبدیل جامعه به طویله
اختراع کرده اند


عشق
چیست؟
عاشق شدن
نشانه خریت است و نه نشانه خردمندی.
عاشق شدن
در شأن انسان نیست.
عشق
آدمیان را سلب آدمیت میکند
و
به زباله تهوع انگیزی تبدیل می کند.




یا ما سر خصم رابکوبیم به سنگ
یا او سرِ ما به دار سازد آونگ

القصه درین زمانه ی پر نیرنگ
یک کشته به نام، به که صد زنده به ننگ
فرخی_سیستانی

در این شعر فرخی
دیالک تیک دیرآشنای نام و ننگ سانترالیزه و ایدئالیزه می شود
ولی منظور از مفاهیم نام و ننگ چیست؟
ضمنا
منظور از دشمن چیست؟




کمونیسم کارگری
(حزب کمونیست کارگری حکمتیستی)
نه
سواد مارکسیستی دارد
و
نه
صداقت بخور و نمیر.
و گرنه می تواند دایرة المعارف روشنگری بخواند تا بداند.
مؤسس کمونیسم کارگری
وایت لینگ
از مخالفین مارکس بود
چون مارکس مخالف تبدیل حزب طبقه کارگر به طویله بود



لغت؟
آبرو می رود ای ابر خردبار ببار.
انقلاب یک مفهوم فلسفی است.
پس در مدارس جنقوری جنون و جنایت
چی یاد می گیرید؟
مفهوم چیست و چگونه تشکیل می یابد؟
بدون تسلط به تعریف استاندارد علمی مفاهیم
فقط میتوان عرعر کرد



حریف ۱۰۰۰ ساله است
مش زهرا
سید علی جلاد را بگذار زیر هزار ذره بین و به بقیة الله برس و جوان شو و کودکان مردم را بکش و شق القمر کن




بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
 مگر ما را خدا «با هم» در آن دنیا برانگیزد
فاضل_نظری

هی فاضل بی فضل
خدا
خرافه است.
خدا را اخوندهای خودخواه برای خر پروری اختراع کرده اند




این که با خود می‌کشم هر سو نپنداری تن است
گور گردان است و در او آرزوهای من است
سیمین  بهبهانی

هی سیمین
آرزو مال خر است.
خردمندان
نه اهل اوتوپی
بلکه اهل علم اند.




آره.
حریفی حضرت ابلیس را در خواب دید و از فرط زیبایی اش حیرت کرد و پرسید:
تو با اینهمه زیبایی چرا در افکار عمومی زشتی؟
ابلیس گفت:
قلم به دست لاشخور است که زشت را زیبا و زیبا را زشت جا میزند.
شاه اللهی ها هم همین حرف ها را راجع به شعبان بی مخ گفته اند.
سلیمان بی مخ
لاشخور بوده است




هوارد تسین
به لحاظ تاریخی
چیزهای مخوف
مثلا جنگ و گشتار و برده داری
نه
نتیجه نافرمانی
بلکه نتیجه فرمانبری بوده اند.

ایدئالیسم
همین است:
توضیح مسائل جامعتی
با توسل به چیزهای بند تنبانی از قبیل اطاهت و سرپیچی.
هوارد تسین
کمترین فرقی با خر ندارد.
به عوض اندیشیدن، عرعر می کند.
چون از الفبای مارکسیستی بی خبر است
این هنوز چیزی نیست.
چون خر کمیاب و کیمیا نیست.
چیز این است که کم و نیست های آلمان
مزخرفات تسین را منتشر می کنند و خرمن احسنت و مرحبا و هورا و تکبیر و تک تیر
درو می کنند.


ایران و خاورمیانه
هر چیز مثبتی که دارد،
مدیون حزب توده است.
حزب توده
بهترین دستاورد توده است.
مصدق ها
به حزب توده رشک برده اند.
اکنون از گریبان حزب توده خفته در خاوران
خورشید تابانی طلوع کرده است که در مقیاس جهانی فخر انگیز است




انگل و علاف
ضد مولد و خلاق اند.
مثال:
اشراف فئودال و روحانی و بورژوازی
انگل و علافند و نه مولد و خلاق.
ریشه
در رابطه با آدمیان
یعنی ماهیت.
ماهیت آدمیان
کار است.
در محصول کار آدمیان
ماهیت انسانی شان منعکس می شود.
محصول کار تولیدی و تولیدی ـ مثلی آدمیان
آیینه ذات آنها ست.
به همین دلیل
هرکس محصول کار مادی و فکری خود را و فرزند خود
دوست دارد:
هر کس
ماهیت انسانی مولد و خلاق خود را در ایینه انها میبیند.
جوهر و ذات و سرشت و غیره هم ترجمه ماهیت است.
منظور از خاک
هم
نه خاک.
بلکه کشور است.
منظور حزب کردستانی از خاک
اقلیم کردستان است




نه.
زرتشتیان کتاب مقدس ندارند.
منظور از اهل کتاب در فقه اسلامی پیروان یهودیت و مسیحیت است.
انجیل
نتیجه نفی دیالک تیکی تورات
و
قرآن
نتیجه نفی دیالک تیکی تورات و انجیل بوده است.
به همین دلیل
کیفتش بهتر از آندو ست.
به لحاظ توسعه فکری
اسلام پیشرفته تر از یهودیت و مسیحیت است.
الله اسلام
انتزاعی تر از خدای یهودیت و مسیحیت است.




آره.
دلیل شکست سوسیالیسم
فقر فلسفی بوده است.
سطح سواد پوتین و پالان
بالاتر از سطح سواد احمدی نجات و مسیح علی نجات نیست
و
سطح سواد گربه چوف بالاتر از سطح سواد گربه نره نبوده است.



تأیید و تکذیب این و ان مهم نیست.
هدف از هماندیشی
هماموزی است و نه مریدیابی.
فلسفه چیست؟
پس از تعریف فلسفه
میتوان راجع به ان بحث کرد.



خر نمیتواند انقلاب کند.
بدون تئوری انقلابی و بدون حزب انقلابی
انقلاب محال است و خواب و خیال است



طویله نه طنز

نه. طنز نیست. طویله است و خر تو خر است. هیچ چیز خودش نیست.


در جوار عشق به زندگی، امور جنسی خود را به عنوان فعال‌ترین و قوی‌ترین انگیزه نمایان ساخته و بی‌وقفه نیمی از قدرت و تفکر جوانان را در اختیار خود گرفته است. تقریبا هدف غایی تمام تلاش بشر است. تأثیری نامطلوب بر مهمترین امور دارد، هر ساعت در جدی ترین مشاغل ایجاد اختلال می‌کند، و بعضی اوقات اذهان بزرگترین انسان‌ها را برای مدتی آشفته می‌سازد... در واقع، امور جنسی هدف ناپیدای همه‌ی اعمال است و علی رغم تمام پوششهایی که روی آن کشیده می‌شود از هر جایی سر برون می‌آورد.باعث جنگ و مقصود صلح و آرامش است ... سرچشمه‌ی خستگی ناپذیر شوخ طبعی، کلید اشارات و کنایات، و معنای رمزگونه پیشنهادهای ناگفته و نگاه‌های دزدکی است. امور جنسی تفکر غالب جوانان و کثیری از پیران است.تفکر ساعت به ساعت متأهلین، و تخیل پیوسته‌ی افراد مجرد، حتی بر خلاف میل و اراده آن‌هاست.
شوپنهاور

دلیل یکه تازی غریزه
غیاب عقل است.
سیطره جنون است.

شوپنهاور و شاگردش نیچه
هم
دیوانه بوده اند
و
هم
بدترین خردستیزان.

سرمشق شوپنهاور برای جامعه بشری
گله درندگان بوده است



محسن هاشمی رفسنجانی:
به فروپاشی اجتماعی رسیده ایم
دربن بست سیاسی هستیم
جامعه ایران از کاریزما‌ها و نخبگان عبور کرده، مراجع تقلید هم اثرگذاری ندارند
اجماعی که علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته، بی سابقه است

ستیزه مکن با خدا دادگان
خدا داده دولت به شیخ زادگان
به بالا رود کار افتادگان
لنینی کند چون در عیران ظهور


انقلاب بر علیه جهل
یعنی
انقلاب علمی.
انقلاب علمی
صدها سال است که پیروز شده است
و توسعه برق آسا می یابد.
همین فیسبوک
یکی از ثمرات انقلاب علمی و فنی است.
در جهنم جماران
از انقلاب خبری نیست.
بدون تئوری انقلابی
حتی جنبش انقلابی وجود ندارد
چه رسد به پیروزی انقلاب اجتماعی.
خر
نمی تواند انقلاب کند.
خر
فقط می تواند عنگلاب کند و کرده است.
هم
در جمکرانستان
و
هم
در روسستان و اوکراینستان و لهستان و غیره


خداوند رنگین کمان
منظور شاعر از خداوند رنگین کمان که همه کاسه ها و کوزه ها بر سرش خرد و خراب می شوند
چیست و کیست؟
همان خداوندی که فوتبالیست تیم امی فوتبال
سخنش را به نامش آغاز کرد؟




اخلاق چیست؟
اخلاق
کجا می گوید که خدا به کجا مینگرد؟
نیچه خر و خردستیز
فقه را با اخلاق عوضی می گیرد.
خدا
اصلا از مفاهیم اخلاقی نیست.
خدا از مفاهیم فقهی است.


حداقل
نظری به پروفایل ما بینداز
بعد بالای منبر برو
و تهمت بزن

ما
حداقل ۳۰ هزار تحلیل از اشعار و افکار و آثار علما و شعرای کشورتان
منتشر کرده ایم.




وقتی وحشیانه میکشند لال هستند از کسی که کشته شده حرفی نمی‌زنند اما وقتی عادلانه قصاص یا اعدام می‌شوند یادشان می‌افتد باید جای جلاد و شهید را عوض کنند
ضعیفه

عجب عقلی خدا داده.
سری به خاوران بزنید تا قضاوت الکی نکنید.
خلایق خر نیستند.
مثال:
سر فروهر و همسرش را بریدید و اندام شان را شقه شقه کردید
قصاص بود؟
سر فریدون فرخزاد را بریدید و دودولش را در دهن سر بریده گذاشتید
قصاص بود؟
قصاص اصلا چیست ای جماعت باسواد؟




شعور سلیمان بی مخ به اندازه شعور شعبان و رمضان بی مخ بوده است


امروز فهمیدم شعور اجتماعی ندارم خانمه گفت از ما عکس میگیری؟ گفتم نه جوری که بشنوم گفت بعضیا شعور اجتماعی ندارن اما من فقط حوصله نداشتم
هنگامه

حرف تو مگر تلخ بوده؟
حریفه سؤال کرده و تو جواب داده ای.
می توانستی هم عکس بگیری که زباله از کار درآید.
حریفه خر بوده
وگرنه می دانست که کسی فاقد شعور جامعتی نیست.
بحث نه بر سر بود و نبود شعور جامعتی
بلکه بر سر علمیت و خرافیت آن است.





به مامان نگو
راستی چرا؟
مگر پدر آدم نیست؟
مگر پدر دلش از سنگ است؟
بی شرمی اجامر جنقوری در همین سخن حریف برملا می گردد:
مخالفین جنقوری جنایت
مثل خودشان از «هر» و «بر»
خبر ندارند.


در دنیایی که همه ی کشورها مشغول پیشرفت آبادانی هستن جمهوری اسلامی هم با فقر گرونی اختلاس و اعدام معترضین داره جون تک به تک شهروندانش رو میگیره
ماری

هی ماری
منظورت کدام دنیا ست؟
خاورمیانه
شده خرابات شام.
در اوکراین
تعداد قربانیان سپاه پوتین و پالان
بیش از ۱۰۰ هزار نفر است.
پوتین
قاتلان محکوم به اعدام و حبس ابد را حتی به جبهه می فرستد.
پالان دهها هزار نفر مزدور جنگی از اقصا نقاط جهان دارد
۸ میلیون نفر ازسکنه اوکراین آواره اند




حکیم ابوالقاسم لاهوتی
همت کنید! همت کنید ای دوستان
دشمن به میدان آمده
با حرص خرس گرسنه
 با مکر شیطان آمده
 آمد به قصد جان ما
 بر ضد فرزندان ما
 این سگ برای نان ما
نزدیک انبان آمده
 هار است، هار این بیشرف
شمشیر هم دارد به کف
 یکصف شویم از هر طرف
 جلاد انسان آمده



هی مشه فاطمه باسواد
ترامپ همانقدر به سکنه بدبخت امریکا ربط دارد
که
سیدعلی و سلیمان بی مخ
به سکنه بدبخت جنقوری ربط دارند.
اینها دشمنان طبقاتی توده اند
زباله و انگلند



خورشیدِ ما به چوبه‌ی اعدام بسته است
از صبح و آفتاب در اینجا سخن مگو
نیلوفر

دلیل توسل اجامر فاشیسم و فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم و امپریالیسم به ترور و تیرباران و بمباران و اعدام چیست؟



خواب یکی ازمهمترین واجبات زندگی هرموجود زنده است
بیخوابی
منشاء بیماریهای مختلف است
بدون خواب
اندام موجودات
تخریب میشود
روند جذب و دفع مختل میگردد
اندام از مقاومت در مقابل میکروب ها عاجز میماند
میزان خواب بسته به نحوه تغذیه است:
علف کالری اندکی دارد
از این رو
موجودات علفخوار بیشتر از موجودات گوشتخوار میخوابند




دانی چه نوحه بر زِبَرِ بام می‌کنند؟
مادر پسر نزای که اعدام می‌کنند
از ما بپرس تا که بگوییم درد چیست
مُشتی صغیر مصلحتِ عام می‌کنند
نیلوفر


ویرایش:


قطع نامه
احمد سیف

نظر به این
كه
سینه های عاشق شقایق وحشی را
در پای كوههای تا به فلك
با خنجری زكینه دریدید

نظر به این
كه
ماهیان سبز نجابت را
از آبهای زلال
به گنداب های مانده ز تاریخ
راندید

نظر به این
كه
آسمان آبی یك رنگی ها را
با آن خیل پرندة خندان در پرواز
با گرد و با غبار تباهی ها
با دوده های مكر و ریاكاری آلودید

نظر به این
كه
قناری های خسته و عاشق را
در چهارراه های فراقت
تك تك
گاهی گروه وار
بردارهای جنایت كشتید

نظر به این
كه
میهمانی زنبق ها را
دردره های شادی و خوشحالی
در پای كوه عشق
با دشنه و چماق و مسلسل برچیدید،
ما
ـ شركت كنندگان در این تظاهرات تاریخی ـ
اعلام می كنیم:
بین شما و ما
با این همه ستم كه به ما رفت
با بركه بركه خون كه بین ما و شما جاری است
بین شما و ما
در دادگاه عادل تاریخ
باید كه سرب قاضی و حاكم باشد
باید كه سرب داغ

پایان

عجب قطعنامه ای؟
دیگر چه حاجتی به تشکیل دادگاه عادل تاریخ است
اگر حکم اعدام دشمن پیشاپیش صادر شده است؟
از کی تا حالا
سرب
فونکسیون قاضی کسب کرده است؟
این قطعنامه
می توند
برنامه عملی و روزمره خود طبقه حاکمه متکی بر ترور یعنی همان سرب داغ باشد.
اوپوزیسیون جنقوری
به لحاظ فکری و معرفتی
کمترین فرقی با اجامر جنقوری ندارد.



ژورنالیست زبردست
تنها سلاحی که دارد،
سکوت است
و
از
این سلاح به اندازه کافی استفاده می کند.
کورت توخولوسکی

گذشت ان زمان.
مش توخولوسکی

ژورنالیست ها (رسانه ها)
امروز
به
کثیف ترین و بی شرم ترین ارگان طبقات حاکمه تبدیل شده اند.
ژورنالیست ها
بخش علنی سازمان های تفتیش طبقات حاکمه را تشکیل می دهند.
ژورنالیست ها
ریاکاری تردستانه و عوامفریبی سیستماتیک و خر پرورانه مستور
را
هم
آموزش می بینند
هم
آموزش میدهند
و
هم
در مقیاس جهانی گسترش می دهند.

ژورنالیست ها
در روز روشن
گنجشک ها و کلاغ ها را
رنگ می زنند
و
به عنوان بلبل و طاووس
می فروشند و میلیونر می شوند.
ژورنالیست ها
طوطیان بی شرم و بی شخصیت و بی هویت طبقات حاکمه اند.
ژورنالیست ها
فواحش فکری و ایده ئولوژیکی مدرن اند.



فلسفه نویس؟
ایران و روم باستان فیلسوف نداشته است.
روم یکی دو تا فیلسوف داشته که نیمه یونانی ـ نیمه رومی بوده اند
لویکیپ و غیره
ایرانیان فلسفه فقیرند
بدبختی هم همین جا ست
توان تفکر ندارند
مثل طوطی تکرار می کنند.
ما ۲۰ سال است که به ترجمه و انتشار عالی ترین مفاهیم و آثار فلسفی مشغولیم
احدی حتی نظری به انتشارات مفت و مجانی ما نمی اندازد.
فقط اجنه می خوانند.
ایرانیان علافان و عیاشان درجه اول اند
هنر دیگری ندارند
همه چیزشان بند تنبانی است


شروع زندگی نو محال است
ولی شروع روز نو امکان پذیر.
فرنگی

مشخصه طرز «تفکر» متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) همین است.
انسان که سهل است
حتی جمادات و نباتات و جانوران
بارها زندگی نو و نوتر را تجربه می کنند
بارها تولدی دیگر می یابند و جهان را به حیرت می اندازند.
اعجاز خرد را کسی داند و بیند که خردگرا باشد


اصلاح طب ها و جوان ها

این روند و روال
اما
به چه معنی است؟
ضد رفرمیست و اوولوسیونیست
قاعدتا
رادیکال ـ انقلابی و روولوسیونیست است
و
نه جوان
انقلابیون رادیکال و روولوسیونیست
را
چه زن و چه جوان و چه پیر
در قتل های موسوم به زنجیره ای لجن بار و زجرکش و تواب و رسوا و قصابی و اعدام و تیرباران کرده اند.
چه بسا بی کمترین خطا و خطری برای نظام عهد بوقی شان
حالا
قحط حزب انقلابی و انقلابی رادیکال است
و
به جان زنان و جوانان افتاده اند که چه بسا اصلا سیاسی نیستند تا خطری برای نظام نکبت شان باشند.



ماهان و کینه
فاجعه هم همین جا ست
مش ماهان.

شهیدان سابق
با امید به بهروزی در دل
اعدام و تیرباران می شدند
و
نه
با کینه به مشتی شپش و سوسک با عمامه و بی عمامه و لا به لای عمامه و عبا



تا حالا شده آرزو کنید که کاش هیچوقت به دنیا نمی اومدید؟
ماتیلده

نه.
مگر خریم که چنین آرزویی بکنیم.
ما سگیم مشه ماتیلده و نه خر.
ما مسلح به تسلیحات پارس و پرخاش و پاچه دریدنیم




درد یعنی تو کشوری زندگی کنی ،بچه تو بکشن و جنازه شو بهت ندن بری لباساشو خاک کنی
ماری

نه.
درد در ورای این واقعیت امر است.
درد در این است که چه بلایی بر سر فرزندان مردم اورده می شود که حتی نشان دادن جنازه شان
افشاگر ماهیت فوندامنتالیستی ـ فاشیستی و بربرمنشی و توحش موحش طبقه حاکمه است


اهل کتاب یک مفهوم فقهی است و به یهودیان و مسیحیان اطلاق می شود.


هی مشد اسماعیل
کسانی که از خویشتن خویش
گزارش میدهند
ترحم انگیزند.
چه بسا حتی تهوع انگیزند.

نمونه اش
عادولف هیتلر و روح الله و مشد احمد بوده اند
که
از نبرد من
من دولت تعیین می کنم
من شرف کیهان و اطلاعاتم
دم زده اند و نفت و نفرین خلایق با خود به گور برده اند.
یادشان به یاد باد
مرتاضان طراز نوین بی نام و بی اعتنابه نام توده و حزب توده


هایدگر کیه؟
فلسفه اش چیه؟
هایدگر کثافت محض بوده است
فاشیست بوده است
مثل شعبان بی مخ و سلیمان بی مخ بوده است


منطق من دله یعنی هرچی که دلم بخاد!
سویل

حتی اگر میلیاردر زاده باشی
نمی توانی با این منطق اگوئیستی گلیم خویش از امواج زندگی به در ببری
فرد
فقط در دیالک تیک فرد وجامعه و فرد و طبیعت قادر به زندگی است
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از ان جامعه وطبیعت است
میزان آزادی فرد به اندازه میزان جامعه شناسی و طبیعت شناسی او ست

سکنه ایالات متحده امریکا
همین چند هفته پیش
چنان سیلی سردی از طبیعت خوردند که
منطق اگوئیستی شان را فراموش کردند.
سکنه جهان در این دو سه سال
چنان ضربه ای از ویروس ناقص الخلقه طبیعی موسوم به کرونا خورده اند
که
تابوت و گورکن در کشورها
حکم کیمیا کسب کرده است


مهمونی خانوادگی یعنی بفرمایین این مغزم بگایینش.
زهرا

شاهکار الدوله دیلمی

مهسا و مجسمه ها و  امریکا

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته به جاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
مستانه (ژاله) اصفهانی
از سران حزب توده.

هی ژاله
نغمه ها
طبقاتی اند و نه شخصی.
صحنه ها و خوانش ها هم به همان سان
طبقاتی اند.
ابدی نیستند.
ماندگار نیستند.
تاریخی ـ مشخص اند.


متاسفانه اینجوریه که خودمو به آتیش میکشم تا طرف گرم بشه.
نیلوفر

نباتات و جانوران از خیلی جهات
رشگ انگیزند.
مثلا همین گنجشک
که
خودکفا ست:
گنجشگ
خودش خودش را می شوید، خشک می کند، گرم می کند، تغذیه میکند و کیف گنجشک می کند.
خیلی ها از تنهایی وحشت دارند و به هر ذلتی تن در میدهند تا تنها نباشند
باید از گنجشک درس خودکفایی آموخت


محبت و همنوع دوستی و هومانیسم
باید رادیکال و استراتژیک باشد
و
نه
سطحی و تاکتیکی.

انتقاد علمی و انقلابی از همنوع و حتی آزردن او
صدهزاربار بهتر از دلخوش کردن الکی و خرکی او ست.
جامعه
ضمنا
کشتارگاه است
نمی توان و نباید همه را دوست داشت.

علاوه بر این دوست داشتن و نداشتن افراد تعیین کننده نیست
تعیین کننده حراست از حقیقت است.
حقیقت
برای خردگرایان
همان
خدا برای مؤمنان است.


هدایت و حوری و فاحشه

بدبختی هدایت و پیروانش در بیسوادی شرم انگیز انها ست:
اسلام چیست
ای جماعت عامی و عوامفریب؟
اسلام
ایده ئولوژی فرماسیون اقتصادی برده داری است
آنهم ۱۴۰۰ سال قبل.
الله
از کنج بتکده کعبه به آسمان برده شده است.
الله
بت مادی و ملموس و محسوس و مرئی و حی و حاضر در گوشه بتخانه بوده است
که
به مفهومی انتزاعی استحاله یافته است که نتیجه تجرید اعضای طبقه برده دار و روحانی (آل عبا) باشد و
پرستش اعضای طبقه حاکمه
در پرستش انعکاس انتزاعی و آسمانی اش (الله به مثابه معبود، به مثابه شاهنشاه برده داران و روحانیان)
تمرین شود.
دوزخ و بهشت با مخلفات شان
انعکاس انتزاعی دوزخ و بهشت مادی و واقعی زمینی در آیینه آسمان است:
دوزخ
سمبل و نماد طوایل طبقاتی است
و
ملائکه عذابش
انعکاس انتزاعی لاجوردی ها و خلخالی ها و شکنجه گران روانی زن و نر و اجامر بسیج و سپاه و لباس شخصی و شعبان بی مخ و سلیمان بی مخ اند.
بهشت
سمبل و نماد جامعه اشتراکی آغازین بر باد رفته و به صورت ایدئال و ارزو باقی مانده است.

فقط
اسلام که نیست
تمامی تراژدی های سوزناک یونان باستان
در رثای کمونیسم اولیه سرنگون شده است



علی دایی:
کسی می‌رود که آمده باشد نه کسی که ریشه در این خاک دارد. مردم شهری که همه در آن می‌لنگند به کسی که راست راه می‌رود می‌خندند.
--
تقدیم به علی دایی و دیگر علی دائیها و همه انهایی که میخواهند و میتوانند در انچا بمانند و بقول زنده یاد فریدون خان مشیری از ان « دشت خشگ تشنه با دستان تهی گل بر افشانند.» و از « ستیغ کوه، چون خورشید، سرود فتح» بخوانند.
باین امید.
---
تو از این دشتِ خشکِ تشنه روزی کوچ خواهی کرد و
اشکِ من تو را بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسرده‌ست.
دلت را خار خار ناامیدی سخت آزرده‌ست.
غم این نابسامانی همه توش و توانت را زتن بُرده‌ست!
تو با خون و عرق، این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه طوفانِ بنیان‌کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است!
تو را با برگ‌برگِ این چمن پیوندِ پنهان است.
تو را این ابر ظلمت‌گستر بی‌رحم بی‌باران،
تو را این خشک‌سالی‌های پی در پی،
تو را از نیمه ره بر گشتن یاران،
تو را تزویر غمخواران،
ز پا افکند!
تو را هنگامۀ شوم شغالان،
بانگ بی‌تعطیل زاغان،
در ستوه آورد.
تو با پیشانی پاک نجیبِ خویش،
که از آن سویِ گندم‌زار،
طلوع با شکوهش خوش‌تر از صد تاج خورشید است؛
تو با آن گونه‌های سوخته از آفتابِ دشت،
تو با آن چهرۀ افروخته از آتش غیرت،
ـ که در چشمان من والاتر از صد جام جمشید است،
تو با چشمانِ غم‌باری،
ـ که روزی چشمۀ جوشان شادی بود و، ـ
اینک حسرت و افسوس، بر آن
سایه افکنده‌ست خواهی رفت.
و اشکِ من تو را بدروردخواهد گفت!
من اینجا ریشه در خاکم.
من اینجا عاشق این خاکِ از آلودگی پاکم.
من اینجا تا نفس باقی‌ست می‌مانم.
من از اینجا چه می‌خواهم، نمی‌دانم!
امید روشنایی گرچه در این تیره گی‌ها نیست،
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می‌رانم.
من اینجا روزی آخر از دل این خاک، با دستِ تهی
گُل بر می‌افشانم.
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه، چون خورشید.
سرود فتح می‌خوانم،
و می‌دانم
تو روزی باز خواهی گشت!


علی دایی:
کسی می‌رود که آمده باشد
نه کسی که ریشه در این خاک دارد.
مردم شهری که همه در آن می‌لنگند
به کسی که راست راه می‌رود می‌خندند.

جامعه که نیست.
شخصیت های با شعور را قصابی می کنند تا مشتی بیشعور شخصیت شوند و هارت و پورت کنند.
نمایندگان توده و پرولتاریا را قلع و قمع می کنند
تا
فئودال ها و بورژواها و نمایندگان شان
هم
دستگاه دولتی را تسخیر کنند
و
هم
اوپوزیسیون را.
تا اگر روزی
احیانا
ورق برگردد،
جای جناحی از طبقه حاکمه انگل و استثمارگر را
جناح دیگرش بگیرد
و
در طویله به لولای همیشگی مولا بگردد
و
آب از آب تکان نخورد.

کجا ست آنکه دگر ره صلای عقل زند
گه جان ما ست هوادار آن امید و نوید



آموخته ام که با پول میشود:
خانه خرید ولی آشیانه نه...
رختخواب خرید ولی خواب آرام نه...
ساعت خرید، ولی زمان نه...
میتوان مقام خرید، ولی احترام نه...
میتوان کتاب خرید، ولی دانش نه...
دارو خرید، ولی تندرستی نه...
خانه خرید، ولی زندگی نه...
و سرانجام، میتوان قلب خرید، ولی عشق نه...!
چارلی چاپلی

هی چارلی
ثروت در همه فرم هایش
مثلا در فرم قدرت و پست و مقام
هر سوسک کریهی را سکسی و محبوب العموم میکند.
همین اخوندها را خلایق مسخره می کردند
پس از رسیدن به ثروت باد اورده
زیباترین زنان
عاشق شان شده اند.
پشت در عفریته های فئودالی ـ روحانی
خواستگارها
هزار هزار صف کشیده اند.



کشتید ما را ای با سوادان.

در جامعه بشری که نژاد وجود ندارد.
نژاد از مفاهیم بیولوژی است
و
نه جامعه شناسی.
نژادها در جامعه
هزاران سال قبل
به طبقات اجتماعی تبدیل شده اند.
جنگ ها
طبقاتی اند
و
نه نژادی ویا مذهبی و جنسیتی و بند تنبانی و غیره.
فرهنگ به چه معنی است؟
عیرانیان
اصلا فرهنگ ندارند.
هنر عیرانیان
بیگانه پرستی است.
تزویر و تقیه و تظاهر و تئآتر و ریا ست.
تحویل دم به دم دروغ به همنوع است.
انتقال دار و ندار مردم به بانک های خارجی ویا به کیسه گل و گشاد تروریست های حماس و خمس و جهاد و نصرالله و حزب الله و اسد و دد است



وقتی اشک و ضجه زدن مادران کشته شده ها رو می بینم پسرم سه سالشه محکم بغل میکنم بو میکنم بوس‌میکنم میترسم برا آینده ش
ای اهریمن ضحاک سایه نحستو از سر این مردم و کشورم کم کن
ماری

فوندامنتالیسم
چه سنی و چه شیعی
همشیره فاشیسم و نازیسم است
داوطلبانه نمی رود.
مثل کنه است.
حتی کشتنش خطرناک است.

فوندامنتالیسم
کودکان مردم را مسموم میکند و بخدمت میگیرد:
کودکان
به لو دادن ننه و بابای خود تحریک می شوند.
مادران و پدران به لو دادن فرزندان شان
و
حتی کشتن فرزندان شان تحریک می شوند.

بسیجی ها و سپاهی ها و لباس شخصی ها
قبلا کودک بوده اند و امروزه نره خر شده اند و ادم می کشند.

فوندامنتالیسم
کودکان مردم را از مین زارها عبور میدهد و تکه تکه میکند
اگر هم اعتراض کردند
به وسیله همسانان خودشان به رگبار میبندد
آینده جنقوری
مثل آلمان و ژاپن و غیره
هراس انگیز است.
شهرهای المان و ژاپن می بایستی
عمیقا بمباران شوند و به عهد حجر پرتاب شوند تا کلک فاشیسم کنده شود.
ایالات متحده امریکا در جنگ بر ضد فاشیسم دیوانه ژاپن
بر سر دو راهی زیر قرار گرفت:
یا دادن یک میلیون کشته
و
یا پرتاب یک بمب اتمی
تازه فاشیسم ژاپن با پرتاب یک بمب هم تسلیم نشد و به بمب دوم نیاز افتاد



نه.
آریایی چیه؟
شاه اللهی ها مثل حزب اللهی ها بیسوادند.
ایرانیان
فلسفه فقیر بوده اند و هستند.
مهد فلسفه
یونان باستان بوده است و نه ایران باستان.
ضمنا
شاهنامه
شعر نیست.
شاهنامه
نظم نثری است که بخشا توسط دقیقی منظوم شده است.
خود فردوسی هم گفته:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
جهان بینی فردوسی
ضد جهان بینی زرتشت و اسلام است.
ما بخشی از شاهنامه را تحلیل کرده ایم.
جهان بینی فردوسی
مثل جهان بینی حزب توده است.
ماتریالیستی است.
ضد ایدئالیستی است.
خدای فردوسی
خالق جهان نیست.
که ایزد ز ناچیز چیز افرید.

ایزد فردوسی
پرولتر است.
توسعه می دهد و تکامل می بخشد.
ماده
لایزال است
نه خلق پذیر است و نه فنا پذیر


نه.
مرگ
در فلسفه مولوی
یعنی گذار از مرحله ای به مرحله دیگر:
از توسعه جماد
نبات تشکیل می شود
و
از توسعه نبات
جانور
و
از توسعه جانور
آدم
و
از توسعه ادم
ملک و یا فرشته.
این نظر مولوی
پیشرفته تر از نظریه داروین است.
مارکسیستی واره است




آزادی جنون شیرینی بود که هر رزو از ما قربانی تازه ای می گرفت
بکتاش

هی مش بکتاش
آزادی بر خلاف تصور تو
ضد آشتی ناپذیر خریت و جنون است.

آزادی
ثمره آگاهی است.

خر
نمی تواند مختار باشد




ریشه ما از این خاک است
حریف بیسواد


ریشه آدمیان
نه
خاک
بلکه کار است.
انگل و علاف ریشه ندارد
ولی خاک دارد تا بر سرش بکند


فوندامنتالیسم سنی
(اخوان المسلمین و طالبان وداعش و غیره)
سابقه ای طولانی داشته است
و
توسط کسی اختراع نشده است:
زباله های سید قطب در کلیه انجمن های اسلامی دانش کاه های ایران در مسموم سازی جوانان
نقش بزرگی بازی کرده است.

فوندامنتالیسم شیعی (خمینیسم) هم تحت تأثیر فوندامنتالیسم سنی بوده است.
اخوان المسلمین
در زمان ناصر جزو اوپوزیسوین بوده و زندان کشیده است.

داعش
فرمی از مقاومت ضد غربی در خاورمیانه است
مثل خمینیسم که فرمی از مقاومت ضد غربی و ضد شرقی در ایران است
و هر دو
ارتجاعی تر از امپریالیسم اند.
نه شرقی نه غربی اند.
لجن مطلق اند.
در کتاب انقلاب سفید
(مانیفست انقلاب سفید)
ارتجاع سرخ و سیاه قلمداد شده اند




بحث بر سر اصالت روابط است.
محبت الکی به همنوع
نوعی عوامفریبی است
مثل محبت طوی به شاگردانش است
مخرب جسم و جان انها ست



چرا به ندرت؟
به دست حضرت هیتلر
۶ میلیون یهودی و یک ونیم میلیون کمونیست و آنتی فاشیست کشته و زجرکش شده.
هیتلر بدون حمایت شبانه روزی زنان و نران
قادر به اینهمه جنایت نبوده.
هنوز هم بخش اعظم طرفداران جنقوری جنایت
زنان آیة الکرسی اند
و
شب و روز قربان صداقه سلیمان بی مخ می روند.





استه تیک طبیعی زمان قاجار
با استه تیک طبیعی زمان یأجوج و مأجوج
از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
محتوای مقاومت زنان جنقوری
ضمنا
استه تیکی است.
زنان طبقه متوسط
که از قضا پایگاه طبقاتی طبقه حاکمه را تشکیل میدهند و حفظش می کنند،
تن به استه تیک برده داری و فئودالی روحانیت کثافت نمیدهند.

مبارزه در جنقوری
نه سیاسی،
بلکه بندتنبانی است.
سطح شعور مردم در زمان شاه نور به گور
صدها بار بالاتر از زمان شیخ منفور بوده است.
کسی توان خواندن و فهمیدن دیگر ندارد.

مبارزه در جنقوری
استه تیکی، اتیکی و غیره است.

زنان آیة الکرسی
از تعداد نران ختنه شده در دیار شیطان بزرگ
آمار می گیرند و دلیلی بر رشد اسلام می دانند.

هنر که خالق اتیک و استه تیک و غیره نیست.
اتیک و استه تیک و فیزیک و متافیزیک در آثار هنری
به طرز معیوب و مخدوش و بند تبنانی منعکس می شوند.


 

آنها فرزند ندارند، به شما قول می‌دهم.
آنکس که فرزند دیگران را می‌کشد، فرزند ندارد.
آنکس که مادر دیگران را عزادار می‌کند، مادر ندارد.
آنکس که خانه دیگران را خراب می‌کند، خانه ندارد.
و آنها باید بدانند که در این سرزمین
برای آنها نه فرزند هست، نه مادر و نه خانه.
در برهوت قلب سیاه خود می‌میرند.
فرزندان‌شان شرمسار می‌شوند، چرا که آنها برای‌شان پدر نبودند.
همسران‌شان شرمسار می‌شوند، چرا که آنها فرزند دیگران را کشتند.
خانواده‌شان شرمسار می‌شوند، چرا که آنها خانواده دیگران را نابود کردند.
اگر اسلحه نداریم،
نیروی در کنار هم بودن در ما است،
نیروی عشق‌مان به یکدیگر،
نیروی غرورمان،
نیروی آمادگی‌مان برای مرگ اگر نمی‌توانیم همچون انسان زندگی کنیم.
و این آن چیزی است که نمی‌توانند از ما بگیرند.
برای همین نمی‌ترسیم.
ولادو گوتوواتس
(شاعر، فیلسوف و سیاستًمدار کروات)
ترجمه: مهرداد خامنه‌ای

هی مهرداد خامنه ای
پس مجتبی خامنه ای مولتی میلیاردر فرزند کیست؟
فرزندان روح الله
مگر فرزندان روح القدس بوده اند؟
فائزه رفسنجان
مگر فرزند کوسه رفسنجان نیست؟
مگر توله های گوبلز از عادولف بوده اند؟
جانیان اوشویتس
حتی کودکان شان در همسایگی اسرای محکوم به مرگ در اجاق های آدمسوزی و کودکان شان زیسته اند و از نقاشی های کودکان آنان لذت برده اند
مگر سواد نداری تا حداقل تاریخ بخوانی و شرم کنی از آدم واره بودنت؟

یادبود کودکان کشته شده به دست باند عادولف هیتلر



ره آسمان درونست، پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد، غم نردبان نماند!
تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده‌ست
چو دو دیده را ببستی، ز جهان جهان نماند
مولانا

عجب خرافاتی
عجب خیالاتی
عرفان جریانی خردستیزو خریت گستر و خر پرور است.
جهان
قبل از اینکه در چشم کسی منعکس شود
بی اعتنا به بود و نبود آنکس
وجود دارد
و
باز و بسته کردن چشم
تغییری در بود و نبود جهان نمیدهد.
کسی
ضمنا
نمی تواند
در بیرون از جهان باشد.
مگر اینکه خل باشد.
هیچ چیزی لامکان و لازمان
وجود ندارد.
زمان و مکان (جهان)
اتریبوت ماده اند.
نه ماده بدون زمان و مکان وجود دارد و نه زمان و مکان بدون ماده




اگر کسی خیال کند که تکه زمینی ملک شخصی او ست
شبیه شپش نشسته بر سگی است
که
خیال میکند
سگ ملک خصوصی او ست.
بومی استرالیایی

نه
اخوی.
قضیه از قرار دیگری است.

شپش
انگل است
انسان اما مولد و زحمتکش است.
تملک چیزی به معنی کشیدن زحمت بر روی ناچیزی (فردوسی) و تبدیل ناچیزی به چیزی است.
تملک زمین کشت و مزرعه و مرتع و خانه و باغ و غیره
شبیه تملک آشیانه توسط پرنده است.
زمین کشت
قبل از دخول روح (اندیشه و انرژی و نیروی فکری و مادی انسانی) در ان
لم یزرع بوده است.



هدایت و اسلام

صادق هدایت
غیر از عقل اندیشنده کم و کسری ندارد.
بیش از ۷۰ درصد قرآن از انجیل و تورات است.
این را شاهدان بیسواد یهوه حتی می دانند و پی در پی به رخ مسلمانان بی وطن می کشند.
هدایت ولی هنوز نمی داند.
اسلام
ایده ئولوژی انقلاب برده داری (طبقه برده دار و روحانی و یا ال عبا) است.
قرآن
مانیفست انقلاب اسلامی است.
حضرت محمد
شخصیتی انقلابی است

عنگلاب اسلامی در جنقوری
ضد انقلاب اسلامی است.
این زباله ها ماسک اسلام بر سر کشیده اند تا عوامفریبی کنند.


مسئله جهان جیست؟
مسئله جهان این است
که
شما متمدن گشته ها
رابطه با روح خود را و رابطه با طبیعت را
گسسته اید.

نه.
مسئله
ایستادن مریض در حال نزع بر سر گور تاریخی اش
و
امتناع از ورد به گور است.
همین و بس.
ما با سرمایه داری به تعویق افتاده سر و کار داریم.
verspäteter Kapitalismus




امید چیست؟
خیلی ها انتظار واهی و توخالی را به غلط امید می پندارند.
مثلا
انتظار ظهور منجی موعود ۱۰۰۰ ساله را.
این نوعی خودفریبی است.
امید باید قانونمند باشد و نه دلبخواهی و آرزویی.
باید از همنوع حمایت کرد
این ولی ربطی به انتشار خوشخیالی ندارد
کشور از بابت عوامفریب کم و کسری ندارد



استه تیک
فقط طبیعی نیست.
استه تیک
طبقاتی است.
استه تیک اشراف فئودال و روحانی با استه تیک بورژوازی و پرولتاریا از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
چرا
استه تیک
ارزش نیست؟
ضمنا کی گفته:
زن اله و بله است؟
زنان
هیچ فرقی
از هیچ لحاظ
با نران ندارند.
اگر کسی شک داشت
برود به ابوقریب ویا به ابو اوین
و شاهد زنان شکنجه گر و جلاد باشد


بی خیال بزرگی کفشی که در اختیارت می گذارند، باش.
اعتماد به نفس داشته باش و اماده باش.
چون تو در این کفش بزرگتر از پا
رشد خواهی کرد.
فرنگی

هی فرنگی بی خبر از عقل کل اندیش (مارکسیسم)
دیالک تیک کفش و پا
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا ست.
فرم باید به ساز محتوا برقصد و نه به ساز موعظه این و آن.
کفش باید اندازه پا باشد تا مددرسان ما باشد.
تنگی و گشادی کفش
دمار از روزگار پا در می آورد و مانع رشد طبیعی فرد می شود.
یکی از دلایل شکست سوسیالیسم در خیلی از کشورها
گشاد بودن کفش برای پا بوده است.
اگر به کوچه ما آمدی
چراغ بیار
و
یک دریچه که از ان
به
دیالک تیک فرم و محتوا بنگریم





منظور از عقل چیست؟
عقل یعنی فلسفه (هگل)
فلسفه
یعنی
عقل کل اندیش.
عقل را باید کسب کرد:
فلسفه را باید فراگرفت.
فلسفه
دیالک تیکی از تئوری و متد (دانش و روش) است.
مشروبات الکلی و مخدرات
مغز را از کار می اندازند و روند تفکر را مختل می کنند.
دین
فرمی از شعور است.
دین
نتیجه نفی دیالک تیکی شعور هنری و اساطیری است.
فلسفه
نتیجه نفی دیالک تیکی شعور دینی و اساطیری و هنری است.
دین
شعور وارونه است
ولی شعور است و بهتر از بیشعوری (لاادریت و الحاد) است.
دین
را
نباید در خرافات خلاصه کرد.
دین را باید تحلیل فلسفی کرد.
با دیوار حرف نمی زنند.
دیوار پلی بین انسان و ماوراء الطبیعه و یا خدا است.
با خدای شان حرف می زنند.
خدا
باید با خرد جایگزین شود.
توده باید تحت هدایت حزب توده
خردگرا شود
فیلسوف شود
فلسفی بیندیشد
تا از خرافات و اساطیرو ادیان بی نیاز گردد و خدا گردد




خرافات خیل جبران

هی خلیل بیشعور
نباتات و جانوران
ذیشعور نیستند.
حتی جانوران دوپا از قبیل تو
نمی توانند بیندیشند.
در بهترین حالت اندیشه ها و عندیشه های این و آن را نشخوار می کنند و کیف خر می کنند و خیال میکنند که می اندیشند.
در عالم نباتات و جانوران
تنازع بقا حاکم است.



آخوندها مولدین نعمات اند؟
طویله طبقاتی امریکا چه فرقی با جهنم جنقوری دارد؟
مش مرزیح



زن و گوسفندها و برف
زن اله و بله گوسفنده ها را کجا می برد؟ زن باید از موش ها و سنجاب ها ذخیره کردن علوفه برای زمستان گوسفندها را بیاموزد تا ذلت نکشند


بیچاره مردم که باید منت هر نه قمر دده دمری را بکشد و در حسرت نفس راحتی بمیرد


مردم
نیازی به تحمل شداید توسط آقازاده  ها ندارند.
مردم از منتکشی بیزارند.
اگر مردم یک لحظه دست از کار کمرشکن بردارند و سفره اربابان را رنگین و سنگین نسازند
آقازاده ها برای گدایی به روستا بروند.

هدف حزب توده این است
که
توده فرمایی و یا دموکراسی
برقرار شود و برابری بر تخت بنشیند و خرد خدا شود.



اگر هستي بدون انسان را طبيعت بناميم ، مي‌توانيم بگوييم كه انسان و طبيعت تجانس دارند و همواره متقابلأ در يكديگر نفوذ مي‌كنند.
اریان پور

طبیعت به هستی بدون انسان اطلاق نمی شود.
انسان موجودی طبیعی است که بخشا اجتماعی شده است و یا مثل آیات عظام
اجتماعی هم نشده است و لاشخور مانده است.
در روز روشن هر چیز زیبا را لگدمال میکند و کیف خر می کند و میخورد و می خوابد.
انسان موجودی نیمه ناتورال - نیمه سوسیال است.
طبیعت با جامعه و بشریت رابطه دیالک تیکی دارد.
جامعه به طبیعتی اطلاق می شود که روح و یا اندیشه در ان نفوذ کرده است
جامعه به طبیعت ثانی اطلاق می شود.
طبیعت برای بشریت
صرفنظرناپذیر است.
کار بشری عبارت است از تغییر فرم طبیعت. هگل
مثال:
تبدیل آهن خام
به طشت و قابلمه و چرخ خیاطی و گاوآهن و شمشیر و قمه و قداره و تراکتور و چکش و سندان



البرن کامو
عوامفریبی عامی و عیاش و پر هارت و پورت بوده است.
مثل احمق شاملو
شعارهای دهن پرکن ولی توخالی داده است و رفته است.
عصیان و طغیان و شورش و انتقام
کسب و کار خران و دیوانگان است.
کسب و کار آدمیان
روشنگری علمی و انقلابی و انقلاب اجتماعی است.


مصدق هوش موشی را حتی نداشته است.
حکومت که کاره ای نیست.
حکومت تابع حاکمیت طبقاتی ویا طبقه حاکمه است.
حکومت
به ساز طبقه حاکمه می رقصد
و
وظیفه اش تکثیر ثروت طبقه حاکمه و تحکیم حاکمیت طبقاتی طبقه حاکمه است.
ضمنا
حراج منابع و معادن طبیعی طویله
که هنر نیست.
هنر
توسعه مداوم نیروهای مولده (علم و فن و وسایل تولید و ابزارهای کار و طرز استخراج مواد خام و توسعه فکری و فرهنگی و علمی و فلسفی و صنعتی کشور ) و پیریزی پایه های کموینسم و احیای هارمونی انسان با انسان و انسان با طبیعت است.
و
این وظیفه حزب توده است و نه بورزوازی واپسین مرتجع



خوش به حال فروغ که دیگر نیست
تا ببیند که چه بلایی بر سر کشور و جهان نازل شده است
که
بشریت ترقی خواه
در حسرت سوسویی آه می کشد و خون می گرید.
یک مشت زباله بر زباله دان جهان
حکم می رانند و خرمن دلار درو می کنند و عرعر می کنند.


حساب بانکی امام جمعه قم
حساب بانکی امام جمعه قم

امام جمعه قم
جانان سابق مسیح علی نجات است.
هر دو هم از توبره می خورند و هم از آخور
جل الخالق
چه امامانی
جنقوری جنایت در دامن خونین خود می پرورد!



ترور
نه راه حل
بلکه فاجعه است.
ترور آب به آسیاب دشمن می ریزد.
تروریست
خر است و به دلیل خریت به ترور توسل می جوید.
بدین طریق
لاشخوری
به مقام شهیدی رسانده می شود تا در مراسم تدفینش دهها خر بدبخت نفله شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر