تحلیلی
از
شین میم شین
آرش کمانگیر
(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)
۵
دلم از مرگ بیزار است
که مرگ اهرمن خو آدمی خوار است
· دلیل بیزاری آرش از مرگ اما تأمل انگیز است:
· سیاوش برای اثبات حقانیت دفاع از زندگی، دیالک تیک دیر آشنای یزدان و اهریمن را به شکل دیالک تیک آدمی (خدای خاک) و مرگ اهرمن خو بسط و تعمیم می دهد و مرگ را به دلیل ضدیت با آدمی (خدای خاک) محکوم می کند و می کوبد.
· این موضعگیری سیاوش، چیزی جز جانبداری از هومانیسم طراز نوین نیست:
· جانبداری از زندگی انسانی از سوئی و ارتقای انسان به مقام الهی از سوی دیگر.
· یعنی به زیر کشیدن خدای موهوم به مثابه انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقات برده دار، فئودال و سرمایه دار و اعتلای انسان نوعی به مقام الهی.
۶
ولی آن دم که ز اندوهان، روان زندگی تار است
ولی آن دم که نیکی و بدی را گاه پیکاراست
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
همان بایسته ی آزادگی این است
· سیاوش در این بند شعر، برای تئوریزه کردن ضرورت مقاومت و پیکار در راه رهایش اجتماعی، دیالک تیک استثناء و قاعده را به خدمت می گیرد:
· زندگی عالی ترین نعمت هستی و سرمایه بشری است.
· ولی در مبارزه در راه دفاع از خیر در مقابل شر، باکی از مرگ نیست.
· بهتر هم همین است.
· در غیر اینصورت زندگی کیفیت زدائی می شود و به چیزی بدتر از مرگ تنزل می یابد.
· این بدان معنی است که دفاع از زندگی قاعده است و مرگ در راه دفاع از زندگی استثنائی است که در تحلیل نهائی به معنی زندگی است.
هزاران چشم گویا و لب خاموش
مرا
پیک امید خویش می داند
هزاران دست لرزان و دل پر جوش
گهی
می گیردم، گه پیش می راند
پیش می آیم
دل و جان را به زیور های انسانی می آرایم
به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخند
نقاب از چهره ترس آفرین مرگ خواهم کند!»
· ترجمه تحت اللفظی:
· مرا هزاران چشم سخنگو و لب خاموش، چاوش امید خویش می دانند.
· مرا هزاران دست لرزان و دل پرجوش گاهی می گیرند و گاهی پیش می رانند.
· پیش می آیم.
· دل و جان خود را به سجایای انسانی زینت می بخشم.
· به برکت نیروئی که زندگی در چشم و لبخند دارد، از چهره هراس انگیز مرگ نقاب برخواهم کند.
۱
هزاران چشم گویا و لب خاموش
مرا پیک امید خویش می داند
· این بند شعر سیاوش، همزمان، حاوی دو دیالک تیک زیبای زیر است:
۱
دیالک تیک چشم و لب
۲
دیالک تیک سخنگو و خاموش
(ناطق و لال)
· سیاوش بی آنکه بداند، در سنت مارکس، از ترکیب دو دیالک تیک فوق الذکر، دیالک تیک مرکب زیر تشکیل می دهد:
دیالک تیک چشم گویا و لب خاموش
(چشم ناطق و لب لال)
را.
· کسب و کار مارکس در روند تحریر کاپیتال هم همین بوده است.
· مثلا از ترکیب دیالک تیک فرم و محتوا با دیالک تیک نمود و ماهیت، دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی را ساخته است و به میراث نهاده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر