۱۳۹۴ خرداد ۲۰, چهارشنبه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (33)


(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از شین میم شین

شاهنامه
آغاز کتاب
بخش هفتم
گفتار اندر ستایش پیغمبر

گواهی دهم کاین سخن ها از او ست
تو گویی دو گوشم پر آواز او ست

علی را چنین گفت و دیگر همین
کز ایشان قوی شد ـ به هر گونه ـ دین

·        معنی تحت اللفظی:
·        شهادت می دهم که این سخنان از پیامبر است.
·        انگار با دو گوش خود شنیده ام.
·        پیامبر راجع به علی همین حرف ها را زده و ضمنا گفته که استحکام دین به طرق گوناگون از او ست.

1
·        ظاهرا حکیم طوس در این بخش هفتم آغاز شاهنامه، نقش راوی را به عهده گرفته است.
·        یعنی به جای توضیح شخصیت ها، به ذکر نقل قول بسنده می کند.
·        اگر چنین باشد، می توان از بی اعتنائی او نسبت به دین اسلام  سخن گفت.

2
علی را چنین گفت و دیگر همین
کز ایشان قوی شد ـ به هر گونه ـ دین

·        در همین بیت شعر حکیم، اطلاعات وسیعی راجع به نقش علی در اختیار خواننده قرار داده می شود:
·        بدون علی، به احتمال قوی، اسلام آغازین نمی توانست توسعه یابد.
·        نقش علی در غزوات و در راهزنی ها و غارت کاروان ها و اعدام بی رحمانه اسیرانی که به آسانی گرده بر یوغ بردگی نمی دادند، چشمگیر بوده است.
·        از قتل 1000 نفر در یک شب روایت می شود.
·        از این رقم هول انگیز می توان دریافت که نظام اجتماعی ـ اقتصادی برده داری، برای بشریت چه گران تمام شده است.

3
·        فردوسی نمی تواند با جنایاتی از این دست سر سوزنی موافق باشد.
·        فردوسی پیشاهنگ بی بدیل هومانیسم و راسیونالیسم است.
·        فردوسی مخالف سرسخت ستم و استثمار و خرافه و خردستیزی است.

4
نبی، آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه

·        معنی تحت اللفظی:
·        پیامبر آفتاب است و حواریونش ماه و راه راست در پیوند آندو ست.

·        معنی این بیت حکیم را وقتی می توان بدرستی دریافت که رابطه ماه و خورشید از دید او روشن شود.

5
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک پای وصی

·        معنی تحت اللفظی:
·        من بنده آل عبا هستم و ستاینده خاک پای وصی (جانشین پیامبر.)

·        اینها همه به تعارفات مصلحتی حکیم شباهت دارند تا از شر جلادان سلطان محمود در امان باشد.    

6
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخته موج از او، تندباد

·        معنی تحت اللفظی:
·        حکیم این جهان را بسان دریا افریده است، دریایی که تند باد در آن موج برمی انگیزد.

·        اکنون که نوبت به تشکیل جهان می رسد، جای خدا را حکیم، فیلسوف، خداوند خرد می گیرد.
·        بدین طریق، عملا جای تئولوژی (فقه) را فلسفه (حکمت) می گیرد.

7
چو هفتاد کشتی بر او ساخته
همه بادبان ها برافراخته
یکی پهن کشتی بسان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس

محمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی

·        معنی تحت اللفظی:
·        حکیم در این جهان دریا مانند، هفتاد کشتی با بادبان های بر افراشته به راه انداخته و کشتی پهناوری را بسان عروس و به زیبائی چشم خروس آراسته و به پیامبر و علی و اعضای خانواده آندو اختصاص داده است.

8
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید

بدانست کاو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن

به دل گفت:
« اگر با نبی و وصی
شوم غرقه، دارم دو یار وفی

همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر

خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین»

         ·        معنی تحت اللفظی:
·        خردمندی که از دور شاهد این دریای بیکران و عمق ناپیدای جهان بود، دانست که خطر غرق گشتن در آن است و با خود گفت:
·        «اگر با پیامبر و علی غرق شوم، دو یار با وفا خواهم داشت و به خاطر آندو خداوند تاج و پرچم و پرده و جوی شراب و عسل و شیر و آب روان (نعمات بهشتی) از من هم دستگیری خواهد کرد.»    

9
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر، جای

گرت ز این بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است

بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم


         ·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر چشمداشتی از جهان دیگر داری، همنشین پیامبر و علی شو.
·        اگر از این همنشینی زیان دیدی، مرا مقصر بدان.
·        چون این دین و راه من است.
·        من با این باور زاده شده ام و با این باور زندگی می کنم.
·        انگار خاک پای حیدر هتسم.  

·        از این تعارفات حکیم می توان به ماهیت این بخش از شاهنامه پی برد.
·        این نوعی رفع تکلیف است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر