۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه

تمرین تفکر مفهومی (78)

دیالک تیک بیم و امید
سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 11 ـ 15)
اگر جاده ای بایدت مستقیم
ره پارسایان، امید است و بیم

شین میم شین


• معنی تحت اللفظی بیت:
• اگر راه راست می جوئی، بهتر است بدانی که راه پارسایان و رستگاران، راه بیم و امید است.

• دیالک تیکی اندیشی ظاهرا دست خود سعدی نیست.
• دیالک تیکی اندیشی را انگار او با شیر مادر از آن خود کرده است تا به صور مختلف در جامه مادی کلام بریزد و توسعه دهد.
• راه رستگاری بنظر او دیالک تیک بیم و امید است:
• دیالک تیکی از بیم، مثلا از عذاب دوزخ دنیوی و اخروی الهی و ضمنا امید، مثلا به رحمت و بخشش الهی.

• اینکه نقش تعیین کننده در دیالک تیک بیم و امید از آن بیم است و یا امید، باید کشف شود.
• خواجه شیراز به این پرسش پیشاپیش پاسخ داده است:

حافظ
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش

• معنی تحت اللفظی بیت:
• لطف خدا بیشتر از جرم ما ست و تو چون نکته سر بسته نمی دانی، بهتر است که لب از انتقاد ببندی.
• حافظ هم در این بیت، دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک خداترسی و لطف الهی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن امید (لطف بیکران الهی) می داند.
• امید بنظر حافظ بر بیم مقدم ست!
• یعنی در دیالک تیک بیم و امید، نقش تعیین کننده از آن امید است.

حافظ
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

• معنی تحت اللفظی بیت:
• ما فقط به شرط لطف شما می توانیم به مقصد عالی برسیم.

• حافظ هم دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک نیل به مقصد و لطف او بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن امید (لطف او) می داند.

حافظ
حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

• معنی تحت اللفظی بیت:
• حسن زیبارویان اگرچه دل و دین می برد، ولی ما را هراسی نبود، چون لطف طبع و خوبی اخلاق داشتیم.

• حافظ در این بیت هم دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک دل و دین بازی و لطف طبع و خوش اخلاقی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن امید (خوشطبعی و خوش اخلاقی) می داند.

حافظ
گفت ببخشند گنه، می بنوش
لطف الهی بکند کار خویش

• حافظ در این بیت نیز دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک می نوشی و بخشش الهی بسط و تعمیم می دهد و با صراحت همیشگی اش، نقش تعیین کننده را از آن امید (بخشش) می داند.
• خواننده این تمرین می تواند در دیوان خواجه شیراز صدها مثال دیگر بیابد و تمرین کند.

• در دیالک تیک بیم و امید، دیالک تیک انسان و خدا رقم می خورد، که انعکاس آسمانی ـ انتزاعی دیالک تیک توده و طبقه حاکمه است.
• انسان از سوئی از خدا و مجازات دنیوی و اخروی اش بیم و هراس دارد و لذا هنجارهای الهی را حتی الامکان رعایت می کند و از سوی دیگر به عفو عظیم الهی امید دارد و لذا از اعمال ناشایست خود توبه می کند، طلب عفو می کند و بنده سر به زیر و خداپرستی می شود.
• همانطور که توده مولد تحت استثمار و ستم از سوئی، از بازداشت، زندان، شلاق، شکنجه و اعدام طبقه اشراف بنده دار، فئودال و دربار و بعدها سرمایه دار بیم و وحشت دارد و از سوی دیگر به عفو پادشاه و خلیفه و خان و سرمایه دار امید دارد و لذا دو باره باواسطه و یا بی واسطه پیش ارباب بر می گردد، عذرخواهی و توبه می کند، اسم و آدرس شیاطین را بالا می آورد و داوطلبانه یوغ بر گرده می گیرد و مشغول کار می شود.

سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 91)
بخندید کاول ز بیم و امید
همی لرزه بر تن فتادم، چو بید

به آخر ز تمکین الله و بس
نه چیزم به چشم اندر آمد، نه کس

• سعدی در بیت اول، دیالک تیک بیم و امید را در آیینه دیالک تیک گدا و شاه منعکس می کند، آنجا که نقش تعیین کننده از آن شاه است و گدا در بیم از قهر او به امید لطف او می زید.
• دیالک تیک بیم و امید، یکی از مهمترین قوانین فلسفه سعدی است.
• در فلسفه سعدی انسان بی بیم و بی امید وجود ندارد.

سعدی در بیت دوم، دیالک تیک بیم و امید را در آیینه دیالک تیک انسان و خدا منعکس می کند، آنجا که نقش تعیین کننده از آن خدا است و انسان (گدای مضاعف) در بیم از قهر او به امید لطف او می زید।

بیم و امید تار و پود جامعه فئودالی و هر جامعه طبقاتی را در بر می گیرد.
بیم و امید از بنیادی ترین سلول جامعه تا عالی ترین ارگان آن را در برمی گیرد و قانونی جامعه شمول است.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر