دیالک تیک بیم و امید
سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 11 ـ 15)
اگر جاده ای بایدت مستقیم
ره پارسایان، امید است و بیم
شین میم شین
• معنی تحت اللفظی بیت:سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 11 ـ 15)
اگر جاده ای بایدت مستقیم
ره پارسایان، امید است و بیم
شین میم شین
• اگر راه راست می جوئی، بهتر است بدانی که راه پارسایان و رستگاران، راه بیم و امید است.
• دیالک تیکی اندیشی ظاهرا دست خود سعدی نیست.
• دیالک تیکی اندیشی را انگار او با شیر مادر از آن خود کرده است تا به صور مختلف در جامه مادی کلام بریزد و توسعه دهد.
• راه رستگاری بنظر او دیالک تیک بیم و امید است:
• دیالک تیکی از بیم، مثلا از عذاب دوزخ دنیوی و اخروی الهی و ضمنا امید، مثلا به رحمت و بخشش الهی.
• اینکه نقش تعیین کننده در دیالک تیک بیم و امید از آن بیم است و یا امید، باید کشف شود.
• خواجه شیراز به این پرسش پیشاپیش پاسخ داده است:
حافظ
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش
• معنی تحت اللفظی بیت:
• لطف خدا بیشتر از جرم ما ست و تو چون نکته سر بسته نمی دانی، بهتر است که لب از انتقاد ببندی.
• حافظ هم در این بیت، دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک خداترسی و لطف الهی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن امید (لطف بیکران الهی) می داند.
• امید بنظر حافظ بر بیم مقدم ست!
• یعنی در دیالک تیک بیم و امید، نقش تعیین کننده از آن امید است.
حافظ
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
• معنی تحت اللفظی بیت:
• ما فقط به شرط لطف شما می توانیم به مقصد عالی برسیم.
• حافظ هم دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک نیل به مقصد و لطف او بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن امید (لطف او) می داند.
حافظ
حسن مه رویان مجلس گر چه دل میبرد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل میبرد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
• معنی تحت اللفظی بیت:
• حسن زیبارویان اگرچه دل و دین می برد، ولی ما را هراسی نبود، چون لطف طبع و خوبی اخلاق داشتیم.
• حافظ در این بیت هم دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک دل و دین بازی و لطف طبع و خوش اخلاقی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن امید (خوشطبعی و خوش اخلاقی) می داند.
حافظ
گفت ببخشند گنه، می بنوش
لطف الهی بکند کار خویش
گفت ببخشند گنه، می بنوش
لطف الهی بکند کار خویش
• حافظ در این بیت نیز دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک می نوشی و بخشش الهی بسط و تعمیم می دهد و با صراحت همیشگی اش، نقش تعیین کننده را از آن امید (بخشش) می داند.
• خواننده این تمرین می تواند در دیوان خواجه شیراز صدها مثال دیگر بیابد و تمرین کند.
• در دیالک تیک بیم و امید، دیالک تیک انسان و خدا رقم می خورد، که انعکاس آسمانی ـ انتزاعی دیالک تیک توده و طبقه حاکمه است.
• انسان از سوئی از خدا و مجازات دنیوی و اخروی اش بیم و هراس دارد و لذا هنجارهای الهی را حتی الامکان رعایت می کند و از سوی دیگر به عفو عظیم الهی امید دارد و لذا از اعمال ناشایست خود توبه می کند، طلب عفو می کند و بنده سر به زیر و خداپرستی می شود.
• همانطور که توده مولد تحت استثمار و ستم از سوئی، از بازداشت، زندان، شلاق، شکنجه و اعدام طبقه اشراف بنده دار، فئودال و دربار و بعدها سرمایه دار بیم و وحشت دارد و از سوی دیگر به عفو پادشاه و خلیفه و خان و سرمایه دار امید دارد و لذا دو باره باواسطه و یا بی واسطه پیش ارباب بر می گردد، عذرخواهی و توبه می کند، اسم و آدرس شیاطین را بالا می آورد و داوطلبانه یوغ بر گرده می گیرد و مشغول کار می شود.
سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 91)
بخندید کاول ز بیم و امید
همی لرزه بر تن فتادم، چو بید
به آخر ز تمکین الله و بس
نه چیزم به چشم اندر آمد، نه کس
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 91)
بخندید کاول ز بیم و امید
همی لرزه بر تن فتادم، چو بید
به آخر ز تمکین الله و بس
نه چیزم به چشم اندر آمد، نه کس
• سعدی در بیت اول، دیالک تیک بیم و امید را در آیینه دیالک تیک گدا و شاه منعکس می کند، آنجا که نقش تعیین کننده از آن شاه است و گدا در بیم از قهر او به امید لطف او می زید.
• دیالک تیک بیم و امید، یکی از مهمترین قوانین فلسفه سعدی است.
• در فلسفه سعدی انسان بی بیم و بی امید وجود ندارد.
• سعدی در بیت دوم، دیالک تیک بیم و امید را در آیینه دیالک تیک انسان و خدا منعکس می کند، آنجا که نقش تعیین کننده از آن خدا است و انسان (گدای مضاعف) در بیم از قهر او به امید لطف او می زید।
بیم و امید تار و پود جامعه فئودالی و هر جامعه طبقاتی را در بر می گیرد.
بیم و امید از بنیادی ترین سلول جامعه تا عالی ترین ارگان آن را در برمی گیرد و قانونی جامعه شمول است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر