۱۴۰۱ بهمن ۷, جمعه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۸۶)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین
 

۵

اما تا دانه را ز پوست نپردازم

تا نگذرد ز چرخه دستاس آزمون

تا ورز ناورم

تا دور آتش اندیشه نفکنم

ز آن

نان نمی دهم.

 

سیاوش اکنون از قول فردوسی روال و روند قانونمند تولید نان را برای توضیح دقیق روند و روال قانونمند تدوین شاهنامه به خدمت می گیرد

تا

 هم

از یگانگی ماهوی کار مادی و فکری پرده بردارد

 و

هم

به تفهیم ملموس تر و ساده تر مسئله نایل آید:

قصه های شاهنامه از حماسه تا تراژدی به همان سان تدوین می یابند که تولید نان صورت می گیرد:

هم تولید مادی و هم تولید فکری در روندی انجام می گیرد.

یعنی از مراحل مختلفی می گذرد:

 

۶

اما تا دانه را ز پوست نپردازم

تا نگذرد ز چرخه دستاس آزمون

تا ورز ناورم

تا دور آتش اندیشه نفکنم

ز آن

نان نمی دهم.

 

دانه اندیشه نخست پوست زدائی می شود.

بعد از زیر چرخه آسیاب تجربه (آزمون) می گذرد

و

فرم آرد به خود می گیرد

تا در ترکیب با آب خمیر شود.

وقتی خمیر اندیشه ورز آمد و از تنور تفکر گذشت،

تولید نان (تراژدی) به پایان می رسد.

 

در غیر این صورت نمی توان از دانه های گندم، نان قابل خوردن تهیه کرد.

 

گذار گندم به نان

روندی ضرور و قانونمند است و نه تصادفی و دلبخواهی.

 

سیاوش بطور غیر مستقیم به توضیح روال و روند ضرور و قانونمند تشکیل تراژدی رستم و سهراب می پردازد.

برای درک بهتر همین توضیح سیاوش بار دیگر همین بند شعر را مورد تأمل دقیقتر قرار می دهیم:

 

۷

اما تا دانه را ز پوست نپردازم

تا نگذرد ز چرخه دستاس آزمون

تا ورز ناورم

تا دور آتش اندیشه نفکنم

ز آن

نان نمی دهم.

 

اجزای متشکله تراژدی رستم و سهراب نخست  بسان دانه گندم پوست زدائی می شوند.

بعد از زیر چرخه دستاس آزمون و آزمایش (تجارب زنده زندگی) می گذرند.

این به معنی رخنه دانش تجربی در حادثه خام است.

این به معنی رخنه روح در ماده است.

این به معنی توسعه و تکامل نخستین اجزای تراژدی است.

تحول بعدی اجزای تراژدی در نتیجه گذار گام به گام آن از کوره تفکر صورت می گیرد:

حادثه سرشته به شناخت حسی و تجربی در گذر از کوره تفکر به زره شناخت عقلی و نظری مجهز می شود و سرانجام تراژدی رستم و سهراب تدوین می یابد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر